حاکمیت شرکتی در مفهوم کلی به ساختارها وفرایندهای تصمیم گیری ،پاسخگویی و رفتار در صدر سازمان (اعم از دولتی ،حکومتی ،خصوصی ،انتفاعی وغیر انتفاعی و…) میپردازد .هدف از اعمال حاکمیت شرکتی ،اطمینان یافتن از وجود چار چوبی است که توازن مناسبی بین آزادی عمل مدیریت ،پاسخگویی و منافع ذینفعان مختلف فراهم آورد .حاکمیت شرکتی یک بحث چند حوزه ای است که در حوزه علوم مختلفی چون چقوق ،اقتصاد ،علوم سیاسی ومدیریت مورد توجه وبحث تخصصی قرار دارد.(رهبری خرازی ،مهسا:1385).

اقتصاد

دراین تحقیق رابطه بین ویژگیهای حاکمیت شرکتی( نسبت حضور اعضای غیر موظف در ترکیب هیات مدیره،درصد مالکیت نهادی،حسابرس داخلی،اندازه هیات مدیره،واندازه موسسه حسابرسی (حسابرس مستقل) ومدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده ی خودروسازی وقطعات دربورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار می گیرد

 

1-2بیان مساله

 

یکی از عوامل اصلی بهبود کارایی اقتصادی،  نظام راهبری بنگاه یا حاکمیت شرکتی است که در برگیرنده مجموعه ای از روابط میان مدیریت شرکت ،هیات مدیره ، سهامداران وسایر گروههای ذینفع است .حاکمیت شرکتی ساختاری رافراهم میکند که از طریق آن هدفهای شرکت تنظیم ووسایل دستیابی به هدفها ونظارت بر عملکرد تعیین میشود .این نظام انگیزه لازم را برای تحقق اهداف شرکت را در مدیریت ایجاد کرده وزمینه نظارت بیشتری را فراهم میکند .به این ترتیب شرکتها منابع را با اثربخشی بیشتری به کار میگیرند(رهبر،1390) . نقش حاکمیت شرکتی کاهش واگرایی (تضاد) منافع بین سهامداران ومدیران است.نمونه ای از انحراف مدیریت از منافع سهامداران،مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی حسابداری است بنابراین حاکمیت شرکتی  احتمالا منجر به کاهش مدیریت سود میگردد  و موضوع رابطه میان حاکمیت شرکتی و مدیریت سود ابتدا توسط بیزلی ودچو وهمکاران آن مطرح شد وهر دو بطور تجربی نشان دادندکه ویزگیهای خاصی از حاکمیت شرکتی از قبیل (تمرکز مالکیت ،مالکیت نهادی ،نفوذ مدیر عامل،اندازه هیات مدیره )با مدیریت سود رابطه دارد (بیزلی ودچو،1996)

 

امروزه دراهمیت وجایگاه راهبری شرکتی برای موفقیت شرکتها تردیدی نیست،چرا که این موضوع با توجه به رخدادهای سالهای اخیر وبحران های  مالی شرکتها اهمیت بیش از پیش یافته است.بررسی علل وآسیب شناسی فروپاشی برخی از شرکتهای بزرگ که زیانهای کلانی به ویژه برای سهامداران داشته است که ناشی از ضعف سیستم راهبری آ نها بوده است.راهبری شرکتها که میتواند  باعث ارتقا استانداردهای تجاری شرکتها ،تشویق،تامین وتجهیز سرمایه ها وسرمایه گذاران وبهبود امور اجرایی آنها گردیده ویکی از عناصر اصلی در بهبود کارایی اقتصادی شرکتهاست چرا که ناظر بر روابط سهامداران ، هیات مدیره، مدیران وسایر ذینفعان آنهاست(حساس،یگانه:1385).

 

با توجه به نقش عوامل حاکمیت شرکتی وتاثیر آن بر فعالیتهای مدیریتی یک شرکت از قبیل مدیریت سوداین سئوال مطرح می شود که آیا

 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

 عوامل حاکمیت شرکتی با شیوه ی مدیریت سود در ارتباط است؟

 

1- 3 اهمیت وضرورت تحقیق

 

ازآنجا که استقرار مناسب مکانیزمهای حاکمیت شرکتی اقدامی اساسی برای استفاده از منابع  ارتقای پاسخگویی شفافیت ,رعایت انصاف وحقوق همه ذینفعان شرکتهاست بنابراین ضروت  انتخاب موضوع با اهمیت حاکمیت شرکتی را بیان می نماید ومدیریت سود برایند درجه ای از قابلیت انعطاف واعمال نظری است  که مدیران در گزارشگری مالی خود دارند مدیران ممکن است از این قدرت نفوذ برای مدیریت فرصت طلبانه سودیا انتقال اطلاعات محرمانه درباره عملکرد آتی شرکت استفاده نمایند(هیلی ،1993).

 

1)وجود حاکمیت شرکتی به نفع همه ذینفعان شرکت (سرمایه گذارن ، اعتبار دهندگان ، اعضای هیات مدیره مدیریت وکارکنان )وهمچنین منابع گوناکون وبخشهای مختلف اقتصادی است.هدف حاکمیت شرکتی  حل مشکلات تضاد منافع ،برقراری کنترلها ،اخلاق حرفه ای وتشویق به شفافیت به نفع اشخاص ذینفع در شرکت است.همچنین حاکمیت شرکتی کارایی عملکرد شرکت را در بر داردوباز گشت مناسب سرمایه سرمایه گذاران را میسر میسازد(کلایسنس واستیجن،2002 )

 

2) برقراری حاکمیت شرکتی در سطح شرکتها  میتواند عامل مهمی در کسب مزیتهای رقابتی جهت جذب سرمایه باشد ,در تایید این مطلب میتوان به شواهد اشاره شده از سوی رئیس خزانه داری آمریکا در سال 2002اشاره کرد که نشان می دهد تضعیف اعتماد عمومی نسبت به شرکتهای آمریکایی با کاهش ارزش ویژه شرکتها، بالا رفتن هزینه بهره وکندی فرایند سرمایه گذاری ارتباط دارد که تمام این متغییرها تاثیر منفی بالقوه ای بر اقتصاد دارند .در واقع این تاثیر طی بحران مالی آسیا در سال 1997 نمود آشکاری داشت.در این بحران عدم ثبات مالی ،خروج ناگهانی سرمایه های خارجی وضعف رویه های حاکمیت شرکتی در سطح خرد وکلان منجر به سقوط شرکتها واقتصاددر منطقه شد(رهبری خزایی،1383)

 

3)حاکمیت شرکتی مکانیزمی است که از طریق اعمال آن ، مشکلات مدیریت سود بر طرف می شود وکیفیت اطلاعات ارائه شده از سوی شرکتها بهبود یافته ورعایت حقوق سهامداران وکلیه ذینفعان مورد توجه قرار میگیرد(فرناندز،2007)

 

4) حاکمیت شرکتی پیش ازهرچیز حیات سالم بنگاه اقتصادی را در دراز مدت هدف گذاری می نماید وبه این خاطر در صدد است تا منافع سهامداران در مقابل مدیریت سازمانها حفاظت به عمل آورد.واقعیت ورشکستگی شرکتهای عظیم  ومعتبر در مدت زمان کوتاه از دو پدیده متوالی ناشی شده است :انعکاس اخبار غلط وارائه گزارشهای مالی غیر شفاف در بازارهای سهام کشورهای صنعتی که به بحران بی سابقه بدل گشته ودرجه اعتماد سرمایه گذاران به شرکتها را به شدت کاهش داده است (گرانت و ویسکانتی،2006).

 

1-4اهداف تحقیق

 

همانطوریکه  یک دولت باید پاسخگوی اعمال خود به به شهروندان باشد یک شرکت هم پاسخگوی  عملکرد خود به همه ذینفعان (سهامداران ،مدیران ،کارکنان،وسرمایه گذارن) باشد در این راستامدیران شرکتها باید اطلاعات را بصورت شفاف وبه موقع در اختیار ذینفعان قرار دهند(رسائیان ،1390).

 

1-4-1اهداف علمی تحقیق

 

هدف ازانجام این تحقیق بررسی ارتباط عوامل حاکمیت شرکتی( مالکیت نهادی،اعضای غیر موظف هیات مدیره،اندازه هیات مدیره،حسابرس داخلی وموسسات حسابرسی مستقل) با مدیریت سود شرکتهای خودروسازی وقطعات پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است .موضوعی که می تواند اثر بخشی نظام راهبری شرکتی را بر مدیریت سود شرکتها بررسی نماید.

 

1-4-2 اهداف کاربردی تحقیق

 

1)می توان به استفاده از نتایج این تحقیق در سایر شرکتهای پذیرفته شده در بورس اشاره کرد.

 

2)شرکتهای خودروسازی وقطعات سازی وذینفعان این شرکتها وهر شرکتی که در آن مساله تئوری نمایندگی(جدایی مالکیت از مدیریت)مطرح باشد می تواند از نتایج این تحقیق استفاده نماید .

 

1-5 پرسش تحقیق

 

 سوال اصلی:آیا بین ویژگیهای حاکمیت شرکتی ومدیریت سود رابطه وجود دارد ؟

 

سوالات فرعی :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...