می­توان دریافت که چرا رویکردهای تازه روبرویی با سکونتگاه­های غیررسمی، بر توانمند­سازی و بهبود کیفیت­های محیطی این اجتماعات با بهره­گیری از دارایی­ها و ظرفیت­های فیزیکی، انسانی و اجتماعی آن­ها تاکید دارند. رویکردهایی که می­کوشند این اجتماعات را هم از دیدگاه اجتماعی و هم کالبدی به شهر مادر پیوند دهند.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

 

 

 

 

فصل اول:

 

کلیات پژوهش

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1-1 بیان مسئله

 

سکونتگاه غیر­رسمی، ناظر بر محل اسکان بخشی از جمعیت شهری در جهان سوم است که خارج از بازار رسمی زمین و مسکن و بر پایه قواعد و قول و قرارهای خاص خود، به دست خود ساکنان این گونه مکان­ها ساخته شده است (صرافی، 1387، 8).این گونه سکونتگاه­ها اغلب دارای ویژگی­های زیر هستند (www.undro.org.ir):

 

    • مسکن ­سازی شتاب­زده توسط استفاده­کنندگان که عمدتا به دلیل نبود پروانه ساختمان و پیروی نکردن از برنامه­ریزی رسمی شهرسازی، مجموعه­ای نابسامان به وجود می­آورند.

 

    • پیوستگی عملکردی با شهر اصلی و گسست کالبدی از آن با تجمعی از اقشار کم­درآمد.

 

  • محیطی با کیفیت پایین زندگی و کمبود شدید خدمات و زیربناهای شهری و تراکم بالای جمعیتی.

“مسکن­گزینی در این گونه سکونتگاه­ها در واقع کوششی است که تهیدستان نامتشکل شهری و مهاجران روستایی برای حذف اجاره مسکن از سبد هزینه­های خانوار انجام می­دهند و بر خلاف این باور نادرست که سکونتگاه­های این چنینیمعضلی کالبدی، اجتماعی و فرهنگی است، نبود یا حذف این سکونتگاه­ها در کشورهای جهان سوم می­تواند به شورش­های شهری و رشد جمعیت زیر خط فقر شتاب دهد”(پیران، 1387، 18).

 

رئیس برنامه اسکان بشر اعلام نموده است که سال 2007 نخستین سال در تاریخ بشر است که بیش از نیمی از جمعیت جهان در شهرها به سر برده­اند و در همین سال، شاهد عبور تعداد جمعیت ساکن نواحی فرودست شهری از مرز یک میلیارد نفر بوده­ایم؛ یعنی یک نفر از هر سه نفر شهرنشین. از اینرو می­توان گفت شهری شدن فقر از بزرگ­ترین چالش­های توسعه جهانی است که در صورت تداوم روند نامطلوب کنونی، در طی سه دهه آتی شامل 2 میلیارد نفر ساکن نواحی فرودست شهری خواهد شد (صرافی، 1387، 6). با توجه به افزایش جمعیت شهرها، چنین برآورد می­شود که امروزه نزدیک به 850 میلیون نفر یا 42.7 درصد جمعیت شهری جهان در حال توسعه در زاغه­ها و سکونتگاه­های غیررسمی زندگی می­کنند (مشکینی، 1388، 42).

 

اگرچه به طور متوسط در مقایسه با بسیاری از کشورهای در حال توسعه، سکونتگاه­های غیررسمی در ایران از کمیت و کیفیت مسکن و زیربناهای بهتری برخوردارند، اما با توجه به جهانی شدن اقتصاد با پیامدهایی همچون شهری شدن فقر و دو سطحی شدن جامعه، تداوم و چاره نکردن این شرایط، می­تواند به شکاف بیشتر انتظارات و واقعیات در اجتماعات غیررسمی بیانجامد و آن­ها را محمل عصیان و آسیب­های بیشتر کند(www.undro.org.ir).

 

به کیفیت­های فضایی در سکونتگاه­های غیررسمی می­توان از دو دیدگاه نگریست. از سویی این سکونتگاه­ها به دلایلی همانند عجله درساخت و ساز، مصالح نامناسب، بی­برنامگی، توانایی مالی و فنی پایینو بی­توجهی به مسئله کیفیت فضای زندگی در هنگام ساخت به دلیل نیاز فوری سرپناه،از کیفیت پایین فضاهای همگانی رنج می­برند و نگاه کمی برای پیوند دادن این سکونتگاه­ها با شهر مادر بسنده نیست. بنابراین در بهسازی این سکونتگاه­ها نباید از کیفیت چشم پوشید. و این می تواند زمینه ورود دانش طراحی شهری به مسئله اسکان غیررسمی باشد.

 

افزون بر همه این­ها با نگاهی به بافت­های برخی سکونتگاه­های غیر­رسمی که به شیوه تصرف خزنده شکل گرفته­اند، می­توان شباهت­هایی را میان آن­ها و بافت­های انداموار روستایی و یا تاریخی یافت. کیفیت هایی همچون گذرهایی پیچ در پیچ، فضاهای باز خرد مقیاس، تباین و دیدهای متوالی متنوع، شاید در پس به هم ریختگی و آلودگی این سکونتگاه­ها رنگ باخته باشد. اما مطالعه آن­ها می­تواند بستر­ساز پدید آمدن الگویی جایگزین برای توسعه­های “بساز و بفروشی” باشد، توسعه­هایی که نخست طراحی و آماده­سازی می­شوند و پس از آن مشتری­های جورواجور با قدرت خرید مشابه برای آن­ها جستجو می­شوند.

 

 

 

1-2 اهمیت و ضرورت پژوهش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...