محققان روابط زوجین بر فراوانی بروز تعارض در روابط زوجین و شیوه ای که زوجین با این تعارض درگیر شده و یا آنرا حل می نمایند،  تمرکز نموده اند. سه اصل کلی از این کار نشأت گرفته است. اول ، تعارض بطور مرتب در اغلب روابط صمیمی اتفاق می افتد (برهم[1]، مایلر[2]، پرلمن[3]، کمپبل[4]، 2002). دوم، کنار آمدن با تعارض، در برخی شرایط ممکن است صمیمیت و رضایت از رابطه را تسهیل نماید (کاناری[5] و کاپاچ[6]، 1998؛ فینچام[7]، بیچ[8]، 1999؛ گاتمن[9]، 1994؛ هلمز[10] و بون[11]، 1990). سوم، در ازدواج های ناشاد، تعارض با الگوهای رفتاری (مانند عاطفه منفی متقابل، پرتوقعی- کناره گیری) و اینکه تشدید تعارض آنرا در دستیابی به راه حل مشکل تر می سازد مرتبط دانسته اند (برادبری[12] و فینچام، 1990؛ فینچام و بیچ، 1999). اینکه تعارض صمیمیت را تسهیل نماید یا پریشانی را افزایش دهد ممکن است بر تفاوت های فرد در شیوه تفسیر و پاسخدهی به تعارض مربوط باشد.

 

دو دسته مسایل باعث تعارض همسران می شود كه یكی مسایل آشكار و دیگری مسایل پنهان است. در اكثر زمان ها مسایلی كه به وسیله حوادث ایجاد می شوند، بسیار شفاف هستند و در مورد موضوعاتی هستند كه اكثر ما در هر روز با آنها مواجه هستیم و مستقیماً به همان موضوع بر می گردد، مثل پول، كارهای منزل، مسایل كودكان، خویشاوندان همسر، مسأله مشروب ومواد مخدر، مسایل مذهبی و شغلی. بحث در مورد این مسایل،  مستقیماً به خود آنها برمی گردد و موضوع دیگری در بین نیست. اما گاهی اوقات همسران خودشان را در بطن مشاجره در مورد حوادثی می بینند كه به نظر نمی رسد وابسته به مسأله ویژ ه ای باشد. یا وقتی در مورد مشكلات خاصی گفتگو می كنند، به هیچ جایی نمی رسند. این مسایل پنهانی اغلب باعث بحث های ناكام كننده و تخریب گر در میان همسران می شود. این مسایل بسیار مهم اند؛ آنها انتظارات، نیازها و احساسات ابراز نشده ای را بازنمایی می كنند كه اگر به آنها توجه نشود، باعث آسیب جدی به ازدواج می شود . مسایل پنهانی در خشمی كه حوادث به ظاهر خنثی می توانند فرا بخوانند به خوبی بازنمایی می شوند. چندین نوع ، مسأله پنهانی در كار با زوج ها مشخص شده كه عبارتند از : قدرت، اهمیت و مراقبت ، قدرشناسی، تعهد، تمامیت و پذیرش(گاتمن[13] و همكاران، 2000).

 

افراد ممکن است در مواجهه با تعارض های ناشی از روابط بین فردی راهبردهای مختلفی به خود بگیرند آنچه در این امر شایسته مطالعه و تعمق است بررسی نوع سبک های مقابله با تعارض است )کوان[14]، 2004). اگر تعارض ها بصورت مثبتی از طرف زوجین حل و فصل شود و راهبردهای مناسبی به مرور زمان جهت حل مشکلات ناشی از روابط زناشویی اتخاذ شود باعث پایداری و بهبود روابط در بلند مدت خواهد شد و مهارتهای ناشی از روابط زناشویی را بالا خواهد برد، حتی یادگیری این رویکرد انطباقی، میتواند فرد را در مقابل دیگر رویدادهای فشارزای زندگی هم مقاومتر کند (دان هام، 2008) ولی اگر تعارض ها بصورت نامطلوبی اداره شود موجب تخریب زندگی زناشویی شده و اثرات زیان آوری بر سلامت فیزیکی و هیجانی زوجین به جا میگذارد (ماهونی، 2006) و میتواند موجب ایجاد دامنه ای از مشکلات رفتاری و هیجانی کودکانی شود که در معرض تعارضات والدین هستند (هیندمن[15]،2002).

 

در این پژوهش با نگاهی به اقسام تعارض و میزان تعارض در زوجین، به مقایسه شیوه های حل تعارض سازنده و مخرب و تأثیر آن بر رضایت زناشویی زوجین پرداخته شده است.

 

1-2 بیان مسأله پژوهش

 

ازدواج مرحله گذار در یک زندگی است. زوج ازدواج کرده با اندیشه تشکیل یک خانواده وارد نهادی می شوند که انتظارات و مسئولیت های زیادی را برای آنها بدنبال خواهد آورد. ازدواج نه تنها منبعی برای کامیابی های مطلوب است، بلکه  نیازمند توجه دائمی از طرف زوجین است. زوجین در زندگی فراز و فرودهای بسیاری را تجربه می کنند. کمال مطلوب معمولاً در همه حوزه های زندگی قابل دستیابی نیست. 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

  تعارضات در زندگی غیرقابل اجتناب و گاهی اوقات  برای حفظ علاقه و عاطفه در زندگی ضروری است (دلدار[16]، 2013).

 

هندریک[27] (1998) دریافت که رضامندی زناشویی به معنای ، ارزیابی ذهنی همسران از رابطه زناشویی است، و در رابطه با مفهوم کیفیت زناشویی یا سازگاری زناشویی بکار می رود. گاتمن و لیونسون[28] (1998) نشان دادند، شیوه ای که یک زوج احساسات منفی را در زمان بروز تعارض کنترل می نمایند، تعیین می کند که ازدواج موفق است یا ناموفق(به نقل از لیم[29]،2000). محققان مختلفی مانند گاتمن (1999)، جاکوبسن[30] و ادیس[31] (1993)، کوردک (1995)، نشان داده اند که الگوهای تعاملی تعارض زوجین با رضایت از رابطه مرتبط است. الگوی تعاملی کناره گیری – پرتوقعی با رضایت از رابطه همبستگی منفی دارد. در این الگوی تعاملی، یکی از زوجین توقع حل مسأله دارد در حالیکه دیگری سعی بر کناره گیری دارد. گاتمن و کروکوف (1989) نشان دادند که سبک تعاملی پرتوقع-کناره گیر برای زوجین سودمند نیست، زیرا اجتناب از تعارض باعث بدتر شدن رابطه می گردد(فالکنر[32]، 2002).

 

[1] – Brehm

 

[2] – Miller

 

[3] – Perlman

 

[4] – Campbell

 

[5] – Canary

 

[6] – Cupach

 

[7] – Fincham

 

[8] – Beach

 

[9] – Gottman

 

[10] -Holmes

 

[11] – Boon

 

[12] – Bradbury

 

[13]- Gottman

 

[14] – Coan

 

[15] – Hindman

 

[16] – Dildar

 

[17] – Farooq

 

[18] – Butt

 

[19] – Kausar

 

[20]- Kahlid

 

[21]- Lim

 

[22] – Faulkner

 

[23] – Kurdek

 

[24] –  Horrocks

 

[25] – Hocker

 

[26] – Wilmot

 

[27]- Hendrick,

 

[28] – Levenson

 

[29] – Lim

 

[30] – Jacobson

 

[31] – Addis

 

[32]  Faulkner

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...