تراژدی مدرن گونه­ای از تئاتر است که همانند تراژدی کلاسیک، تأثیرگذار عمل می­کند. انسان مدرن خود را بر روی صحنه می­بیند و باز تزکیه­ی روح در او رخ می­دهد. به نظر می­رسد تراژدی در هیچ دوره­ای نمرده است. در عصر کنونی نیز، فرد مدرن، برای تحمل زندگی سخت و دشوارش، رو به تراژدی آورد و درام­نویس هم بعد از شناخت و درک موقعیت فرد مدرن، او را به صحنه آورد تا فرد، دولت و جامعه با معضلات انسان امروز به صورت تراژیک آشنا شود. ویژگی­های تراژدی مدرن برگرفته از علوم اجتماعی و روانشناسی است. طبقه­ی اجتماعی، جنس و جنسیت و ساختار درام برای بهتر شدن وضع انسان مدرن به کمک تئاتر آمده­اند. به نظر می­رسد تراژدی مدرن یا بهتر بگوییم تئاتر، مجبور است همه­ی عناصر مدرن در زندگی را به خدمت بگیرد، تا در کنار جامعه­شناسی و فلسفه به بهتر شدن زندگی مدرن کمک کند.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

در فصل اول درباره کلیات پژوهش ،بیان مسأله و فرضیات صحبت شده است.در فصل دوم فرد کهن را در یونان و روم و بازتاب آن دراشعار، حماسه ها وتراژدی ها خواهیم پرداخت.بعدتر فردیت را در دوره رنسانس و قرن نوزدهم بررسی خواهیم کرد.در این فصل ما به نگاهی تحلیلی و توصیفی به فرد کهن خواهیم داشت و د­ر عصر رنسانس در چهار بخش فردگرایی،انسان­گرایی،عقل­گرایی و سکولاریسم نگاهی خواهیم انداخت و در عصر مدرن با دوره روشنگری و رمانتیسم آغاز می­کنیم. و در ادامه به فردیت در آغاز قرن نوزدهم و تغییرات آن که با، ­پا به عرصه گذاشتن علوم جدید خواهیم پرداخت.

 

در فصل چهارم نیز نمونه های مورد مطالعه پژوهش ویستک و هداگابلر از سه منظر شخصیت ،اندیشه و درام نویسانشان مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.تا استحاله و دگرگونی در «ویستک» شکل بگیرد و عنصر نا­همخوان سنت در «هدا گابلر» پذیرفتنی نباشد.تا فردیتی شکل بگیرد که همانند دوران کهن خویش نباشد.

 

در این رساله کوشیده­ایم به این سوالات پاسخ دهیم:

 

1-آیا بحث اصلی تراژدی مدرن اضمحلال فردیت است؟

 

2-آیا مدرنیته در تراژدی مدرن موجد فردیت است یا نفی کننده آن؟ 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

 

 

4-طبقه،جنس ­و­ جنسیت ­­و­­ ساختار تراژدی مدرن در فردیت شخصیت درام چه تأثیری می گذارند؟

 

و فرضیه این پژوهش به این صورت مطرح است که شخصیت تراژدی مدرن مانند تراژدی کلاسیک دچار تقدیر­گرایی نیست و او باید خود با مشکل مواجه شود.

 

در تحقیق و نگارش این رساله، نبود کتب ترجمه شده­ی جدید و در دسترس نبودن کتب تحلیلی­ای که از علوم دیگر به تئاتر نگریسته باشند، یکی از بزرگ­ترین موانع پیش روی محقق بوده است. امید به این که در آینده­ی نزدیک، شاخه­های علمی به یکدیگر بیشتر نزدیک شوند تا موضوعات مختلف بهتر مورد تحلیل قرار گیرد.

 

-. بیان مسأله

 

آغاز تئا‌تر با تراژدی است وابستگی انسان دیروز به دیدن و تجربه کردن اندوه انسان دیگر برروی صحنه کتمان‌ناپذیر است هر چقدر اندوه وی سترگ باشد شخصیت مانا‌تر و محبوب‌تر است این گفته را ادیپ، آنتیگونه، آندورماک، هملت و مکبث ثابت کرده‌اند. انسان‌هایی که خلق شده‌اند تا ما را با تلخی واقعیت آشنا کنند و تا امروز ما را ترک نکرده‌اند؛ گویی تاریخ نمایش را بدون این‌ها نمی‌توان نوشت ازجمع شدن یونانیان در میدان آراگو تا به امروز در برادوی برای دیدن حمام خونی که ادیپ و هملت راه می‌اندازند نشان از درجه والای تراژدی بین مردم و هنرمندان است که هنوز می‌توانند مخاطب خودرا مرعوب کرده و تزکیه روح را برای وی به ارمغان بیاورند. بعد از دوره حماسی که جنگ بر علیه دنیای بیرون بود تراژدی جنگ را به درون خانواده آورد اولین تراژدی مدرن در اروپا ویتسک اثرگئورگ بوشنر[2]است، شخصیتی ضعیف که هر انسانی در دنیای بیرون او را شکنجه می‌‌دهد ولی او تنها همسرش را می‌تواند شکنجه دهد با مطالعه ویتسک پارامترهای تراژدی مدرن را نظریه پردازان بازگو کردند.طبقه، جنس، جنسیت و ساختار. ارسطو تراژدی را مختص درباریان می‌دانست اما در تراژدی مدرن شخصیت‌ها از طبقه کارگرانتخاب می‌­شوند. حقوق برابر زنان در هدا­گابلر و خانه­ی عروسک ایبسن[5] مشهود است.

 

ساختار به دو بخش زبان و فضا تقسیم می‌شود زبان در تراژدی مدرن زبان نوستالژیک است همانند «سه خواهر» و «باغ آلبالو» چخوف وفضا بیشتر به سبک‌های اکسپرسیونیستی نزدیک است به مانند «بازی استریندبرگ» یا «ویتسک» که تولیدات ناخودآگاه ذهن بر روی صحنه نمایان است. برای اینکه بدانیم کی هستیم باید کم و بیش بدانیم که چگونه به صورتی که هستیم درآمده‌‌‌ایم و به کجا می‌رویم و شیوه زندگی هر انسانی به «فردیت» تکیه دارد. هملت و ادیپ هرگز برای خود به جنگ با دنیای بیرون نپرداخته‌اند هریک برای دیگری در نزاع بوده است ولی شخصیت تراژدی مدرن مانند «ویتسک» باید خودش را بازیابد و از انسانیت پایمال شده‌اش که توسط اجتماع صورت گرفته رهایی یابد و آن را دوباره احیاء کند دیگر تن همانند آنتیگون مهم نیست تا به خاک سپرده شود بلکه خرد وکنش شخصیت است تا او را جلوه­گر کند در دنیای مدرن هویت شخصی است که فرد را مستلزم خود آگاهی می‌کند و تردید را از وی دور می‌کند. اشتاینر بر این باور است که انسان دوره مدرن باید برای انسانیت پایمال شده‌اش بکوشد و آن را به کرسی بنشاند کوشش این پایان نامه:

 

 

 

الف) بررسی فردیت در تراژدی مدرن

 

ب) تمایز‌ها و تشابهات فردیت دوران مدرن با دوران کلاسیک

 

پ) تأثیرات هویت شخصی و فردگرایی برای پیشبرد درام

 

ت) چگونه ویتسک بوشنر یا هداگابلر ایبسن که آغازگر تراژدی مدرن محسوب می‌شوند و پایه‌های این ژانر را بنا گذاشتند به مفهوم فردیت در دروان مدرن اعتبار بخشیدند؟

 

1-2- فرضیه ها و سؤالات پژوهش

 

الف) آیا بحث اصلی تراژدی مدرن اضمحلال فردیت است؟

 

ب) آیا مدرنیته درتراژدی مدرن موجد فردیت و یا نابودکننده آن است؟

 

ت) طبقه، جنس، جنسیت وساختارتراژدی مدرن در فردیت شخصیت درام چه تأثیری می‌گذارد؟

 

فرضیه: شخصیت در تراژدی مدرن مانند تراژدی کلاسیک دچار تقدیر گرایی نیست او باید خودبا مشکل مواجه شود.

 

 

 

1-3- اهداف پژوهش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...