شناسایی بار وارد شده به یک ورق با در نظر گرفتن اثرات میرایی |
میزان آگاهی مهندسین طراح از توزیع زمانی و محل اعمال بار دینامیکی، ارتباط مستقیم با نحوه کارکرد، قابلیت اطمینان و سرویس پذیری سازههای مختلف دارد. از آنجا که توزیع و محل اعمال بار دینامیکی و ضربه ای در بسیاری از مسایل کاربردی مشخص نمیباشد. معمولا چندین بارگذاری مختلف در مراحل تحلیل و طراحی اینگونه مسایل در نظر گرفته میشود. در روشهای قدیمی جهت شناسایی بار نیازمند دسترسی به محل اعمال نیرو میباشد چرا که این روشها بر مبنای دریافت و اندازهگیری مستقیم بار عمل میکنند. همانگونه که مشخص است، دسترسی به محل اعمال نیرو در بعضی موارد پیچیده، در برخی حالات خطرناک و حتی غیرقابل دسترسی است. با توجه به نکته فوق روشهای تحلیل معکوس بسیار سودمند و کاربردی به نظر میرسد. بطور کلی در تحلیل معکوس با استفاده از چند حسگر دور از محل اعمال نیرو، پاسخ سازه اندازهگیری میگردد و در نهایت پارامترهای مورد بررسی محاسبه میگردد.
البته اندازهگیریها با دشواریهایی همراه است، چرا که عوامل زیادی در جهت تضعیف اثر نیرو و اغتشاش در آن وجود دارد. هرچقدر از محل اعمال نیرو دور شویم تاثیر نیرو کاهش مییابد و در واقع حسگرها مقادیر کمتری را نشان میدهند این فاصله در برخی مسایل با مقدار تضعیف شده رابطه خطی دارد و در برخی مسایل رابطه بصورت غیرخطی میباشد. نکته قابل تامل این است که اعمال بار در شرایط ایدهآل نبوده و توزیع زمانی نیرو پیش از حل مساله معکوس غیرقابل پیشبینی است، همچنین اندازهگیری حسگر با خطا همراه است. تقویت، انتقال و آشکارسازی کمیت اندازهگیری نیز مقداری خطا وارد مساله میکند. البته خطای محاسباتی نیز به این خطاها افزوده میشود. اینها عواملی است که باعث دشواری حل در مسایل معکوس میگردد.
هر چند که نخستین روشهای ارائه شده جهت حل مسایل معکوس روشهای تحلیلی میباشند، اما با توجه به دامنه محدود کاربرد آنها، روشهای مبتنی بر حل عددی بیشتر مورد استفاده قرار میگیرند. از پرکاربردترین این روشها میتوان به روشهای تفاضل محدود، المان محدود و
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
المان مرزی، اشاره کرد. در تکنیکهای استفاده شده در سالهای اخیر معمولا مساله معکوس به صورت یک مساله بهینهسازی فرمولبندی شده و سپس توسط یک روش عددی مناسب حل میگردد.
مهمترین چالش در حل مسائل معکوس، بدنهادگی[1] ذاتی مساله و نبود جواب یکتا برای آن، در بسیاری از مسائل میباشد. ویژگی بدنهادگی، شامل هر دو دسته مسائل دائمی و دینامیکی میشود و باعث میگردد تا این مسائل حساسیت زیادی نسبت به خطاهای نمونه برداری داشته باشند، بطوریکه وجود خطایی ناچیز در دادههای نمونه برداری سبب ایجاد خطای بزرگ در جواب مساله میشود. علاوه بر این، در مسائل دینامیکی به دلیل ماهیت نوسانی کمیتهای اندازهگیری شده (مانند کرنش و شتاب)، جوابهای بدست آمده (بارهای اعمالی به سازه) حساسیت بسیار زیادی به دادههای ورودی خواهند داشت. این امر در زمانی که کمیت اندازهگیری شده دارای نوسانات شدیدی باشد آشکارتر است.
یکی از مهمترین مسائل معکوس برآورد نیروی دینامیکی و ضربه وارد بر ورق میباشد. البته اندازهگیری توزیع زمانی نیروی وارده میتواند در کاربردهای عملی بسیار مفید باشد، لذا تلاش میشود توزیع زمانی نیرو اندازهگیری شود و برای رفع مسایل تخصصیتر در زمینه ورقها، به نظر میرسد که شناسایی محل ضربه به روشی سریع و دقیق یکی از الزامات باشد. روش شناسایی محل نیرو در عین ساده بودن، جهت بالا بردن سرعت محاسبات، بایستی نوسان دادههای اندازهگیری شده حداقل تاثیر را برآن داشته باشد.
در فصل دوم این پایاننامه، پیشینه تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده است را مورد بررسی قرار میدهیم.
در فصل سوم تلاش شده است تا تئوری و روشهایی در مورد تئوری دینامیک ورق و حل معکوس بررسی و جمع آوری گردد.
در فصل چهارم با نگاهی ریزبین به مساله معکوس ورق، تلاش شده است تئوری معکوس، جهت شناسایی توزیع زمانی و شناسایی محل اثر نیرو مورد استفاده قرار گیرد.
از آنجا که قسمتی از این پایاننامه با آزمایش عملی و اندازهگیری کرنش همراه میباشد، در فصل پنجم مکانیزمهای اندازهگیری کرنش، مشکلات و راه حلهای آن، مورد توجه قرار گرفته است.
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1400-05-16] [ 08:03:00 ب.ظ ]
|