فصل اول: کلیات تحقیق

 

1-1 طرح مسأله

 

    در وضعیت کنونیِ موسوم به مدرنیته­ی متأخر که خطوط و مرزهای تمایزهای اجتماعی به فراخور سبک­های زندگی و مصرف فرهنگی شکل می­گیرد، ابعاد، سطوح، کیفیات و شیوه­های مدیریت بدن[1] بسیار پیچیده و حایز اهمیت گشته است. به طور کلی، در این دوران که جهان به پدیده­ای چندفرهنگی[2] تبدیل شده است، فناوری پیشرفته، انسان­ها را از کارخانه­های تولید صنعتی بیرون رانده، زمان و فضا به واسطه ارتباطات و سیستم­های حمل و نقل پرسرعت به میزان قابل­توجهی تغییرکرده است و مرزهای میان ملل، انسان­ها و فرهنگ­ها نفوذپذیر شده­اند، می­توانیم به چرخش نامحسوس اما حقیقی کانون­توجه اندیشه اجتماعی به مسائل مربوط به بدن، شهروندی، نظام اطلاعات، جهانی­شدن [3] و جهان­های سیبرنتیک اشاره کنیم ( سیدمن، 357:1386). امروزه بدن جزیی از مفهوم «خود» و عوامل کارکردی و ساختاری است و تعامل با محیط و دیگر مردم را امکان­پذیر می­سازد (لی­مون،1991: 127).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

    جذابیت جسمانی از جمله موضوعاتی است که در این دوران استانداردهای جدیدی پیدا کرده و از عوامل شکل­دهنده­ی روابط افراد محسوب می­شود، به طوری که مدیریت بدن واجد اهمیت و دلالت مضاعف گشته است و رفتارهای گوناگون بهداشتی نظیر بدن­سازی، رژیم­های غذایی، تجهیزات ورزشی و آرایشی مختلف برای مراقبت از بدن پدیدار شده است (رضایی و دیگران،1389: 142). داشتن بدن زیبا در 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

  وضعیت کنونی نشانه­ی ارزش­های اجتماعی و تا حدودی سازوکار قدرت و کنترل اجتماعی است. مطالعه زیبایی ظاهری و بدن انسانی از مسائل مهم جامعه امروزی است. سرچشمه این تحول از آنجاست که در جوامع پیشامدرن فرد در جمع مستحیل بود و انتخاب و تغییر شرایط موجود به مانند جوامع مدرن امروزی زمینه­ای برای ظهور پیدا نمی­کرد (خواجه نوری و دیگران،1390: 22).

 

    نحوه نگرش نسبت به بدن، مدیریت و کنترل آن از سبک­های زندگی تأثیر می­پذیرد. مفهوم سبک­زندگی پس از آن که ابتدا به ترتیب در آثار وبر، زیمل و وبلن پرورانده شد برای مدتی از رونق افتاد و سال­ها در جامعه­شناسی مسکوت باقی ماند و در این سال­ها بیشتر در پژوهش­های بازار مورد استفاده قرار گرفت. اما در سال­های نخست دهه­ی1990، سبک زندگی با آثار­ نظریه­پردازان­ اجتماعی و فرهنگی معاصر مانند بوردیو[4]، فدرستون[5]، شیلدز[6]، رایمر[7]و چَینی دوباره وارد مباحث جامعه­شناسی شد ( بنت،100:1386). سبک­های ­زندگی نتیجه­ی همه­ی انتخاب­ها و گزینش­هایی هستند که­ شخص نسبت به زندگی خود انجام می­دهد (گیبنیز و بوریمر،103:1384). «سبک­های زندگی برنامه­های خلاقی هستند که بر پایه نمایش توان و شایستگی مصرف­کننده استوارند و نشانگر تأمل فزاینده قلمداد می­شوند که افراد در عمل و دادوستدهای روزمره به نمایش می­گذارند» (چَینی، 97:1996). سبک­های زندگی شکل مهمی از توانمندی و قدرت­یابی فردی در متن مدرنیته­­ی متأخراست؛ این قدرت­یابی به سازماندهی خلاقانه­ی فضا مربوط می­شود. سبک­های زندگی بسیاری از رفتارهای متمایز و خاص­گرایانه را بر­ می­انگیزند و سبب تفاوت در بسیاری از کنش­های افراد و گروه­های انسانی می­شوند. اندی ­بنت اهمیت سبک زندگی در مدرنیته­ی متأخر را این­گونه متذکر می­شود: «سخن گفتن از سبک زندگی مدرن اخیر، به معنای سخن گفتن درباره­ی شیوه­ای از بودن است که در آن جنبه­های مختلف امور محلی – فضایل و معرفت­ها و آداب محلی –  به صورت تأملی اداره می­شوند و به صورت خلاقانه با مجموعه­ای از منابع ­فرهنگی[8] اقتباسی ترکیب می­شوند تا هویتی برساخته شود ( بنت، 103:1386). سبک­های زندگی نقش مهمی را در شکل­گیری کنش­ها و رفتارهای فرهنگی- اجتماعی افراد و گروه­ها دارد و شکل­هایی از ارائه خود و برساخته شدن هویت­های مدرن و متمایز را نشان می­دهند.

 

1- 2 اهمیت و ضرورت تحقیق

 

     مطالعات نشان داده­اند که انسان­ها از گذشته تا به حال بدن­های­شان را به لحاظ فرهنگی به روش­های گوناگون شکل داده­اند. این روش­ها دامنه­ای وسیع از راه­های سنتی همچون کنترل غذا و یا کشیدن گردن تا راه­های جدیدتر همچون استفاده از جراحی­های زیبایی را در بر می­گیرند. مسئله­ی زیبایی در جوامع گوناگون از مسائل جدی بوده و در فرایند انتخاب­های مردم نقشی مهم داشته است. پژوهش­ها حاکی از آنند که از جوامع بدوی تا جوامع مدرن صنعت زیبایی همواره مطرح بوده (مالسون، 2008) و انسان­ها با استفاده از وسایل گوناگون سعی نموده­اند خود را زیباتر نشان دهند. اگرچه زیبایی امری بسیار ذهنی است، اما همچنان که ریچر و کو اشاره می­کنند، آن را نمی­توان به سادگی موضوع علم زیبایی­شناسی و یا ذائقه تلقی کرد، بلکه ایده­های فرهنگی زیبایی شاخص و بیانی از ارزش­ها و باورهای اجتماعی هستند(ریچر و کو، 2004).

 

   حساسیت در میان زنان نسبت به بدن در مقایسه با مردان بسیار بیشتر است. این امر حتی موجب شده تا بیشتر پژوهش­های 30 ساله اخیر در حوزه نگرش نسبت به بدن در مورد این گروه انجام شود (تیگمن، 2001). نگرانی زنان نسبت به بدن­شان مشکلات زیادی را برای آن­ها ایجاد کرده است ( جراحی­های زیبایی، تاتو، لایپوساکشن و…) و همچنین آن­ها را به رژیم­های غذایی سخت­گیرانه و بدون نظارت پزشک سوق داده­اند(جانگ و لی، 2009). اگرچه در جامعه­ای مانند ایران آمارها بیشتر بر پایه­ی برآوردهای ژورنالیستی بوده و دقیق نمی­باشند، آن­چه به صورت گسترده مورد قبول قرار گرفته این است که مدیریت بدن در حال افزایش است. لذا درک و فهم این­گونه رفتارهای فرهنگی در جامعه می­تواند نشان­دهنده­ی تغییرات اجتماعی و فرهنگی در جامعه باشد و روشن سازد که چگونه امر فرهنگیِ برساخت و مدیریت بدن در کانون زندگی قشرهای مختلف جامعه ما از جمله زنان قرار گرفته است. بررسی علمی و آکادمیک مدیریت بدن می­تواند ما را در خوانش رفتارها و مصارف فرهنگی یاری دهد و آشکار سازد که مسائل و پدیده­های نوظهوری در جامعه ما سر بر آورده­اند که نادیده گرفتن و انکار آنها صرفاً پاک کردن یا تغییر صورت مسئله است.

 

1-3 اهداف تحقیق

 

    اهداف این پژوهش به را می­توان ذیل دو نوع اهداف کلی و جزیی دسته­بندی کرد:

 

– هدف اصلی

 

    تبیین ابعاد و شیوه­های مدیریت بدن در ارتباط با متغیر سبک زندگی.

 

– اهداف جزیی

 

– تبیین رابطه­ی شاخص­های سبک زندگی( مصرف فرهنگی، الگوهای خرید، الگوهای گذران اوقات     فراغت ) با ابعاد و شیوه­های مدیریت بدن.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...