اختلالات فراگیر رشد[1] شامل گروهی از اختلالات روانی هستند که در آن­ها تخریب در مهارت­های تعامل اجتماعی، رشد زبان و گستره­ی رفتاری وجود دارد. اختلال اتیسم[2] یکی از مشهورترین اختلالات فراگیر رشدی دوران کودکی است. مشخصه­های اصلی اتیسم عبارت از رشد نابهنجار یا اختلال قابل توجه در ارتباط، تعامل اجتماعی و محدودیت­ چشمگیر فعالیت­ها و علایق است. جلوه­های این اختلال با توجه به سطح رشد و سن تقویمی فرد متفاوت است (سادوک[3] و سادوک، 2003).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

کودکان اتیستیک دارای مشکلات رفتاری بی­شماری از جمله رفتارهای کلیشه­ای، سرکوبش، خودتحریکی، پرخاشگری و طوطی­صفتی نیز می­باشند. چنین رفتارهایی، مشکلاتی را در پرورش کودکان درخودمانده به وجود می­آورد و استرس فراوانی بر والدین این کودکان به خصوص مادران آن­ها وارد می­کند. این احتلال تأثیرات شدیدی بر بر زندگی خانوادگی می­گذارد که سطوح بالای اضطراب، استرس، انزوا و بلاتکلیفی در والدین و به خصوص مادران کودکان مبتلا با اتیسم از جمله­ی این موارد است (وبستر[4] و همکاران، 2004).

 

تحقیقات اخیر در مورد والدین کودکان اتیستیک نشان می­دهد که والدین و به خصوص مادران، در معرض خطر بالای بروز مشکلات در سلامت روانی هستند (راید- برانت[5]، 1990). به نظر می­رسد یکی دیگر از متغیرهای دیگری که ممکن است تحت تأثیر وضعیت کودکان اتیسم قرار گیرد سازگاری زناشویی باشد.

 

سلامت روان عبارت است از رفتار موزون و هماهنگ با جامعه، شناخت و پذیرش واقیعتهای اجتماعی و قدرت سازگاری با آنها، ارضا کننده نیازهای خویشتن به طور متعادل و شکوفایی استعداد فطری خویش می باشد. فردی از سلامت روان برخودار است که قادر باشد تا عقده های درونی خود را حل و فصل کند و با تغییرات و مقتضیات محیط طبیعی و اجتماعی خویش سازگار باشد و تلاش کند تا تندرستی و نشاط برای خود و دیگران فراهم سازد زیرا سلامت روان حالتی مساعد برای رشد و نمو از جهت بدنی، عاطفی و شعوری، بدون ایجاد مزاحمت برای دیگران است (اختیاری­امیری، 1383).

 

امروزه سازگاری زناشویی یکی از اصطلاحاتی است که وسیعاً در مطالعات خانواده و زناشویی مورد استفاده قرار می‌گیرد. این اصطلاح با بسیاری از اصطلاحات دیگر همچون «رضایت زناشویی»، «شادکامی زناشویی»، «موفقیت زناشویی» و «ثبات زناشویی» مرتبط است. در حالیکه اصطلاحات قبلی هر کدام تنها یک بعد از ازدواج را نشان می‌دهند, سازگاری زناشویی یک اصطلاح چند بعدی است که سطوح چندگانه ازدواج را روشن می‌کند و فرایندی است که در طول زندگی زوجین به وجود می‌آید، زیرا که لازمه آن انطباق سلیقه‌ها، شناخت صفات شخص، ایجاد قواعد رفتاری و شکل‌گیری الگو‌های مراوده‌ای است، بنابراین سازگاری زناشویی یک فرایند تکاملی در بین زن و شوهر است. در طول سالها از این مفهوم بدون یک تعریف مشترک و روشن بین محققان استفاده شده‌است. سازگاری زناشویی شیوه‌ای است که افراد متأهل، به‌طور‌فردی یا با یکدیگر، جهت متأهل ماندن سازگار می‌شدند، به‌طوری که سازگاری زناشویی یکی از مهمترین فاکتورها در تعیین ثبات و تداوم زندگی زناشویی است (گال ، 2001؛ گلدنبرگ ،1382).

 

بنابراین پزوهش حاضر با هدف مقایسه­ی سلامت روان و سازگاری زناشویی مادران کودکان اتیسم و کودکان عادی شهر بندرعباس انجام شده است.

 

1-2 بیان مسأله

 

تولدفرزند برای والدین در هر سن و شرایطی حاصل باری از فشارهای روانی است.تولد فرزند در زوج های جوان مشکلات ویژه ای چون تغذیه،نگهداری و مانند آن را و درزوج های میانسال که حتی تجربه فرزند پروری دارند، مشکلات عدیده ا ی چون ناهماهنگی تربیتی، یک 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

  دست نبودن محیط روانی حاکم برفضای رشدی کودک و مانند آن را به همراه دارد.حال با در نظر گرفتن مشکلات یاد شده اگر نوزادی با نوعی معلولیت و اختلال ذهنی یا جسمی یا رفتاری یا ترکیبی از آن ها متولد شود، فشارهای روانی حاصل از وجود چنین فرزندی بر اعضای خانواده به ویژه والدین چندین برابر می گردد (سیف نراقی و نادری، 1380).

 

اختلال های فراگیر رشد با آسیب شدید و گسترده­ی زمینه­های گوناگون رشد مشخص می شوند مانند: اختلال در مهارت­های تعامل اجتماعی متقابل، مهارت­های ارتباطی یا وجود رفتار، علایق و فعالیت­های کلیشه­ای.‌ اتیسم یکی از این اختلالات است. اختلال اتیسم (درخودماندگی) که براساس تحول نابهنجار تعامل اجتماعی و ارتباطی و بر مبنای محدودیت قابل ملاحظه فعالیت ها و رغبت ها مشخص  می شود، از وخیم ترین و ناشناخته ترین اختلالات دوران کودکی است(دادستان،1378). اختلال اتیسم مشهورترین اختلال گروه از اختلالات فراگیر رشد[6]است که با تخریب پایدار در تعامل اجتماعی متقابل، انحراف ارتباطی و الگوهای رفتاری کلیشه ای محدودمشخص می شود. طبق متن بازنگری شده چهارمین چاپ راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی [7]کارکرد نابهنجار در زمینه های فوق باید در 3 سالگی وجود داشته باشد(کاپلان- سادوک ،2007).

 

این کلمه از اصطلاح یونانی اتو و به معنی خود ریشه گرفته است. درسال 1943 دکتر کانر[8]  این اختلال را شناسایی نموده، آن را اتیسم (درخودماندگی) زودرس دوران کودکی نامید (انجمن روانشناسی آمریکا، 2000).

 

راهنمای تشخیصی و آماری بیماری های روانی مهم ترین نشانگان ضروری برای تشخیص اتیسم را در سه حوزه خلاصه کرده است: 1-نارسایی های اجتماعی ،با دونشانه رایج که از ابتدای کودکی خود را نشان می دهند،فقدان تماس چشمی و هماهنگ کردن وضعیت بدنی خود با طرف مقابل به هنگام در آغوش گرفته شدن.2- الگوهای قالبی رفتار. راتر(1987)این رفتارها را در چهار دسته طبقه بندی کرده است:اول،بازی های محدود و انعطاف ناپذیر. دوم،دلبستگی شدید به یک شیء .سوم،مشغولیت فکری در باره یک موضوع و در پایان تمایل شدید به ثابت بودن الگوی برنامه فعالیت های روزمره(جونز،2004). 3- نارسایی های ارتباطی که پژوهش ها نشان داده است بیش از یک سوم کودکان درخود مانده هرگز گفتار کارکردی را به دست نمی آورند(میرندا[10]،2003،لرد،ریزی و پیکلس[11]،2004،ریملند[12]،1964).رفتارهای خودآزاری از رفتارهای مخربی است که افراد دارای ناتوانی رشدی انجام می دهند.رفتارهای خودآزارانه غالبا شکل های مشترکی دارند که عبارتند از :ضربه به سر، ضربه با دست، مالش بیش از حد خود،چنگ زدن و ناخن کشیدن (درخشیده، 1384).

 

در مطالعه­ا­ی میزان شیوع کودکان اتیسم، حدود یک مورد در 2000 تولد زنده گزارش شده است (تانگوای[13]،2000). و میزان این اختلال در پسران 4 تا 5 برابر دختران است[14].

 

طیف اختلالات اتیسم[15]تأثیرات شدیدی بر زندگی خانوادگی می گذارد. سطوح بالای اضطراب، استرس، انزوا و بلاتکلیفی در والدین و همشیران کودک مبتلا به اتیسم از جمله این موارد است (وبستر، فیلر و لاول[16]،2000). والدین و بخصوص مادر از اولین کسانی هستند که با کودک ارتباط برقرار می کنند و بیشترین زمان را با کودک سپری می کنند. مادران کودکان اتیسم مشکلات رفتاری شدید کودک و استرس بیشتر و رضایتمندی کمتر از روابط بین یکدیگر(زن و شوهر)را تجربه می کنند (برابست، کلاپتون، هندریک، 2009).[17]

 

وجود کودک معلول و از جمله اتیسم اغلب ضایعات جبران ناپذیری را برپیکر خانواده وارد می کند. میزان آسیب پذیری خانواده در مقابل این ضایعه گاه به حدی است که وضعیت سلامت روانی خانواده دچار آسیب شدیدی می شود(نریمانی،آقامحمدیان،رجبی،1386). سازمان جهانی بهداشت[18] سلامت روانی[19] را اینگونه تعریف نموده است: قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران،تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور عادلانه،منطقی و مناسب.

 

از سوی دیگرتأثیر رفتار ناسازگارانه کودک اتیسم به تنهایی برای بالا بردن سطح تعارض و ناسازگاری زناشویی بین والدینش  گزارش شده است(وسترمن و شانهولتز[20]،1993).یافته ها نشان می دهند که سازگاری زناشویی به طور مستقیم تحت تأثیرچگونگی رویارویی والدین با رشد غیر معمول فرزندشان است(میلگرام و آتزیل[21]،1988).از نظر کرینچر (1986)،سازگاری و تعامل سالم زناشویی،کلید فرایند خانواده ی مطلوب است،زیرا برای زوجین سخت است که زن و شوهر خوبی نباشند و بخواهند والدین با کفایتی باشند(به نقل از بارکر،ترجمه دهقانی،1375).روابط ضعیف والدین،یکی از دلایل معمول اصطکاک در خانواده است(هارلوک1975،به نقل از برجعلی،1378). سازگاری و ناسازگاری زناشویی تمام ابعاد زندگی زوج ها و فرزندان آن ها را تحت تأثیر قرار می دهد.ناسازگاری موجب کاهش امید به زندگی، افزایش احتمال ابتلا به بیماری های جسمانی و روانی می گردد(پروچینو،ویلسون،کندرسون وکارت رایت[22]،2009).سازگاری زناشویی که جایگاه برجسته ای را در مطالعه ارتباطات خانوادگی و زناشویی به خود اختصاص داده است، را می توان به شکل فرایندی تعریف کرد که بوسیله موارد زیر تعیین می‌شود: 1) تفاوت‌های پردرد سر دو تایی، 2) تنش‌های بین فردی و اضطراب شخصی، 3) رضایت دوتایی، 4) همبستگی دو‌تایی، و 5) توافق کلی دو‌تایی روی شیوه‌های مهم عملکرد (اسپانیر[23] ، 1976).

 

با توجه به این که مادران کودکان اتیسم مشکلات عدیده­ای در زمینه نگهداری از کودکشان دارند. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که آیا بین سلامت روان و سازگاری زناشویی مادران کودکان اتیسم و مادران کودکان عادی تفاوت وجود دارد؟

 

[1] Pervasive Developmental Disorder

 

[2] Autism disorder

 

[3] sadock

 

[4] Webster

 

[5] Ryde-Brant

 

[6] Pervasive developmental disorders)PDD)

 

[7] (DSM-IV-TR)

 

[8] Kanner

 

[9] Debbaudt

 

[10] Mirenda

 

[11]Lord,Risi &Pickles

 

[12] Rimland

 

[13] Tanguay PE

 

[14] DSMIV-TR

 

[15] Autism spectrum disorder(ASD)

 

[16] Webster,Feiler&Lovell

 

[17] Brobst,Clopton,Hendrick

 

[18] World Health Organization

 

[19] Mental health

 

[20] Westerman &Schonholtz

 

[21] Milgram &Atzil

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...