نقدی بر مقررات طلاق در ایران با رویکرد فقهی |
از زمانهای قدیم به لحاظ اعتقادات و دیدگاه های مذهبی اكثر افراد جامعهی ما، اهتمام خانوادهها در امر مهم مباحث خانوادگی اعم از ازدواج و طلاق و امور مربوط به آنها مثل خواستگاری، مهریه، هدایا، رسوم عروسیها بر رعایت احكام شرع مقدس بود.
به تدریج به علت رشد اجتماعی، تعاملات با اجتماعات دیگر مثل غیر مسلمانها، باز شدن فضای جامعه، تغییرات اقتصادی و عوامل گوناگون دیگر، توقعات جامعه و خانوادهها بالا گرفت، باعث بروز و افزایش اختلافات خانوادگی و فاصله گرفتن افراد از مقررات شرع مقدس گردید به نحوی كه در سالهایی اخیر مواردی مشاهده شده است كه زن بدون طلاق گرفتن از شوهر و به صرف اختلاف و طولانی شدن جدایی خود و شوهرش مبادرت به ازدواج با مرد دیگری نموده است كه در شرع مقدس بسیار ناپسند و موجب احكام سنگین مثل رجم میباشد. یا مثلاً در خصوص حجاب و رو گرفتن از مرد بیگانه وضعیت كنونی با وضعیت دو دهه پیشتر بسیار غیر قابل تطبیق و اسفبار است.
با وجود تشكیل نظام مقدس جمهوری اسلامی و اصلاح مقررات به سمت اسلامی شدن و عدالت بیشتر، نه تنها اینگونه مشكلات كاهش نیافتهاند بلكه آمار اختلافات خانوادگی و گریز از احكام شرعی بیشتر و بیشتر شده به همین نسبت معضلات مربوطه نیز پیچیده تر گردیدهاند.
نگارنده در پی بررسی و نقد مقررات مربوط به طلاق و ایرادات وارده بر آنها با رویكرد فقهی برآمده تا با برجسته نمودن این ایرادات و ارائه پیشنهادات، گامی در جهت اصلاح مقررات طلاق و بهبود آنها و جهت دهی جامعه به سمت عدالت بیشتر و آشنا نمودن دانشجویان رشته های مربوطه با این ایرادات و در نتیجه آگاهی بخشیدن به بخشی از جامعه، برداشته تا از عواقب خطرناك اطالهی دادرسی در موارد اختلافات زوجین كه بعضاً منجر به خود كشی یا اعتیاد به مخدرها یا تباهی و سرگردانی و بی پناهی زنان و فرزندان آنها میشود، جلوگیری كرده باشیم، كه اعتقادمان بر این است كه حتی در زمان حكومت حضرت ولی عصر نیز آگاهی كارگزاران آن بزرگوار به پیچ و خمهای مقررات جامعه و دخالت عوامل آن حضرت ضرورتی انكار ناپذیر است. مگر نه اینست كه خداوند متعال میفرماید: «و من احیاها فکانما احیا الناس جمیعاً» (مائده آیهی32) اشاره به نفس انسانی دارد كه به دنبال اینكه میفرماید کسی که یك نفر را به غیر حق بكشد مثل اینست كه همهی مردم را كشته است، این بخش از آیه فوقالذکر آمده است كه و کسی كه او را زنده كند (یعنی یك نفر انسان را از مرگ نجات دهد ) مثل اینست كه همهی مردم را زنده كرده است. پس اگر قلم ما، قدم ما و زبان ما فقط و فقط از یك خودكشی ممانعت به عمل آورد آیا مستوجب پاداشی بزرگ نیستیم؟ بالعكس وقتی كه سرنوشت بخشی از مردم جامعه بدست حقوقدانان و فقهای جامعه دستخوش ناهنجاریهای قوانین ناپخته و موجب خودكشی حتی یك زن بشود آیا حقوقدانان و فقها مشمول بخش اول آیهی مزبور نمیشوند؟
در این راستا با استفاده از شیوهی مطالعهی كتب و قوانین مربوطه و تحقیق جزیی میدانی از دادگاههای خانواده پایان نامهی در پیش رو تقدیم حقوقدانان، فقها، دانشجویان، اساتید و جامعهی اسلامی ایران میگردد.
1-2-پیشینهی تحقیق
در باب طلاق، کتابها و مقالات متعددی نوشته شده، لیکن در آنها بیشتر به توضیحات و توصیفات و صرفاً نظریات علما پرداخته شده و به صورت مستقل، انتقادات که در پی چاره جویی جدی مشکلات مربوط و فارغ از هجمه های احتمالی فقها باشد، دیده نشده ؛این که مردم بدانند طلاق بر چند نوع است و خصوصیات هر نوع چیست؟ و چه آثاری در پی دارد؟ مسلماً علمی نافع است، لیکن آیا این همه علماء مذهبی و حقوقی سالهای سال در خصوصیات طلاق و احکام آن سخن رانده و بحث کردهاند، باعث گردیده است که آمار طلاق کمتر شود؟ یا لااقل زوجینی که اختلاف دارند زودتر به نتیجه قطعی رسیدهاند؟ و از مشکلات خود بیرون آمدهاند؟
آیا دانستن اینکه طلاق در دست مرد است و نه در دست زن، مشکلی را حل کرده است؟
بخش عمده ای از کتاب کنز العرفان تألیف فاضل مقداد در خصوص طلاق با اشاره به آیات و روایات، اطلاعات ارزشمندی به متتبع میدهد، کتاب آسمانی قران مجید در خصوص طلاق مفصلاً آیاتی در اختیار مسلمین قرار داده است ؛ کتب مهم و مرجع شیعی و اهل تسنن از جمله وسائل الشیعه، غوالی اللئالی، صحیح بخاری، صحیح مسلم و استبصار نیز در این خصوص مفصلاً بحث نمودهاند، لیکن علیرغم این که تاکنون
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
فقهای بزرگ از این گونه اطلاعات و معلومات ارزشمند بهره های فراوان بردهاند و سعی نمودهاند مقررات شرع مقدس را در جامعه به خوبی پیاده نمایند، عملاً مشکلات رفع نشده است، لذا لازم است با ادبیات بهروز تری سراغ این مباحث رفته و پویایی دین اسلام به خصوص مذهب شیعه را به دنیا ارائه نماییم.
– سؤالات تحقیق
مقررات فعلی طلاق چه تطبیقی با شرع دارد؟
علت لاینحل ماندن اختلافات خانوادگی علی رغم تحولات متعدد قوانین مربوط به طلاق چیست؟
راهکارهای رفع اختلافات خانوادگی چیست؟
1-4- فرضیهها
1-بخشی از مقررات طلاق همخوانی کامل با فقه اسلامی ندارد.
2-مقررات طلاق، پاسخگوی نیازهای روز جامعه نیست و نیازمند اصلاح است.
3-با دید تساوی زن و مرد به دور از اعتقاد به تسلط غیر منطقی مرد بر زن، یا حق غیر منطقی زن در آزادی در انتخاب مهریه، میتوان از مشکلات کاست.
در رابطه با طلاق و بحثهای مربوط به آن و ایرادات جزیی مطروحه در بعضی كتب میتوان به كتب ذیل اشاره نمود: «اختیار زوجه در حقوق ایران با مطالعهی تطبیقی» نوشته دكتر سید مهدی جلالی، تهران، 1388، نشر خرسندی ؛ «حقوق خانواده » نوشته دكتر عبد الرسول دیانی، تهران، 1387، نشر میزان «حقوق خانواده» جلد دوم نوشته یدالله بازگیر، تهران، 1380، انتشارات فردوسی؛ «زن و حقوق مالی» نوشتهی فاطمه فهیمی، تهران، 1390، انتشارات خرسندی؛ «نفقهی زوجه» نوشته دكتر حسن فرشتیان، 1388، قم، موسسه بوستان كتاب.
این كتب بیشتر جنبهی نظری و تئوری داشته و كمتر از مشكلات عملی بحث نمودهاند، لذا به لحاظ ارائه و پر رنگتر نمودن مشكلات عملی و كاربردی قوانین مربوط به طلاق، به نگارش این پایان نامه مبادرت شد.
1-5- فصل بندی پایان نامه
این پایان نامه در سه فصل تنظیم میگردد. فصل اول شامل سه مبحث است:
مبحث اول :مفاهیم و اهداف ازدواج و طلاق
مبحث دوم : مبانی جواز و عدم جواز طلاق
مبحث سوم: تاریخچه تقنینی طلاق
فصل دوم در خصوص موقعیت كنونی طلاق در قوانین ایران نیز شامل سه مبحث است:
مبحث اول: اختیار طلاق از جانب مرد و موانع آن
مبحث دوم : طلاق از جانب زن
مبحث سوم : طلاق توافقی
در فصل سوم فرایند دادرسی طلاق در حقوق ایران بررسی می شود و نهایتاً نتیجهگیری و پیشنهادات مطرح میشود.
1-6-تبیین طلاق
همان گونه که در تمامی تعاملات انسانی راههایی برای برون رفت از اشتباه طرفین پیدا شده و نهایتاً در هر قضیهای باید چاره ای اندیشیده شود تا معضل پیش پای بشر برداشته شود، در امر وصلت بین دو نفر زوج که از خانواده ای جداگانه گرد هم آمده و افکار، منش، روش، عادت، عقیده، علاقات، خوراک، پوشاك، خواب، جسم، خون، جنس و معیارهای دیگر متفاوت از همدیگر داشتهاند به ناگاه بایستی به نحوی بین این تفاوتها و تغایرها، الفت و هماهنگی ایجاد نمایند، اگر تلاشهای طرفین در این ایجاد الفت و موانست و یکرنگی، بی نتیجه ماند و بناگاه سر از اختلاف به در آورد، چه راهی برای برون رفت از این معضل چاره اندیشی شده است؟ جامعهی انسانی چه کرده؟ دین چه راه حلی ارائه نموده است؟ از آنجا که از سالهایی که مورد بررسی ماست، دین اکثر مردم کشور ما ایران عزیز، اسلام بوده و اکثر مردم مسلمان بودهاند، جامعهی ایرانی ما در قرن اخیر و حتی قبل از آن به همان راه حلی که این پیشنهاد داده است، برای حل مشکل اختلاف نهایی زوجین (طلاق) تن داده است. لفظ طلاق کلمه ای عربی و به معنای رهایی و جدایی زن و مرد از همدیگر است. «رها شدن زن از قید نکاح. (منتهی الارب) (منتخب اللغات). رها شدن زن از عقد نکاح. (المصادر زوزنی). رها کردن. (دهار). فسخ کردن عقد نکاح. سراح. (منتهی الارب). »
(این معانی که در گیومه آمدهاند از آدرس اینترنتی اقتباس شدهاند. )
در خصوص طلاق همین منبع از قول صاحب قاموس کتاب مقدس چنین توضیح داده است:
«طلاق در شریعت موسوی معمول و مجاز است لذا زوجات خود را به ادنی سبب و اقل جهتی طلاق میدادند تا اینکه مسیح آنها را ملامت و توبیخ نموده اذن طلاق را معلق به علت زنا فرمود. »()
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1400-05-17] [ 11:40:00 ق.ظ ]
|