ادبیات، کلید دلهاست؛ اگر صالحان آن را به‏ کار گیرند، خیر و صلاح را به دلها وارد مى‏سازد و اگر به دست تبهکاران افتد، با افکار و هواهاى نفسانى خود، آن را به بیهودگى و لغو مبتلا مى‏سازد و مردم را به انحراف مى‏کشانند. ادبیات، شمشیرى دو لبه است؛ گاه موانع را در مقابل مسیر کمال از بین مى‏برد و گاه زخم نیزه‏اى مى‏شود و در نفوس برگزیدگان فرو مى‏رود؛ و این، مصداق زبان کسانى است که خداوند منزّه و متعال درباره ایشان مى‏فرماید: «فَإذا ذَهَبَ الخَوف سلقوکم بِألسنةٍ حِدادٍ» (احزاب/19) پس چون ترس و خوف از آنان رخت بربندد با زبانهاى برنده، با شما برخورد مى‏کنند.

 

﴿اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحََْدِیثِ كِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِىَ‏َ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یخَْشَوْنَ رَبَّهُمْ‏…  (زمر‌‌/‌‌23)«خدا بهترین سخن را نازل كرده است. كتابى متشابه و دو تا دو تا، كه از تلاوت آن كسانى را كه از پروردگارشان مى‏ترسند از خوف تن بلرزد… ». آیه­ی فوق گویاترین آیه در ارتباط با بلاغت قرآن کریم است، كه قرآن کریم را سخنى نیكو و همسان در راستى و درستى معانى و تناسب و استوارى نظم و تألیف معرفى مى‌‌كند.اگر بلاغت را در زبان عرب به تمامى مدیون قرآن کریم بدانیم و بزرگترین عامل در شكل‏گیرى علمى تا بدین حد گسترده را نزول وحى به حساب آوریم سخنى به گزاف نگفته‏ایم و به جرات مى‏توان گفت، اگر قرآن کریم نازل نمى‏شد چه بسا كه علوم بلاغت و صرف و نحو و بسیارى دیگر از معارف درمیان ا عراب شكل نمى‏گرفت، شكى نداریم كه قرآن کریم در زمینه زیبایى و آرایش سخن هنرنمایى كرده است. در حدى كه با هیچ سخن زیبا و فصیحى قابل مقایسه و رقابت نیست. هرگاه بحث از فصاحت و سخنوری می شود نا خود آگاه نام نهج البلاغه بر اذهان تداعی می شود آری نهج البلاغه پس از قرآن کریم جامع ترین منبع فکری اسلامی به خصوص تشیع به شمار می آید و طی قرنهای متمادی خاستگاه اندیشه های والا از جهت معنا و سخنان بلیغ از جهت لفظ برای ملل عرب و عجم بوده است.

 

بسیاری از شارحان نهج البلاغه به تعدادی از استعاره ها، تشبیهات، کنایات و… به سبک سنتی اشاره کرده­اند. اما از آنجا که تحقیق بر تصویرهای هنری نهج البلاغه برای آنان هدف نبوده کتابی مستقل پیرامون چگونگی علم بیان وبدیع  در این رابطه نگاشته نشده است. تا نیاز پژوهشگران این عصر را برآورده سازد. لذا ضرورت ایجاب نمود که محقق بخشی از سیمای ادبی این کتاب را مورد بررسی قرار دهد تا گوشه ای از زیبایی­های ادبی آن نمایان گردد. از آنجا که شواهد موثق بیانگر آن است که هیچ اثر مستقلی در موضوع سیمای ادبی نهج البلاغه نگاشته نشده است از این رو در این نوشتار، تلاش شده است به جلوه‌هایی از هنر خارق‌العاده نهج البلاغه در صحنه پردازی و تجسم بخشیدن مفاهیم تصاویری پویا و زنده اشاره شود و نمونه‌هایی از تابلوها و چشم‌اندازهای زیبا و محسوس آن در پیش‌روی مشتاقان و شیفتگان این شاهکار ادبی مسلمانان قرار گیرد.

 

در واقع هرآیه ی قرآن کریم یا کلامی از نهج البلاغه یک تصویر کلی (ساختار کلی) و یا یک تابلوی هنری کلامی را در برابر دیدگان مخاطب ترسیم می نماید. مضامین نهج‏البلاغه در حدود 14700 سال قبل بیان شده و سپس در حدود هزار سال پیش توسط سیدشریف رضى رحمۀ‏الله جمع‏آورى گردیده است تا از فراموشى و غبار ایام رهایى یابد. همه ی ما مى دانیم که حضرت على(ع) در زمانى مى زیسته‏اند که جامعه عرب به تازگى از خصایص جاهلى رها شده بود. سخن گفتن با این مردم نمى تواند چندان خالى از دشوارى باشد. اما واضح است که کلام امیرالمؤمنین تنها براى شنونده ی همزمان او نیست، این سخنان مى توانند قابلیت تسرى در امتداد زمان پیدا کنند. اینک در اوان 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

  قرن پانزدهم هجرى  قمری ما این سخنان را پیش روى خود داریم. دلایل فراوان عقلى و کلامى ما را وا مى دارند که این بیانات را فرا راه خود قرار دهیم و از آنها راهنمایى بجوئیم. قابل ذکر آنکه بخش زیادى از این کتاب حاوى ظرفیت‏ها و قابلیت‏هاى اجتماعى اند و مى توانند در حیات جمعى مورد استفاده واقع شوند.

 

اگر ما بخواهیم به اسلام توجه کنیم و قرآن را بفهمیم ناچار از مراجعه به کلام امیرالمؤمنین(ع) هستیم، خواه شیعه باشیم یا سنى، چون نهج البلاغه به همه مسلمانان تعلق دارد. بلکه بهترین تفسیر که قادر به احیاء قرائن و شواهد و معناى متن قرآن است، نهج‏ البلاغه مى باشد. از این حیث نهج ‏البلاغه داراى اهمیت درجه اول در بین تمامى کتاب‏هایى است که مى توان مورد مراجعه قرار داد و به قولی نهج البلاغه اخو القرآن(برادر قرآن) است. مباحث ذکر شده فوق انگیزه رساله حاضر را فراهم آورد که نگارنده تصاویری از خطبه های بکار رفته در نهج البلاغه را که در معنای مجازی به کار رفته بود شناسایی کرده و آن را در پنج فصل ارائه نماید:

 

در فصل اول به بررسی کلّیات تحقیق پرداخته شده است، کلّیاتی پیرامون بیان مساله، اهداف تحقیق، فرضیات و سوالات تحقیق، روش تحقیق، پیشینه تحقیق و کاربرد نتایج تحقیق بیان شده است. درفصل دوم تاریخ ادبیات عرب ذکر شده، سپس به جغرافیای زبان عربی و چگونگی پیدایش عرب فصیح و معرفی اجمالی علم ادب و علوم زیر مجموعه ادبیات عرب و… همراه با توضیحاتی مختصر آمده است. در فصل سوم به زندگی نامه حضرت علی(ع) پرداخته شده و سپس به طور اختصار نکاتی در مورد او آمده است. در فصل چهارم به نهج­البلاغه همراه با توضیحاتی در مورد نهج البلاغه و اوصاف آن و سبک آن و سیمای ادبی نهج البلاغه پرداخته شده است. و در فصل پنجم به سیمای ادبی خطبه های 197تا219  با تکیه بر علم بیان وبدبع پرداخته شده است سپس باتوجه به موضوع، آن دسته از خطبه های امام(ع) را که بیشترین تصاویر هنری و نکات بلاغی را در بر دارند، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در ضمن در این نوشتار کلام امام(ع) بر اساس نسخه صبحی صالح آمده است. پرداختن به بُعد تصویرپردازی هنری خطبه ها به روش این پژوهش روشی است که توجه مخاطب را به خود جلب می کند که از طریق آن عالی ترین مفاهیم انسانی در قالب خطبه ها برای مخاطب به تصویر کشیده می شود.

 

 

 

سید محمد صادق زینلی مرداد ماه 92

 

 

 

فصل اوّل

 

کلیّات تحقیق

 

 

 

  • 01 بیان مسأله

با توجه به این که قرآن کریم و نهج­البلاغه از نظر ادبی جزء شاهکارهای موجود هستند، لذا می­توان چگونگی تصویرپردازی هنری در آن­ها را بررسی و از آن بهره­برداری کرد. نهج البلاغه پس از قرآن کریم بزرگترین کتاب شیعیان جهان می باشد که از لحاظ الفاظ و معانی شگفتی همگان را بر انگیخته است و پیوسته مورد توجه ادیبان و علما و دانشمندان و مسلمان و غیر مسلمان قرار گرفته است و هر کسی از دیدی به آن نگریسته است با توجه به اینکه نهج البلاغه از نظر ادبی یکی از بهترین منابع موجود می باشد لذا می توان به همین دلیل چگونه تصویرپردازی هنری در آن را بررسی و از آن استفاده لازم را نمود تصویرپردازی هنری یکی از زیباترین موضوعاتی است که می تواند در این پژوهش مورد بحث و بررسی قرار گیرد. در این تحقیق تابلوهای هنری و تصویری خطبه های 197 تا 219 را در منظر مخاطبین به تصویر می کشیم.

 

1-02 پرسشهای تحقیق

 

این پایان نامه در راستای پاسخگویی به پرسش های زیر است:

 

    • آیادر خطبه های 197 تا 219 نهج البلاغه مجاز به صورت فراوان بکار رفته است.؟

 

    • آیا در خطبه های 197 تا 219 نهج البلاغه از استعاره مصرحه و مکنیه بیشتر از سایر استعاره های دیگر بکار رفته است.؟

 

    • آیا در خطبه های 197 تا 219 نهج البلاغه کنایه بیشتر از تشبیه بکار رفته است.؟

 

  • آیا در خطبه های 197تا 219 نهج البلاغه جناس وسجع بیشتر از صنایع بدیعی بکار رفته است.؟

 

 

1-03 فرضیه های تحقیق

 

    • در خطبه های 197 تا 219 نهج البلاغه مجاز به صورت فراوان دیده می شود.

 

    • در خطبه های 197 تا219 نهج البلاغه از استعاره مصرحه و مکنیه بیشتر از سایر استعاره ها استفاده شده است.

 

    • در خطبه های 197 تا 219 نهج البلاغه کنایه بیشتر از تشبیه به کار رفته است.

 

  • در خطبه های 197 تا 219 نهج البلاغه جناس وسجع بیشتر از صنایع بدیعی دیگر به کار رفته است.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...