صمیمیت در ازدواج باارزش است، زیرا تعهد زوجین نسبت به ثبات ارتباط را محکم می‌کند و به طور مثبتی با سازگاری و رضایت زناشویی همراه است(هلر[2] و وود[3]، 1998).

 

مطالعات و تجارب بالینی نشان می‌دهدکه در جامعه معاصر، زوج‌ها مشکلات شدیدی را در هنگام برقراری و حفظ روابط صمیمانه و ارضا انتظارات و نیازهای یکدیگر تجربه می‌کنند(باگازوری، 2001).

 

از طرفی امروزه عوامل شناختی از مهمترین عوامل در فهم پویایی‌های زندگی زناشویی و تفسیر روابط زناشویی به شمار می‌روند(باوکم[4] و اپشتاین[5]، 1996).

 

برنشتاین(1986)، تاکید می‌کند، شواهد بسیاری نشانگر این واقعیت است که مکانیسم‌های شناختی  بر سازگاری و رضایت زناشویی اثرگذارند و به همین دلیل معتقد است که زندگی زناشویی از گزند تفکرات غیر منطقی در امان نمی‌باشد.

 

تحریفات شناختی از برجسته‌ترین عواملی هستند که در پردازش فرآیندهای شناختی همچون انتظارات، برداشت‌ها، قالب‌ها و الگوهای ذهنی که هر فرد از همسر خود دارد، تاثیرگذار است. این تحریف شناختی باعث می‌شود افراد حساسیت ویژه‌ای نسبت به تغییر الگوهای کهنه ذهنی خود داشته‌باشند و هر حادثه‌ای را مساوی حادثه‌ای دیگر بدانند.

 

همچنین، الیس(1997) معتقد است که تفکرات غیر منطقی و انعطاف پذیری تفکر، عامل اصلی اختلافات  در روابط اجتماعی و بخصوص در روابط همسران می‌باشد. ایجاد و حفظ روابط صمیمانه و ارضا نیازهای عاطفی و روانی در جریان ازدواج، یک مهارت و هنر است که علاوه بر 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

  داشتن سلامت روانی و تجارب سالم اولیه، نیازمند داشتن نگرش‌های منطقی و کسب مهارت‌ها و انجام وظایف خاصی است(باگازوری، 2001 ترجمه نظری، 1384).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

افزایش طلاق و نارضایتی زناشویی از یک سو و تقاضای همسران برای بهبود روابط زناشویی و افزایش صمیمیت از سوی دیگر نشان دهنده نیاز همسران به مداخلات و آموزش‌های تخصصی  در حوزه صمیمیت زناشویی می‌باشد. جهت مداخلات درمانی در روابط همسران رویکردهای متعددی همچون ارتباط درمانی، واقعیت درمانی، هیجان‌مدار، روان تحلیلی، روان آموزشی، شناختی-رفتاری و … وجود دارند، که هر یک بر اساس پایه‌های نظری خود  روش‌ها و الگوهای درمانی خاصی را ارایه داده‌اند. از این بین زوج درمانی شناختی- رفتاری[6](CBCT) رویکردهای درمانی شناختی و رفتاری را با هم ترکیب می‌کند.  در CBCT در مانگر  استراتژی‌های تغییر رفتاری از قبیل آموزش مهارت‌های ارتباط را با بازسازی شناختی ترکیب می‌کند و هدف، اصلاح تعامل‌های رفتاری همسران و ارزیابی شناختی آنها است(هالفورد، 2001 ترجمه مصطفی تبریزی و همکاران 1384).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...