کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



 



صحبت از مسؤولیت مدنی رسانه­های صوتی و تصویری و مبانی و منابع این مسؤولیت ،نیازمند شناختی دقیق از مفهوم رسانه های صوتی،تصویری و به عبارتی دقیق تر مفهوم رسانه در معنای عام است.زیرا با شناسایی تعریف رسانه به نتیجه­ی دقیق­تری از مسؤولیت مدنی رسانه­ها خواهیم رسید.در فصل اول این بخش به تعریف و مفهوم رسانه ها که امروزه بخش بزرگی از جامعه ی انسانی را به خود مشغول کرده است،خواهیم پرداخت و سپس به بیان کارکرد ها و انواع رسانه ها در جهان و نقش اساسی و سازنده ی آنها بر جامعه می­پردازیم.در فصل­های بعدی با توجه به مبانی مسئولیت مدنی و با در نظرگرفتن دقائق موجود در رسانه­های صوتی و تصویری به معرفی منابع و مبانی مسؤولیت مدنی و موشکافی مسؤولیت مدنی در رسانه­ها پرداخته و مسئولیت مدنی را از زاویه رسانه­های صوتی و تصویری مورد بررسی و موشکافی قرار داده و با توجه به مصادیق آن شناخت دقیقی از این مسئولیت در رسانه­های صوتی و تصویری ارائه می نمائیم.

 

فصل اول:تعریف و مفهوم رسانه­های صوتی ،تصویری و انواع آن

 

انسان شخصی است اجتماعی و در جامعه پیرامون خود زندگی می­کند و فطرت و ضرورت این زندگی اجتماعی،اجتماعی بودن انسان است.آدمی از بدو زندگی میل به جمع و جمع گرایی دارد و فطرت اجتماعی او،وی را ملزم می­سازد که با همنوعان خویش در تعامل و ارتباط باشد و همین ارتباط و تعامل با افراد بشر،اجتماع را تشکیل داده و به رغم این ارتباط،انسان در گروههای اجتماعی چون قوم،خانواده و جامعه قرار می­گیرد و این قرار­گیری در گروهها جامعه را ایجاد می­نماید. جامعه­ای که دور نمای آن روابط مجموعه­ای از انسانها با یکدیگر است که جامعه را سرپا نگهداشته است و فرایند این ارتباطات میان انسانها واکنش­هایی است که انسانها را متأثر می­سازد. اشکال ارتباطی بین جوامع گذشته به مراتب ساده­تر از امروزه بوده و گاه با روشن کردن آتش یا حک کردن منظور خود بر روی سنگ ها پیام خود را به افراد دیگر منتقل می­کردند. اما امروزه ارتباطات شکل پیچیده­تری به خود گرفته و پیشرفت فن­آوری و تکنولوژی نحوه­ی ارتباطات افراد را به طور غیر قابل باوری متحول نموده است.امروزه رسانه  که محصول و نتیجه­ی این
فن­آوری است از روزنه­ها و باریک راه­های چشم و گوش و اندیشه­ی انسان به جای­جای زندگی اجتماعی و خصوصی افراد در همه جای این کره­ی خاکی رخنه کرده  و تاثیری ژرف بر زندگی آن بنا نهاده است. رسانه در درون خانه­ها و حریم خصوصی و عمومی مردم آزادانه حضور پیدا کرده و اندیشه و فرهنگ و زبان افراد را دچار دگرگونی و تغییر و تحول کرده است.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

 

گفتار اول: تعریف رسانه­های صوتی و تصویری

 

اگر تمامی وسایل شفاهی،نوشتاری و تصویری را که با گروه کثیری از مردم ارتباط برقرار کرده­اند و از طریق آنها اخبار،اطلاعات و نظرات منعکس یا منتشرمی شوند،رسانه­های گروهی یا وسایل ارتباط جمعی بنامیم،به تعریفی کلی دست یافته­ایم که می تواند تقریباً همه­ی رسانه­های گروهی را در بر گیرد.
رسانه­های گروهی،در فرهنگ لغت آکسفورد به «منابع اطلاعات و اخبار نظیر روزنامه­ها،مجلات،رادیو و تلویزیون که به گروه کثیری از مردم می­رسد و بر آنان تاثیر می­گذارد » تعریف شده­اند تعریف نسبتاً روشنی از وسایل ارتباط جمعی در مقررات داخلی جمهوری اسلامی ایران را می توان در «آیین نامه صدور اجازه تاسیس ،انحلال و نظارت بر فعالیت وسایل ارتباط جمعی خارجی و نمایندگان وابسته به آنها»ملاحظه نمود.طبق این تعریف،«وسایل ارتباط جمعی خارجی شامل کلیه مؤسسات مطبوعاتی، خبری،
خبر­گزاری، آژانس­های عکس،رادیو،تلویزیون و هرگونه مؤسسه یا سازمانی می شود که به کار انتشار یا انعکاس اخبار و اطلاعات اشتغال داشته و مقر اصلی آنها در خارج از کشور باشد.»

 

نکته­ی  حائز اهمیت این است که رسانه­های همگانی وسایل فنی انتقال پیام و بر قراری ارتباط هستند و این وسایل اگر با استفاده از فن­آوری و در سطحی نامحدود و برون گروهی صورت گیرد در مقوله­ی
رسانه­های همگانی جای خواهد گرفت مثلاً سخنرانی ، به وسیله­ی زبان که خود از نخستین وسیله­ی برقراری ارتباطات اجتماعی است مادامی که با فن­آوری همگام نشده است رسانه تلقی نخواهد شد.
نکته­ی دیگری که مختص رسانه­هاست واز عبارت آن استفاده می شود،رسانه­ی همگانی ،به ارتباط جمعی و همگانی مربوط می­شود و سایر وسایل که بین چند نفر ارتباطی را برقرار می­نمایند را شامل نمی­شود همانند تلفن یا تلفن­های تصویری ،فاکس و تلگراف که اگرچه محصول فن آوری و ارتباطات هستند اما چون توان برقراری ارتباط همگانی ندارد، رسانه­ی همگانی محسوب نمی­گردند.

 

همانگونه که از اسم رسانه­های صوتی و تصویری مشخص است،آن دسته از رسانه­های همگانی که به صورت دیداری و یا شنیداری و یا هر دو توأماً با مخاطبین خود ارتباط برقرار می­کنند، رسانه­های صوتی وتصویری[2] نامیده می­شوند، همانند رادیو، تلویزیون، شبکه­های دیجیتال ماهواره­ای و یا اینترنتی ،
شبکه های پخش خانگی و غیره که به انواع آن در گفتارهای بعدی خواهیم پرداخت.

 

گفتار دوم : کارکرد رسانه­­های صوتی و تصویری

 

امروزه هیچ کس منکر عملکرد مهم رسانه­ها نیست و تأثیر رسانه­ها بر اندیشه ، فرهنگ ، توقعات و احساسات افراد امری محسوس و انکار ناپذیر است وظایف وکارکردهای رسانه­های گروهی با پیشرفت تکنولوژی متنوع شده است و فقط محدود به اطلاع­رسانی نیست بلکه جنبه­های آموزشی و
فرهنگ سازی،تبلیغی و تفریحی و…را نیز شامل  می شود . هر فردی نیز ممکن است تحت تاثیر یک یا چند کارکرد رسانه قرار گیرد و برنامه­های آن رسانه را دنبال کند اما نکته­ی مهم اینست که این کارکردهای متفاوت ممکن است در طرز زندگی افراد وعقاید آنها تاثیر بسزایی داشته باشد.ضمن اینکه با بررسی کارکردهای مختلف رسانه­های مذکور نوع مسؤولیت آنها و تاثیرات حقوقی ممکن متفاوت خواهد بود که این امر ما را ناگزیر از تفکیک می­نماید.در ذیل به برخی ازکارکرد­های رسانه­های همگانی اشاره می شود).

 

بند1: اطلاع­رسانی

 

شاید بتوان مهمترین کارکرد رسانه­ها را اطلاع رسانی نامید ،وظیفه­ی مهم رسانه، دادن اطلاعات و انتشار اخبار و وقایع است و همه­ی افراد نیز این حق را دارند که به این اطلاعات دسترسی آزاد داشته باشند و از همه­ی آنچه که در پیرامون خود اتفاق می افتد با خبر شوند و آگاهی یابند و به تحلیل و تفسیر این وقایع پرداخته و به واقعیات پی­ببرند.با این حال امروزه تنوع و گستردگی ­حوزه­ی نفوذ و قدرت تاثیر
رسانه­ها،آن­ها را از ابزار صرف عرضه­ی اطلاعات و اخبار خارج کرده و نقش­های متعددی را برای آن­ها فراهم کرده است.با وجود این نمی­توان حق اطلاع مردم از اخبار و دریافت اطلاعات را که ضرروت های زندگی در دنیای ارتباطات است را نادیده گرفت.

 

بند2: پر کردن اوقات فراغت و تفریح

 

از دیگر کارکردهای رسانه می­توان به جنبه­ی تفریحی آن اشاره نمود. به بیان بهتر امروزاکثررسانه­ها همانند روزنامه،رادیو،تلویزیون،ماهواره،سینما و….با پخش مطالب مختلف جنبه‌ی سرگرمی و پر کردن اوقات فراغت را برای مخاطبین خود فراهم نموده و آنان را سرگرم برنامه­های مختلف خود نظیر مطالب داستانی،موسیقی و فیلم­ها کرده اند. وجود مشغله و کار و تحصیل و دغدغه­های متعدد باعث می شود که افراد ساعاتی از زندگی خود را به تفریح اختصاص داده و در کنار مشغله و کار خود لحظاتی را هم به استراحت بپردازند و بهترین سرگرمی برای مواقع فراغت از کار ، تماشای برنامه های مختلف رسانه از جمله تلویزیون و ماهواره است که پر­کننده اوقات فراغت آنها است و می­تواند لحظات خوبی را برای آنان فراهم آورد.

 

بند3: آموزش و فرهنگ سازی

 

رادیو وتلویزیون ازمهمترین وکارآمدترین رسانه­های صوتی وتصویری هستند به مثابه چاقویی که هم

 

رسانه با آموزش­های متنوع  همانند آموزش هنجارهای اجتماعی و اسلامی نوعی از رفتار را در افراد و خانواده­ها ایجاد می کند و آنها با الگو برداری از این آموزش­ها زندگی خود را شکل داده و با تکیه بر همین آموزشهاست که زندگی خود را پیش می برند. فرهنگ­سازی هم جنبه ی دیگری از کارکردهای یک رسانه است که با ارائه برنامه هایی مثل یک فیلم تأثیر گذار در مورد محیط زیست به ارائه فرهنگی به نام احترام به طبیعت توسط افراد می­پردازد و فرهنگ احترام بر طبیعت را در جامعه بنا می­سازد و درک افراد را در استفاده­ی از طبیعت و چگونگی رفتار در محیط زندگی خود بالا برده و در واقع فرهنگ­سازی

 

بند4: تبلیغات

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-05-15] [ 07:12:00 ب.ظ ]




:

 

از آن جا که فرهنگ و ادبیات عامه و شعر و سروده، میراث ماندگار گذشتگان کشور ماست بایستی در ابعاد گوناگون، آن را شناسایی و حفظ کرد. هدف پژوهش حاضر، بررسی سروده ها و اشعار محلی و ادبیات شفاهی و عامه روستای سید سلطان محمد (ع) است زیرا هویت فرهنگی و تاریخی اقوام و ملل یکی از شاخص های علمی ماندگار می باشد و پرداختن به آن از ضرورت های جامعه است.

 

از آنجا که شکاف بین نسلی روز به روز افزایش می یابد این پدیده باعث شده تا جوان امروزی برای بیان سوز درونی خویش به روش هایی متوسل شود که نتیجه آن فراموش شدن فرهنگ ادبی نسل گذشته و از بین رفتن سروده های محلی و اصطلاحات عامیانه است.

 

وهدف دیگر این پژوهش زنده کردن سروده های محلی، لالایی ها، ترانه ها، شروندها و ضرب المثل ها و چیستان و دیگر بازی های محلی که در روستای روستای سید سلطان محمد (ع) وجود دارد می باشد و هم چنین معرفی این سروده ها به نسل جوان امروزی و علاقمند کردن مردم منطقه خصوصاً جوانان به حفظ میراث فرهنگی و ادبی روستای خود از طریق ثبت و نسخه برداری از آنها می باشد تا این سروده های ارزشمند که با گویش و کلمات اصیل گذشتگان است برای نسل های آینده باقی بماند.

 

این جانب برای خدمت به زادگاه و وطن خویش، روستای روستای سید سلطان محمد (ع) از توابع شهرستان رودان تصمیم گرفتم به گردآوری سروده ها و اشعار محلی و بررسی آنها بپردازم و برای جمع آوری واژگان و سروده های محلی به مدت شش ماه در روستا به نزد پیران و سالخوردگان، شاعران محلی و مداحان و ذاکران و صاحب نظران رفتم و ار برخی ادارات طلب همکاری نمودم که پس از تهیه مطالب، با هدایت و مشاوره، اساتید بزرگوار، دکتر اسدا… نوروزی و دکتر جواد دهقانیان به تدوین نهایی رساله پرداختم که به شرح زیر در چهار فصل نگارش گردید و روش جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی و ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه با اهالی و پیران روستای روستای سید سلطان محمد (ع) است.

 

فصل اول کلیاتی پیرامون موقعیت جغرافیایی و تاریخی استان هرمزگان و فصل دوم در رابطه با ویژگی های فرهنگ و ادبیات عامه و ادبیات شفاهی مردم روستای سید سلطان محمد (ع) است.

 

فصل سوم بررسی سروده های محلی روستای سید سلطان محمد (ع) و فصل چهارم لغات و اصطلاحات محلّی روستای سید سلطان محمد (ع) است که به دقت آوانگاری شده و به ترتیب حروف الفبای فارسی مرتب و مدوّن شده است .

 

کلید واژه: سروده – گویش – پیر چوگان – ترانه – واژه – اصطلاحات محلی – آداب و رسوم.

 

از مهم ترین شاخص و تمایز ملل و اقوام مختلف همانا زبان آنهاست. زبان که خود مقوله­ای فرهنگی است می­تواند بارزترین شناسه هویت تاریخی، اجتماعی، قومی و ملی یک ملت محسوب شود و گونه­های آن چون لهجه و گویش غنای فرهنگی به زبان اصلی می بخشد و این نکته در مورد زبان فارسی که از زیر شاخه اصلی هند و اروپایی است که همانا بخشی از هویت تاریخی و ملی ایران زمین است که در بستر جغرافیایی همین مرز و بوم کهن کشورهای مجاور دچار نشیب و فرازهای زیادی شده است.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

 

چه در فتح یونان و سلطه دو قرن آنان وچه در سلطه ترکان و حضور و سلطه اعراب مسلمان هیچ دگردیسی و انحطاط نگردیده و تغییرات جزئی اجتناب ناپذیر بوده و چنانچه این تهاجم ها صورت نمی­گرفت این اندک تغییر به علت مجاورت زبانی قابل تصور بود چون قرض گیری وقرض دادن در جنبه­های مختلف زبان از همگانی های آن است.

 

طبیعی است که در دوران مختلف در تقابل و تعامل با دیگر زبان ها و فرهنگ ها واژگان و اصطلاحات جدید وارد زبان فارسی شده و یا از آن به سایر زبان های دیگر راه یافته است.

 

میراث گران بهای ما که زبان، لهجه و گویش های ایرانی قسمتی از آن می باشد ریشه ای دیرپای دارد که به قدمت این سرزمین کهن است تاریخ و جغرافیای این مرز و بوم نشانه­ی تفکر و تدبر پیشینیان از جمله فلاسفه، دانشمندان، حکیمان، شاعران، نویسندگان و غیره است.

 

زبان فی نفسه در حال تغییر و تحول است همانند یک بچه متولد شده و رشد نموده شکوفا می شود و ممکن است بمیرد و نمونه زبان های مرده دنیا، زبان پهلوی، لاتین و سانسکریت هستند و البته تغییر و دگرگونی در مقوله آواها، واژگان سریع و در نحو بطئی است.

 

در تحولات جوامع بشری زبان ها، لهجه ها و گویش ها نیز دستخوش تغییرات می شوند. دوام و عدم تغیر کلی آنها در گذشته بستگی به عواملی چون غنای ادبی و علاقه سخنگویان به فرهنگ و آداب و رسوم خود بوده، همچنین کمبود ارتباط یا عدم ارتباط با دیگر زبان ها ازا جمله این عوامل محسوب می شود.

 

ولی در دنیای ارتباط با مهاجرت زیاد جمعیت از نقاطی به نقاطی دیگر وجود رسانه های همگانی چون رادیو.، تلویزیون، ماهواره، روزنانه، مجلات و وجود مراکز آموزشی عواملی هستند که در همگونی لهجه ها و یکسون شدن آنها با لهجه استاندار در یک کشور دخالت زیاد دارند. پس برای اینکه علاج واقعه را قبل از وقوع کنیم و برای این که دست ما از این گنجینه ذیقیمت کوتاه نشود همتی شایسته و بایسته می خواهد که این لهجه ها و گویش را قبل از نابودی جمع کرده و همین امروز و الا فردا دیر است.

 

دانشجویان و اساتید زبان و ادبیات و زبان شناسی در این زمینه وظیفه ای خطیر بر عهده دارند. از طریق جمع آوری لهجه و گویش های محلی می توان به آداب و رسوم، خلقیات، فرهنگ و وضعیت اقتصادی – اجتماعی اخلاقی، ترانه ها، چیستان ها، بازی محلی عقاید و سایر خصیصه های یک قوم دست یافت.

 

استان هرمزگان از نظر غنای لهجه ای یکی از مهم ترین نقاط کشور می باشد، لهجه های مینابی، رودانی، بشکردی فیشوری، کوفراربندری از لهجه ها و گویش های بارز کشور است که فقط بشکردی با دو لهجه مارزی گال و ملکی گال در شهرستان میناب بیش از 14700 سال قدمت دارد.

 

نقش نویسندگان، شاعران نقش بسزایی در حفظ و صیانت این گنجینه با ارزش دارند و در نقاطی که در گذشته دسترسی به آموزش کم بوده و میزان افراد تحصیل کرده و در آنجا ها کمتر از مناطق دیگر بوده، شاعران و نویسندگان رسالت سنگین تری را بر عهده داشتند تا بتوانند آداب و رسوم، تفکرات، ایده ها و سنت ها را در سینه ها حفظ کرده یا به رشته تحریر در آورند که تا برای نسل های آینده به یادگار بگذارند و بدیهی است که این امر در استان هرمزگان بالاخص روستای سید سلطان محمد (ص) و در حد امکان صورت پذیرفته است.

 

زبان وسیله ای شگفت آور است که ما در سرتاسر زندگیمان، از آن برای برقراری ارتباط استفاده می­کنیم و این وسیله ارتباط در زندگی روزمره انسان ها آن قدر اهمیت دارد که تصور دنیای بدون کلام ممکن نیست.

 

فارسی زبان رسمی ایرانیان، زبانی شیرین و ساده است و مایه سرافرازی تاریخ ادب جهان است که نیمی از ذخایر ذوقی انسان به زبان سلیس و فصیح فارسی می باشد.

 

حفظ زبان فارسی و جلوگیری از ورود، سخته ها و ناسنجیده ها به این زبان سلیس که پیوسته راه فصاحت را پیموده و یکی از دو سه زبان فصیح و بلیغ جهان است از جمله وظایف ملی هر ایرانی است.

 

در این راستا، گویش ها می­توانند پشتوانه ای برای فرهنگ و ادبیات رسمی یک مملکت باشند و آشنایی با فرهنگ خودی و دانش گذشته اعتماد به نفس و قدرت را در برابر فرهنگ بیگانه بیشتر می کند، هم چنین گویش ها قادرند فرهنگستان ها را از وضع واژه های جدیدی بی نیاز کنند و چه بسیارند واژه هایی که هر روز به نادرست در زبان فارسی ساخته می شوند در حالیکه همان واژه­ها به صورت کارآمد و جا افتاده در دل گویش هنوز به زندگی ادامه می­دهند. کافی است مطالعه و صرف وقت آنها را پیدا نموده و به کار ببندیم.

 

هر چند پیرمردان و پیر زنانی که گاه تنها بازمانده میراث یک گویش هستند امروز و فردا در می گذرند و گنجینه های بسیار غنی و ارزشمندی را با خود به دیار خاموششان می برند و لغات یکی پس از دیگری خاموش و فراموش می شوند، در نتیجه هر روز ستاره ای از فرهنگ درخشان ما کور سویی می زند و ناپدید می گردد و یکی از وظایف ملی ما آن است که بازمانده آنها را ثبت و ضبط نمائیم.

 

گردآوری گویش­های محلی و پژوهش در آنها از دیدگاه تاریخ و مردم شناسی هم اهمیت فراوانی دارد زیرا به وسیله بررسی واژگان می توان نقطه های مبهم و تاریک سرگذشت یک قوم را روشن و خط سیر اقوام گذشته را مشخص نمود و اطلاعات سودمندی را جهت تحقیقات فراهم نمود.

 

مثلاً هنگامی که در مقایسه دو زبان و یا گویش متوجه می شویم که در یکی از آنها تعداد واژگان مربوط به دامداری و کشاورزی 50 درصد بیشتر از واژگان دیگری است و یا می بینیم که در صد قابل ملاحظه ای از واژگان فلان گویش را لغات ادبی، اساطیری و مذهبی تشکیل می دهد، دریچه روشنی در تاریکی های زبان می گشائیم که می­تواند راهنمای ما در شناخت تار و پود فرهنگی اجتماعی و آداب زندگی مردم صاحب آن گویش شود و آن گاه در بررسی تاریخ ادبیات و یا برقراری رابط می توانیم از موضعی آگاهانه برخورد کنیم.

 

در خاتمه چند تذکر را بر می شمارم در فصل سوم این رساله که سروده های محلی مورد بررسی قرار گرفته ابتدا در مورد سروده ها بحث و زمان به کار رفتن آنها مطالبی بیان شد وسپس آوا نگاری گردید …..

 

در پایان بر خود واجب می دانم از پیشگاه استادان ارجمند جناب آقای دکتر اسدالله نوروزی وجناب آقای دکتر جواد دهقانیان استاد مشاور به پاس زحمات و الطاف بی شائبه این بزرگواران سپاسگزار کنم

 

در نهایت از فاضلان، ادیبان واستادان گرانقدر می خواهم که با چشم رضا وعنایت خویش به این رساله نگریسته ودر رفع کاستی های آن ارشاد وراهنمایی خویش را دریغ ندارند .

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:11:00 ب.ظ ]




بشر با توجه به قوه ی تعقل اعطا شده به او در می یابد که روزی بر خلاف اراده ی خود می میرد. درک این جدایی از عزیزان باعث بروز نوعی اضطراب در او می شود. انسان در طول قرن ها، از راه های گوناگون و بنا بر موقعیت و وضع هستی خود، تلاش می کرده است تا با عشق به خدا، غرقشدن در تجمل، آفرینش هنری و عشق به همنوع خود بر این جدایی غلبه کند. برای بشر اولیه که در غارها زندگی می کرد، پرستش حیوانات  ودیگر جاندارن و ارتباط با آنها بهترین راه غلبه بر جدایی بود[1]. با نگاهی به دوره های نخستین در می یابیم که انسان ابتدایی از طبیعت و جهان دریافتی عجیب، اما مشخص دارد؛ در بینش اساطیری او پدیده های طبیعی دارای شعور و اراده اند و از این رو در سرنوشت بشر سهیم و دخیل هستند. این اعتقاد باعث پیوند انسان با جانوارن و دیگر جاندارن می شده، مقام و جایگاه حیوان و جاندارن در نظر او بسیار با ارزش و والا بوده است، بنابراین از آنها نه تنها در زندگی مادی، بلکه در زندگی معنوی نیز سود می جسته، بر رازهای جاودانگی و طبیعت واقف می شد.[2] در پهنه ی آفرینش نیز حیوانات پس از انسان در مرتبه دوم ارزشمندی قرار دارند و نه تنها در اسطوره های ایرانی، بلکه در اسطوره های کشورهای دیگر نیز ارزشند . شاید ریشه ی ارزشمندی آنها به دروه ی کودکی نسل بشر گردد که برای نیازهای روزمره ی زندگی به آنها نیازمند بود. در اوستا نیز بر اثر نفوذ فرهنگ و عقاید آیینی و اساطیری پیش از زرتشت، ستایش جانوران مطرح گردیده است و از میان جانوران ستایش شده در اوستا، پرندگان از جایگاه ویژه ای برخوردارند.[3]

 

جان فردوسی سرشار از مهر و عاطفه است. او استعداد مهررزی را نه تنها در پهلوانان محبوب خود، بلکه حیوانات و برخی از  جاندارن نیز به 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

  تصویر کشیده است.[4] در شاهنامه که بازتاب اسطوره ها، زندگی جوامع بدوی و کهن ایرانیان است، حیوانات و سایر جانداران از اهمیت والایی برخوردارند و از ویژگی ها و جایگاه عادی خود خارج می شوند.

 

1-2 بیان مسأله

 

در شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی علاوه بر انسان از جانوران هم نام برده شده است. که این جانوران جزو لاینفک داستان­های شاهنامه می­باشند لذا با توجه به تأثیر این جانوران در داستان­ها و شخصیت­ها و زندگی قهرمانان شاهنامه به بررسی آن­ها پرداخته شده است که این جانوران اعم از اسب، فیل، گوره­خر، میش­و مار که واقعی­اند تا سیمرغ و امثال آن که اساطیری­اند و اکوان دیو، دیو سپید، اژدها و … که وهمی به­نظر می­رسد. (فردوسی، 1374 : 56)

 

چنین داد پاسخ به اسفندیار      که ای­ شیر دل برهنه نامدار (فردوسی، 1374 : 57)

 

ویا جانداری هم­چون دیو در شاهنامه که وهمی به نظر می­آید در داستان رستم و اسفندیار از آن نام­ برده شده است.

 

زهاماوران دیوزادی ببرد       شبستان شاهی مراورا سپرد (فردوسی، 1374)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:10:00 ب.ظ ]




:

 

گویش شناسی یکی از شاخه های علمی زبان شناسی است که هدف آن گردآوری گویشها و توصیف علمی آنها می باشد، گویشها و زبانهای محلی منبع بسیار غنی برای پژوهشهای زبانی، ادبیّات، جامعه شناسی و مردم شناسی و تاریخی می باشند استفاده از دستور و واژگان بسیاری از نکات مبهم و زیان هنگفتی که متوجه تاریخ زبانهای ایران در نتیجه تاریخ زبان فارسی خواهد شد را دریافت.در بررسی زبان شناختی پژوهشگر باید از هر دو علم زبان شناسی و دستور زبان یاری بجوید و به گفته خطیب رهبر دستور زبان فارسی از قاعده هایی که برگرفته از زبان است و درست گفتن و درست نوشتن را در بیان فکر و مطلب به ما می آموزد فراهم آمده است.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

فکر و اندیشه در قالبی ریخته می شود که به آن جمله گویند، جمله هم از اجزایی ساخته می شود که کلمه نام دارد و هر کلمه از حرف ترکیب می شود و حرف از صوت که در هر گونه زبانی به شیوه خاص تلفظ می شود.

 

هدف زبان شناختی یک گونه زبانی نیز بررسی واژگان از نظر ساختار و ساخت شناسی
می باشد. (خطیب رهبر، 1381: 9)

 

این پژوهش شامل پنج فصل می باشد فصل اوّل  کلیّات طرح تحقیق فصل دوم پیشینه تحقیق و فصل سوّم روش تحقیق و فصل چهارم یافته های تحقیق و فصل پنجم نتیجه گیری، پیشنهاد ها و واژه نامه می باشد.

 

موقعّیت تاریخی، جغرافیایی و طبیعی استان کرمان و شهرستان رفسنجان :

 

استان کرمان :

 

در جنوب شرقی ایران واقع شده است و از شمال با استان های خراسان و یزد و از جنوب با استان هرمزگان، از شرق با سیستان و بلوچستان و از غرب با استان فارس همسایه است. مساحت این استان در حدود 175069 کیلومتر مربع و پس از خراسان دومین استان پهناور کشور می باشد که در حدود 11 درصد از خاک ایران را در بر گرفته است.

 

سابقه سکونت و استقرار انسان در سرزمین کرمان به هزاره چهارم قبل از میلاد می رسد.

 

این منطقه یکی از قدیمی ترین نواحی ایران به شمار می رود و در گذر زمان گنجینه های فرهنگی و تاریخی گرانبهایی در آن پدید آمد که نمایانگر روند تاریخی، حیات اقتصادی و اجتماعی آن است.

 

کرمان به روایت تاریخ :

 

قلعه دختر و قلعه اردشیر از آثار دوران ساسانی در مشرق شهر کنونی کرمان که هنوز خرابه های آن برجاست – گواه بر این است که لااقل در زمان اردشیر بابکان که در همین محل، شهری آباد یا قلعه ای مهم وجود داشته است. مؤلف جغرافیای کرمان، معتقد است که در حدود 220 پیش از میلاد – به هنگام فتح کرمان به دست اردشیر –  این محل «گواشیر» نام داشته و مرکز ولایت کرمان بوده ایت. بنابر گفته «هرودت» کرمانیان از ده طایفه پارسی ها می باشد.

 

در روایات اساطیری آمده که کیخسرو، کرمان و مکران را به رستم بخشید و همچنین نشانه هایی از فرمانروائی «بهمن» بر این خطه می دهند و سپس سخن از حکومت اشکانیان است که اردشیر بلاش اشکانی را شکست داد و بنای گواشیر را در پنج هزار و هفت صد و هفتاد و دو سال بعد از هبوط آدم به طالع میزان بنا نهاد. گویند کرمان آخرین پناهگاه یزدگرد پادشاه ساسانی بوده است و کرمان در زیر سلطه حکومتهای قدرتمند مثل دیلمیان، آل بویه و سلاجقه قرار گرفت. و بعد از انقراض سلسله زند به وسیله آقامحمدخان قاجار و تصرف کرمان ظلمهای بی شمار به مردم کرمان کرد.

 

گرچه جانشینان او تلاش کردند تا با اعزام حاکمانی مدیر و مدبر همچون «ابراهیم خان ظهیرالدوله» محمد اسماعیل خان لوری «وکیل الملک» به بازسازی کرمان و تحبیت قلب ها بپردازند و با برپایی آثاری چون مجموعه ابراهیم خان و وکیل گذشته ها تا حدودی را به فراموشی بسپارند.

 

مراکز تاریخی و باستانی :

 

مدرسه گنجعلیخان، مدرسه حیاتی، مدرسه شفیعّیه، مدرسه ابراهیم خان، مقبره خواجه اتابک، گنبد جبلیه، گنبد سبز، گنبد مشتاقیه، باغ شاهزاده ماهان، چهارسوق گنجعلی خان، میدان گنجعلی خان، یخدان مؤیدی، حمام گنجعلی خان و کاروانسرای وکیل، کاروانسرای حاج آقا علی، تخت درگاه قلی بیگ، مسجد امام، مسجد پامنار، ارگ بم و … می باشد.

 

ویژگی های فرهنگی کرمان :

 

فرهنگ زرتشتی، اعیاد مذهبی، جشن سده، جشن مهرگان، مهمان نوازی، توجه به اعتقادات و باورهای مذهبی و پای بندی به مراسم ملّی و سنتّی می باشد.

 

از مهمترین صنایع دستی کرمان : قالی، پته، قلم زنی مس و چاقوسازی نام برد.

 

استان کرمان شامل شهرستان های زیادی است که از جمله شهرستان رفسنجان که به ذکر آن می پردازم :

 

رفسنجان :

 

سرزمین مردان و زنان پرتلاش و انسان های سخت کوش و متفکری است که در بستری از سختی ها و مشکلات کویر، دیاری آفریده و سرزمینی را پی ریخته اند که به خطه طلای سبز معروف گردیده است. زندگی این مردم با کار و سازندگی عجین شده و ادامه حیات خود را در این معبر مقدس جستجو می کنند.

 

رفسنجان با وسعت 10678 کیلومتر مربع و حدود 300000 نفر جمعیت در جنوب شرق ایران و در شمال غربی استان کرمان قرار دارد و از شمال به استان یزد و از جنوب به شهرستان های بردسیر و سیرجان و از غرب به شهرستان شهربابک و از شرق به زرند و کرمان محدود
می شود و دارای 6 شهر : رفسنجان، کشکوئیه، انار، امین شهر، سرچشمه، بهرمان، نوق و فردوس می باشد.

 

رفسنجان به دلیل مجاورت با کویر از جمله مناطق نیمه خشک و کم باران به شمار می رود. تابستان های آن گرم و زمستان هایش سرد و خشک است.

 

تاریخچه رفسنجان :

 

رفسنجان شهری در آغوش کویر :

 

رفسنجان با تاریخی ریشه دار و قدمتی چند هزار ساله، همچون نگینی گرانبها بر دل کویر ایران می درخشد روایت تلاش و جدال دائمی مردم این ناحیه در طول تاریخ برای غلبه بر طبیعت ناسازگار این دیار، اسطوره ای است که باید به واقعیت پیوسته و به همین جهت رفسنجان کانونی پرجاذبه برای به وجود آمدن الگوهای مناسب مذهبی، فرهنگی و اجتماعی و فعالیت های صنعتی، معدنی، کشاورزی و تجاری بوده است.

 

رفسنجان شهری است از به هم پیوستن مجموعه روستاهای بهرام آباد، سعادت آباد، ده شیخ، عباس آباد، رحمت آباد، مؤمن آباد، کمال آباد و علی آباد تشکیل شده است.

 

به موجب یک نظر واژه رفسنجان معرب واژه رفسنگان است این تعبیر «رفسن» به معنی مس و «کان» به معنی معدن آمده است به طور کلی یعنی محلی که معدن مس وجود دارد. که پس از حمله اعراب به مرور تبدیل به رفسنجان شده است. بنا به نقل عامیانه ای نیز این محل ابتدا «سنجان» نام داشته و بر اثر سیل تخریب شده است و به آن رفت سنجان و به مرور زمان رفسنجان گفته شده است.

 

جاذبه های تاریخی :

 

گرچه این دیار بارها توسط جهان گشایانی مثل تیمور، ازبک و دیگر اقوام مرز گریز تحت سلطه در آمده و غارت شده اما رونق این شهرستان باعث گردیده که در گوشه و کنار این دیار آثار و ابنیه تاریخی وجود داشته باشد. مثل قلعه ها، کوشکها، کاروانسراها، تیمچه، بازارها، آب انبارها، حمام ها، قیصریه رفسنجان، مراکز فرهنگی مذهبی، کاروانسرای کبوتر خان، خانه حاج آقا علی یا بزرگترین خانه خشتی جهان و آب انبار حاج آقا علی می توان اشاره کرد. علاوه بر موارد فوق شرایط اقلیمی، معادن عظیم مس سرچشمه که طبیعت این دیار به ارمغان آورده است می توان اشاره کرد.

 

جاذبه های طبیعی :

 

علاوه بر موارد فوق شرایط اقلیمی، معادن عظیم مس سرچشمه، بزرگترین جنگل مصنوعی جهان (باغات 120 هزار هکتاری پسته) و ییلاقاتی چون سرچشمه داوران، دره در، راویز و خنامان نیز از جاذبه های طبیعت این منطقه است : بام رفسنجان، آبشار لولی کش، آب گرم ده ظهیر، رودخانه شاهزاده عباس، آب جوشان راویز و پدیده طبیعی چاه دریا نیز از اماکنی است که طبیعت برای مردم به ارمغان آورده است.

 

محصولات کشاورزی رفسنجان پسته است.

 

ارتفاعات نوق و داوران، کوههای معدن سرچشمه، کوه کمر و کوه سبز پوشان می باشد.

 

فرهنگ، آداب و رسوم، سنّت ها و مردم شناسی رفسنجان :

 

آداب و رسوم و عقاید و عادات اقوام و ملل بیانگر تفکر و خصوصیات آنهاست و از این طریق می توان روحیّه، متعلقات و خلقیّات خاص هر ملّت را دریافت.

 

منظور از فرهنگ مردم، دانستنی های توده مردم است که در قالب افسانه ها، قصه ها، لطیفه ها، ضرب المثل ها، معماها، ترانه ها، دعاها، نفرینها، قسمها، کنایات و … در یک منطقه رواج دارد.

 

فرهنگ مردم هر منطقه، طی سالیان متمادی با لهجه و طرز تفکر و محیط زندگی مردم آمیخته شده و در نتیجه موجب تفاوت هایی میان مردم مختلف شده است.

 

از جمله مشخصه های مردم رفسنجان، پای بندی آنها به آداب و رسوم و سنّت های ملّی مذهبی است تا آنجا که برخی از رسوم نظیر جشن سده، در کرمان و رفسنجان هنوز با شکوه برگزار می شود و همچنین مراسمی چون عید نوروز، چهارشنبه سوری، سیزده به در، خانه تکانی، تهیه سبزه و … همراه با آداب و رسوم خاصی مانند پختن سمنو، کماچ سهن (سن) و سایر خوراکی ها به گونه ای با شکوه برگزار می شود.

 

سایر مراسم مانند شب چله، شب شیشه و برخی جشن های ملّی و سنّتی دیگر نیز مورد توجه و احترام مردم رفسنجان است. روحیّه مردم رفسنجان متأثر از فرهنگ این جامعه است.

 

رفسنجانی ها صبور، قانع، فعال ، امین ومهمان نوازند و در رفسنجان به نسبت جمعیت خود مراسم سوگواری وارادت به خاندان آن عصمت و طهارت(ع) بیشتر ازجاهای دیگر برگزار
می شود.

 

انداختن سفره های نذری مختلف توسط زنان، اعتقاداتی چون تهیه ی چهل بسم الله در روز شهادت مولای متقیان، چهل منبر و روشن کردن شمع تهیه وخیرات وانواع خوراکی ها مثل روغن جوشی، حلوا، ابرام خانی(شله زرد)، ابگوشت امام حسینی، خیرات گوشت گوسفند و .. از سایر سنت های موجود در این دیار است.

 

در گذشته بازی هایی وجود داشت که امروز جز در برخی از روستاها آن هم به ندرت نمیتوان یافت مانند (اتلک تی تتلک)(سنگ شیشو)(گلپوچ) قایم موشک، شتر سواری و …. که هنوز هم در رفسنجان رواج دارد.

 

لازم به ذکر است که رفسنجانی ها گاه از اصطلاح چاق شدن به معنای درمان شدن و بهبود بیماری استفاده می کنند.

 

رفسنجانی ها در مورد سن و سال بر این باورند که بیست (نیست) چل (ول) پنجاه(ورجا) شصت(نشست) هفتاد(اوفتاد) نود (کنج لحد)

 

و نان های سنّتی که هنوز پخت می شود توسط زنان زحمتکش رفسنجانی مثل نون ارزن، نون بربری، فطیر(پتیر)، جو) کوپو، کورنو، پرزده، روغنی، شاطرو، شیری، تیری، ذرت و غذاهای سنتی مثل اماچو (شولی)، اماچو مکو، چغوت بریزو، پختو، تاس کباب، قاتق بابونه، گورماس، اماچو هوریشو، شامی، کشک کله جوش، فسنجان با پسته، اشکنه، آب دوغ خیار و خرما بریزو.

 

از جمله مساجد دیدنی این شهر مسجد جمعه( جامع) حاج شریف است که با سبک معماری بدیعی ساخته شده است.

 

مسجدابوالفضل انار و مسجد تاج آباد که از دوره صفویه بر جامانده از اهمیّت خاصی برخوردار است. 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

 

 

مراسم خواستگاری و ازدواج نیز در این شهر با شکوه خاصی برگزار می شود از مراسم خواستگاری تا بله برون تا جشن نامزدی و جشن عروسی مورد توجّه است که بزرگترها و ریش سفیدان فامیل با خانواده مرد به خواستگاری دختر مورد نظر می روند و البتّه با کله قند و نقل و شیرینی و گل و مراسم بعد مراسم بله برون است که خرج بله برون با خانواده دختر می باشد که خانواده داماد با فامیل های خود هدایایی را که شامل قرآن، چادر سفید، شیرینی، کله قند، کیک، کفش، نبات و سرویس طلا می باشد به طریقه خاصی در سینی ها یا به طریق امروزی در ظرف های مخصوص می گذارند و به خانواده عروس می برند و جشن می گیرند و خانواده داماد وقتی که کفش عروس را هدیه می دهند باید پول در کفش عروس بگذارند و عروس کفش ها را بپوشد و مراسم های بعدی عقد و عروسی است که برگزار می شود.

 

نمونه ای از دو بیتی عامیانه رفسنجانی :

 

غریبی سخ مرا دل گیر داره               فلک ور گردنم زنجیر داره

 

فلک از گردنم زنجیر وردار           که غربت خاک دامنگیر داره

 

 

 

همچنین :

 

سر کوه بلند فریاد کردم               امیرالمومنین را یاد کردم

 

امیرالمومنین ای شاه مردون          که رو ور قبله ی حاجات کردم

 

و دوبیتی هایی مثل:

 

دو چشمونم به دراومد به یکبار                       زبس که گریه کردم از غم یار

 

بده دستمال ببندم روی چشمم                     که شاید چاق بشه از بوی دسمال

 

نمونه ای از لالایی :

 

لالالالا گلم باشی                           بخوابی از سرم واشی

 

لالایی ات می کنم با دس پیری                    که دس ننوی پیر بگیری

 

لالایی ات می کنم خوت نمی یاد                    بزرگت می کنم یادت نمیاد

 

 

 

نمونه ای از باورهای قدیمی رفسنجان :

 

اگر کف دست انسان بخارد پولدار می شود.

 

اگر در فنجان چای یک پر چای روی فنجان آمد ، مهمان می رسد.

 

شب شیشه زائو که به شب شیشه معروف است ، شیشه ای را بالای بام می گذارند . عده ای هم از بستگان شب زنده داری می کنند تا از آمدن جن و شیشه جلوگیری کنند.

 

اگر گوشت همدگه رو بخورن استخون همدگه رو لرد نمی دازن.

 

نمونه ای از ضرب المثل های رفسنجانی :

 

آب از کنج ناخونش نمی چکه : کنایه از خسیس بودن است.

 

(ترش بالا)  چلو صافی به آفتابه میگه دو کتو : کنایه از شخص پر عیب که عیب دیگران را
می گوید.

 

خونه همسایه کماچه به ما چه : کنایه از دخالت نکردن در کار دیگران

 

نانش را بگیر جانش را نگیر

 

دیوار حاشا بلند است

 

1-1- بیان مساله

 

در این رساله بررسی زبان شناختی لهجه رفسنجان مورد بحث است و مساله اصلی جمع آوری لهجه ها و  گونه های زبانی است که ویژگی زبانی مورد توجّه است، در این مورد زبان شناختی، کارکرد زبان مهّم است، مهّم نیست که ما زبان را چگونه تعریف کنیم، آن چه مهّم است این است که ما طبیعت زبان را بشناسیم و چگونگی کار آن را دریابیم. زبان وقتی از قوّه به فعل درمی آید یا به صورت گفتار است.و یا به صورت نوشتار اگر به صورت گفتار باشد مادّه اولیّه که درآن به کار برده میشود صداست یعنی ارتعاش هوا و جابجا شدن انرژی، اگر به صورت نوشتار باشد مادّه اولیّه آن نشانه هایی است دیداری که آن هم متعلق به زبان فیزیکی بیرون است.همه زبانهای جهان برای گفتگو درباره دنیای بیرون از انرژی صوتی استفاده می کنند از این لحاظ همه زبانها یکسان هستند، ولی نوع رابطه ای که بین امواج انرژی صوتی و وقایع بیرون برقرار می کنند متفاوت است. از اینجاست که زبانهای متفاوت به وجود آمده است پس مجموعه این الگوهای صوتی و وقایع دنیای بیرون زبان نامیده می شود. و زبان نوعی رفتار انسانی است که دارای طرح است و زبان فارسی یک گونه یک دست است و یکسان نیست بلکه یک مفهوم کلی است و از اجتماع گونه های بیشماری ترکیب شده است این گونه ها همه دارای یک هسته مشترک هستند ولی در پاره ای خصوصیات مربوط به دستور و واژگان و ساختمان صوتی با هم اختلاف دارند پس باید گفت هر زبانی گونه هایی دارد در این بررسی که زبان شناختی و گونه زبانی مورد بحث است. ابتدا باید ویژگی جمله ها ،واژگان، اقسام و اجزا و ساختار آنها  ونیز مختصات واژه ها و ساختمان و اجزا و انواع و نقشهای آنان و همچنین مشخصات واج ها و دگرگونیهایشان از جهات مختلف مورد بررسی قرار گیرد.

 

بررسی مربوط به موارد بالا بر عهده دستور زبان است. پس هم دستور زبان در بحث زبان شناسی و هم زبان شناسی در مباحث دستوری وارد میشود و بحث درمورد دستور یک زبان بی توجّه به اصول و مبانی زبان شناسی به همان اندازه ناقص می ماند که بحث درباره یک زبان از دیدگاه زبان شناسی بدون توجه به قواعد دستوری آن زبان. در این رساله منظور از تحقیق شناخت لهجه و گونه زبان مردم رفسنجان است. که شامل بررسی آوا شناسی ، واج شناسی، بررسی واژگان (صرف و نحو ) می باشد.

 

برای شناخت بیشتر از جهت گونه زبانی به تعریف مواردذكر شده در بررسی گونه زبانی
می پردازیم:

 

آوا شناسی (صوت شناسی):

 

آوا : لرزش تار آوا احساس شود مانند ب و نوشتن صداهای یک زبان یا یک گویش به گونه ای که نمود دارد درست تلفّظ آنها باشد.(کلباسی ،1373 : ص57)

 

 

 

واج شناسی : واج کوجکترین واحد سخن است که تنها صوت دارد اما معنا ندارد ولی سبب تمایز معنایی می شود مانند سر و سیر (وحیدیان کامیار، 1389، ص 7 )

 

واژگان : مجموعه واژه های یک زبان یا گویش

 

صرف: ساخت شناسی( ساختمان واژه ها، اسم و حالات اسم و صفت ، ضمیر و قید، حرف ، صوت، و فعل و انواع و ویژگیها و کاربرد آنها )

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:10:00 ب.ظ ]




به نام نقش بند صفحه ی خاک                                 عذار افروز مهرویان افلاک

 

یکی از مفاخر بزرگ کرمان و حتی  ایران، ملک الفضلاء و افضل الشعراء، نخلبند دیوان نکته دانی افضل الدین خواجوی کرمانی با همه ی عظمت و بزرگی که دارد و شاعران بزرگی همچون حافظ از معلومات وی بهره ها برده و از اشعار او استقبال نموده اند و حتی حافظ در شعری که منسوب به اوست در مورد خواجو چنین گفته است:

 

استاد غزل سعدی است نزد همه کس اما          دارد سخن حافظ طرز سخن خواجو

 

با این حال باز هم خواجو مورد توجه چندانی قرار نگرفته و مورد بی مهری واقع گردیده است که شاید یکی از دلایل این مسئله موقعیت زمانی خواجوست که درست در زمانی مابین دو شاعر بزرگ و بلندآوازه ی شیراز یعنی شیخ اجل سعدی و حضرت حافظ قرار گرفته است که این مسئله باعث کمرنگ تر جلوه کردن خواجو شده است و مسئله ی دیگر مربوط به خمسه نویسی وی می باشد. چنانکه می دانیم بعد از نظامی نخستین کسی که به کار خمسه پرداخته است امیرخسرو دهلوی است و بعد از او خواجو به این امر پرداخته است و شاید بعضیها فکر می کنند که خمسه ی خواجو تقلیدی از خمسه ی نظامی است و همین امر نیز باعث شده که خواجو در خمسه نویسی نیز به نحوی در سایه ی نظامی قرار گرفته و این آثار به غایت زیبا و ارزشمند تحت سیطره ی خمسه ی نظامی کمرنگ جلوه می نماید. خواجو درست است که به خمسه ی نظامی نظر داشته و آن را خوانده و از آن درس و الهام گرفته که این خود یک امر طبیعی است و خود خواجو نیز چند جا با احترام از نظامی یاد کرده است.

 

گرچه سخن پرور نامی توئی                                       معتقد نظم نظامی توئی

 

درگذر از مخزن اسرار او                                   بر گذر از جدول پرگار او

 

خازن مخزن دل دانای توست                                        محرم اسرار خرد رأی توست

 

ولی می بینیم که ضمن محترم شمردن نظامی از دل دانا و خرد والای خویش نیز مدد می خواهد و بر این اساس است که مقید نبوده است که از هر پنج مثنوی نظامی حتی به صورت ظاهر پیروی کند مثلاً گوهرنامه که بر وزن خسرو و شیرین است بکل از سیاق مثنوی نظامی خارج است و همچنین همای و همایون که بر وزن اسکندرنامه است کاملاً موضوعی دیگر را دنبال می کند. جز دو مثنوی او، یکی روضه الانوار که در وزن سبک و سیاق مخزن الاسرار سروده شده و دیگری گل و نوروز که در وزن و سبک و سیاق خسرو و شیرین است. سایر مثنویات 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

  خواجو بازگوکننده ی مطالب دیگری است.

 

به هر حال به خاطر این مسائل که بازگوشد خواجوی بزرگ آن چنان که واقعاً لایق اوست در بین مردم فروغ چندانی ندارد.

 

بنابراین بنده ی حقیر به خاطر داشتن عِرق ملی و علاقه ی زیاد به خواجو پس از مشورت با استاد راهنمای خویش جناب آقای دکتر اسفندیار پور تصمیم بر این گرفتیم که موضوع پایان نامه ی خویش را صناعات بدیعی در مثنویهای خواجوی کرمانی قرار دهم تا کسانیکه مثنویهای خواجو را می خوانند به زیباییهای این مثنویها به علت به کار رفتن این صنایع زیبا در آنها بیشتر پی ببرند و از خواندن آنها لذت بیشتری ببرند و دیگر اینکه اگر کسانی با این صنایع در مثنویهای خواجو با ابهاماتی مواجه می شوند حقیر بتوانم در حد بضاعت کم خویش آنها را یاری نموده و بر تجارب آنها بیافزایم.

 

 

 

 

 

نخلبند نخلهای سربلند

 

ابوالعطا کمال الدین محمود بن علی بن محمود متخلص به خواجو از شعرای بزرگ و بلند آوازه ی قرن هشتم است که از آغاز شاعری، سخن او ممورد توجه بزرگان شعر و ادب بوده است. دولتشاه سمرقندی او را « ملک الفضلاء» خوانده و می نویسد که: « از بزرگ زادگان کرمان بوده و صاحب فضل و خوشگوی است و سخن او را فاضلان و بزرگان در فصاحت و بلاغت بی نظیر می دانند و او را نخل بند شعرا می نامند».

 

ملاعبدالنبی فخر الزمانی قزوینی در تذکره ی میخانه وی را « نخلبند دیوان نکته دانی افضل الدین خواجوی کرمانی» می نامد و می نویسد که: از اکثر کتب معتبر چنان بنظر این محقر رسیده که پدر او یکی از اکابر کرمان بوده و نام فرزند خود افضل الدین نموده ولیکن بر سبیل اشفاق و مهربانی، والدین او را خواجو می خواندند».

 

ولادت

 

خواجو به موجب گفته ی خود در مثنوی گل و نوروز به سال 689هجری قمری در کرمان چشم به جهان گشود.

 

تخلص

 

در مورد تخلص خواجو، استاد سعید نفیس می نویسد « در زبانهای فارسی قدیم « واو » در آخر کلمات علامت تصغیر بود و در آخر اسامی اشخاص در مقام انس و مهربانی به کار می رفته است و این نکته هنوز در فارس و کرمان متداول است و حتی در مقام اشاره ی نزدیک و معلوم به کار می برند. در این صورت واضح است که کلمه « خواجو » مصغریست در مقام ملاطفت از کلمه ی « خواجه » و شاید چنانکه بعضی حدس زده اند این نام را در طفولیت محبین خواجو بدو داده اند و به همین نام در میان خانواده و آشنایان معروف بوده و پس از آنکه به شاعری آغاز کرده به پاس خاطر روزگار کودکی این تخلص را اختیار کرده باشد.»

 

مسافرتهای خواجو

 

خواجو از روزگار خردی در اندیشه ی شاعر بوده است،  چه در روضه الانوار می گوید که هنگام طفولیت خوابی دیده است و در خواب به او نوید داده شده است که از سخنوران بزرگ خواهد شد و در پی همین خواست، پس از کسب علوم متداول آن زمان با اشتیاق تمام راهی سفر می گردد. سیر و سیاحتهای خواجو و مسافرتهای دور و دراز او بیشتر به دو علت صورت گرفته است، نخست کسب دانش و اطلاعات زمان خویش و استفاده از محضر علمای آن عصر که بطور پراکنده در شهرهای مختلف سکونت داشته اند و این مرسوم بوده است که طالبین علم برای کسب فیض و اندوختن دانش راهی سفر می شده اند، نگاهی به سرگذشت بزرگان علم و ادب نشان می دهد که مسافرتهای خواجو چندان غیر عادی نیست.

 

دوم پیدا کردن محل انسی که معمولاً در آن روزگار دربار پادشاهان قدرتمند بیشتر مد نظر شعرایی چون خواجو بوده است که هم از نظر مادی آنها را تأمین کنند و هم نشر آثار و افکار آنها را تضمین نمایند تا بتوانند با خیال راحت به خلق آثار خود بپردازند.

 

خواجو پس از آموختن علوم مقدماتی و کسب فضایل در کرمان زادگاه خویش به سیر و سیاحت می پردازد و با اشتیاق تمام راهی سفر می گردد، اگرچه می دانسته است که هر سفری را خطری در رهست ولی این را هم می دانسته که خطر و بزرگی را در سفر بهتر می توان به دست آورد.

 

پس از سیر و سیاحت در شهرهای مهم ایران مانند اصفهان و شیراز، تبریز و کازرون از راه بین النهرین به عربستان می رود و پس از زیارت کعبه به بغداد بازمی گردد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:09:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم