بررسی سروده های محلی روستای زیارت سید سلطان محمد(ع) |
:
از آن جا که فرهنگ و ادبیات عامه و شعر و سروده، میراث ماندگار گذشتگان کشور ماست بایستی در ابعاد گوناگون، آن را شناسایی و حفظ کرد. هدف پژوهش حاضر، بررسی سروده ها و اشعار محلی و ادبیات شفاهی و عامه روستای سید سلطان محمد (ع) است زیرا هویت فرهنگی و تاریخی اقوام و ملل یکی از شاخص های علمی ماندگار می باشد و پرداختن به آن از ضرورت های جامعه است.
از آنجا که شکاف بین نسلی روز به روز افزایش می یابد این پدیده باعث شده تا جوان امروزی برای بیان سوز درونی خویش به روش هایی متوسل شود که نتیجه آن فراموش شدن فرهنگ ادبی نسل گذشته و از بین رفتن سروده های محلی و اصطلاحات عامیانه است.
وهدف دیگر این پژوهش زنده کردن سروده های محلی، لالایی ها، ترانه ها، شروندها و ضرب المثل ها و چیستان و دیگر بازی های محلی که در روستای روستای سید سلطان محمد (ع) وجود دارد می باشد و هم چنین معرفی این سروده ها به نسل جوان امروزی و علاقمند کردن مردم منطقه خصوصاً جوانان به حفظ میراث فرهنگی و ادبی روستای خود از طریق ثبت و نسخه برداری از آنها می باشد تا این سروده های ارزشمند که با گویش و کلمات اصیل گذشتگان است برای نسل های آینده باقی بماند.
این جانب برای خدمت به زادگاه و وطن خویش، روستای روستای سید سلطان محمد (ع) از توابع شهرستان رودان تصمیم گرفتم به گردآوری سروده ها و اشعار محلی و بررسی آنها بپردازم و برای جمع آوری واژگان و سروده های محلی به مدت شش ماه در روستا به نزد پیران و سالخوردگان، شاعران محلی و مداحان و ذاکران و صاحب نظران رفتم و ار برخی ادارات طلب همکاری نمودم که پس از تهیه مطالب، با هدایت و مشاوره، اساتید بزرگوار، دکتر اسدا… نوروزی و دکتر جواد دهقانیان به تدوین نهایی رساله پرداختم که به شرح زیر در چهار فصل نگارش گردید و روش جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی و ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه با اهالی و پیران روستای روستای سید سلطان محمد (ع) است.
فصل اول کلیاتی پیرامون موقعیت جغرافیایی و تاریخی استان هرمزگان و فصل دوم در رابطه با ویژگی های فرهنگ و ادبیات عامه و ادبیات شفاهی مردم روستای سید سلطان محمد (ع) است.
فصل سوم بررسی سروده های محلی روستای سید سلطان محمد (ع) و فصل چهارم لغات و اصطلاحات محلّی روستای سید سلطان محمد (ع) است که به دقت آوانگاری شده و به ترتیب حروف الفبای فارسی مرتب و مدوّن شده است .
کلید واژه: سروده – گویش – پیر چوگان – ترانه – واژه – اصطلاحات محلی – آداب و رسوم.
از مهم ترین شاخص و تمایز ملل و اقوام مختلف همانا زبان آنهاست. زبان که خود مقولهای فرهنگی است میتواند بارزترین شناسه هویت تاریخی، اجتماعی، قومی و ملی یک ملت محسوب شود و گونههای آن چون لهجه و گویش غنای فرهنگی به زبان اصلی می بخشد و این نکته در مورد زبان فارسی که از زیر شاخه اصلی هند و اروپایی است که همانا بخشی از هویت تاریخی و ملی ایران زمین است که در بستر جغرافیایی همین مرز و بوم کهن کشورهای مجاور دچار نشیب و فرازهای زیادی شده است.
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
چه در فتح یونان و سلطه دو قرن آنان وچه در سلطه ترکان و حضور و سلطه اعراب مسلمان هیچ دگردیسی و انحطاط نگردیده و تغییرات جزئی اجتناب ناپذیر بوده و چنانچه این تهاجم ها صورت نمیگرفت این اندک تغییر به علت مجاورت زبانی قابل تصور بود چون قرض گیری وقرض دادن در جنبههای مختلف زبان از همگانی های آن است.
طبیعی است که در دوران مختلف در تقابل و تعامل با دیگر زبان ها و فرهنگ ها واژگان و اصطلاحات جدید وارد زبان فارسی شده و یا از آن به سایر زبان های دیگر راه یافته است.
میراث گران بهای ما که زبان، لهجه و گویش های ایرانی قسمتی از آن می باشد ریشه ای دیرپای دارد که به قدمت این سرزمین کهن است تاریخ و جغرافیای این مرز و بوم نشانهی تفکر و تدبر پیشینیان از جمله فلاسفه، دانشمندان، حکیمان، شاعران، نویسندگان و غیره است.
زبان فی نفسه در حال تغییر و تحول است همانند یک بچه متولد شده و رشد نموده شکوفا می شود و ممکن است بمیرد و نمونه زبان های مرده دنیا، زبان پهلوی، لاتین و سانسکریت هستند و البته تغییر و دگرگونی در مقوله آواها، واژگان سریع و در نحو بطئی است.
در تحولات جوامع بشری زبان ها، لهجه ها و گویش ها نیز دستخوش تغییرات می شوند. دوام و عدم تغیر کلی آنها در گذشته بستگی به عواملی چون غنای ادبی و علاقه سخنگویان به فرهنگ و آداب و رسوم خود بوده، همچنین کمبود ارتباط یا عدم ارتباط با دیگر زبان ها ازا جمله این عوامل محسوب می شود.
ولی در دنیای ارتباط با مهاجرت زیاد جمعیت از نقاطی به نقاطی دیگر وجود رسانه های همگانی چون رادیو.، تلویزیون، ماهواره، روزنانه، مجلات و وجود مراکز آموزشی عواملی هستند که در همگونی لهجه ها و یکسون شدن آنها با لهجه استاندار در یک کشور دخالت زیاد دارند. پس برای اینکه علاج واقعه را قبل از وقوع کنیم و برای این که دست ما از این گنجینه ذیقیمت کوتاه نشود همتی شایسته و بایسته می خواهد که این لهجه ها و گویش را قبل از نابودی جمع کرده و همین امروز و الا فردا دیر است.
دانشجویان و اساتید زبان و ادبیات و زبان شناسی در این زمینه وظیفه ای خطیر بر عهده دارند. از طریق جمع آوری لهجه و گویش های محلی می توان به آداب و رسوم، خلقیات، فرهنگ و وضعیت اقتصادی – اجتماعی اخلاقی، ترانه ها، چیستان ها، بازی محلی عقاید و سایر خصیصه های یک قوم دست یافت.
استان هرمزگان از نظر غنای لهجه ای یکی از مهم ترین نقاط کشور می باشد، لهجه های مینابی، رودانی، بشکردی فیشوری، کوفراربندری از لهجه ها و گویش های بارز کشور است که فقط بشکردی با دو لهجه مارزی گال و ملکی گال در شهرستان میناب بیش از 14700 سال قدمت دارد.
نقش نویسندگان، شاعران نقش بسزایی در حفظ و صیانت این گنجینه با ارزش دارند و در نقاطی که در گذشته دسترسی به آموزش کم بوده و میزان افراد تحصیل کرده و در آنجا ها کمتر از مناطق دیگر بوده، شاعران و نویسندگان رسالت سنگین تری را بر عهده داشتند تا بتوانند آداب و رسوم، تفکرات، ایده ها و سنت ها را در سینه ها حفظ کرده یا به رشته تحریر در آورند که تا برای نسل های آینده به یادگار بگذارند و بدیهی است که این امر در استان هرمزگان بالاخص روستای سید سلطان محمد (ص) و در حد امکان صورت پذیرفته است.
زبان وسیله ای شگفت آور است که ما در سرتاسر زندگیمان، از آن برای برقراری ارتباط استفاده میکنیم و این وسیله ارتباط در زندگی روزمره انسان ها آن قدر اهمیت دارد که تصور دنیای بدون کلام ممکن نیست.
فارسی زبان رسمی ایرانیان، زبانی شیرین و ساده است و مایه سرافرازی تاریخ ادب جهان است که نیمی از ذخایر ذوقی انسان به زبان سلیس و فصیح فارسی می باشد.
حفظ زبان فارسی و جلوگیری از ورود، سخته ها و ناسنجیده ها به این زبان سلیس که پیوسته راه فصاحت را پیموده و یکی از دو سه زبان فصیح و بلیغ جهان است از جمله وظایف ملی هر ایرانی است.
در این راستا، گویش ها میتوانند پشتوانه ای برای فرهنگ و ادبیات رسمی یک مملکت باشند و آشنایی با فرهنگ خودی و دانش گذشته اعتماد به نفس و قدرت را در برابر فرهنگ بیگانه بیشتر می کند، هم چنین گویش ها قادرند فرهنگستان ها را از وضع واژه های جدیدی بی نیاز کنند و چه بسیارند واژه هایی که هر روز به نادرست در زبان فارسی ساخته می شوند در حالیکه همان واژهها به صورت کارآمد و جا افتاده در دل گویش هنوز به زندگی ادامه میدهند. کافی است مطالعه و صرف وقت آنها را پیدا نموده و به کار ببندیم.
هر چند پیرمردان و پیر زنانی که گاه تنها بازمانده میراث یک گویش هستند امروز و فردا در می گذرند و گنجینه های بسیار غنی و ارزشمندی را با خود به دیار خاموششان می برند و لغات یکی پس از دیگری خاموش و فراموش می شوند، در نتیجه هر روز ستاره ای از فرهنگ درخشان ما کور سویی می زند و ناپدید می گردد و یکی از وظایف ملی ما آن است که بازمانده آنها را ثبت و ضبط نمائیم.
گردآوری گویشهای محلی و پژوهش در آنها از دیدگاه تاریخ و مردم شناسی هم اهمیت فراوانی دارد زیرا به وسیله بررسی واژگان می توان نقطه های مبهم و تاریک سرگذشت یک قوم را روشن و خط سیر اقوام گذشته را مشخص نمود و اطلاعات سودمندی را جهت تحقیقات فراهم نمود.
مثلاً هنگامی که در مقایسه دو زبان و یا گویش متوجه می شویم که در یکی از آنها تعداد واژگان مربوط به دامداری و کشاورزی 50 درصد بیشتر از واژگان دیگری است و یا می بینیم که در صد قابل ملاحظه ای از واژگان فلان گویش را لغات ادبی، اساطیری و مذهبی تشکیل می دهد، دریچه روشنی در تاریکی های زبان می گشائیم که میتواند راهنمای ما در شناخت تار و پود فرهنگی اجتماعی و آداب زندگی مردم صاحب آن گویش شود و آن گاه در بررسی تاریخ ادبیات و یا برقراری رابط می توانیم از موضعی آگاهانه برخورد کنیم.
در خاتمه چند تذکر را بر می شمارم در فصل سوم این رساله که سروده های محلی مورد بررسی قرار گرفته ابتدا در مورد سروده ها بحث و زمان به کار رفتن آنها مطالبی بیان شد وسپس آوا نگاری گردید …..
در پایان بر خود واجب می دانم از پیشگاه استادان ارجمند جناب آقای دکتر اسدالله نوروزی وجناب آقای دکتر جواد دهقانیان استاد مشاور به پاس زحمات و الطاف بی شائبه این بزرگواران سپاسگزار کنم
در نهایت از فاضلان، ادیبان واستادان گرانقدر می خواهم که با چشم رضا وعنایت خویش به این رساله نگریسته ودر رفع کاستی های آن ارشاد وراهنمایی خویش را دریغ ندارند .
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1400-05-15] [ 07:11:00 ب.ظ ]
|