خشم و پرخاشگری هیجانهای جهانشمولی هستند که در همه فرهنگ ها دیده می شوند و یکی از شایع ترین مشکلات رفتاری هستند که موجب ناراحتی و پریشانی دیگران شده و بهداشت روانی جامعه را به خطر می اندازند (نصری، 1385). تغییرات شناختی دوره نوجوانی با تغییرات شخصیتی نظیر  بی نظیر بودن و احساس آسیب ناپذیری همراه است (سلیتر، 2003). گذار از یک دوره به دوره دیگر معمولا با تنیدگی همراه است و نوجوان در حال گذر از کودکی به بزرگسالی است. اگر این تنیدگی ها با ویژگی­های شخصیتی از قبیل روانرنجوری همراه شود می تواند زمینه ساز رفتار پرخاشگرانه شود (اللهیاری ، 1376).

توضیح به صورت عکس درباره بهداشت روانی

 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

 

بی تردید رفتار پرخاشگرانه، هیجان و شناخت عناصری در هم تنیده هستند. هیجان نیروی قدرتمندی است که عامل برانگیختگی انسان و رفتارهای پرخاشگرانه را تحت تاثیر قرار می دهد. که همواره پاسخ ها و رفتارهای انسان را تحت تاثیر قرار می دهند. لذا توانایی تشخیص و ابراز صحیح هیجانها (هوش هیجانی) می تواند به سازگاری بیشتر افراد کمک کند (گرین وود، 2001).  نیز پرخاشگری نیز یکی از هیجان های منفی مشکل ساز در مدارس محسوب می شود (کیاروچی و فورگاس، 2001) و با توجه به اینکه رفتارهای پرخاشگرانه در نوجوانان با رفتارهای ضد اجتماعی در دوره بزرگسالی رابطه نزدیک دارد(هینونن و رایکونن،2005) و پرخاشگری درگیری های خشونت آمیز بین افراد را موجب می­شود  که ناراحتی  خود و دیگران را در پی دارد، لذا مطالعه پرخاشگری و عوامل و مولفه های پیش بینی کننده آن، و لحاظ نمودن این فاکتورها در طراحی برنامه های مداخله ای در این زمینه، بسیار حائز اهمیت است.

 

1-2 بیان مسأله

 

در مورد عوامل تاثیر گذار بر پرخاشگری دبو[11] و کلو[12] (2007) معتقدند رفتار­های پرخاشگرانه كودكان و نوجوانان اغلب دو خاستگاه دارد: یكی مزاج كودك و دیگری موقعیت خانواده. اما در یک تقسیم بندی کلی می­توان عوامل زیر را بر شمرد: عوامل زیست شناختی: از عوامل زیست شناختی موثر بر پرخاشگری می­توان به نقش هورمون­ها، مزاج (خلق و خو) (دبو و کلو، 2007) و نقص در کارکرد برنامه ریزی لوب پیشانی (مهری نژاد، شریفی و فرج زاده، 1390) اشاره کرد. عوامل خانوادگی: مانند روابط خانوادگی (وستا، 2000) و شیوه فرزند پروری والدین، به نحوی که سبک فرزند­پروری دموکراتیک با پرخاشگری رابطه معکوس، سبک استبدادی با پرخاشگری رابطه مثبت داشته و بین سبک فرزند پرورس سهل گیرانه و پرخاشگری رابطه ای مشاهده نشده است (انزابی، شریفی و فرج زاده، 1390). مشکلات اجتماعی: از قبیل مشاهده خشونت در رسانه­ها (وستا، 2000)، طلاق و جدایی والدین (یعقوبی، سهرابی و مفیدی، 1390). عوامل فردی: مانند شناخت­ها و باور­های فرد (وستا، 2000) خودکارامدی (سیارپور و دیگران، 1390).

 

عوامل و متغیر­های فردی مختلفی از جمله عزت نفس پایین (شفیعی و صفاری نیا،1390)، مشکلات میان فردی، احساس بهره­کشی، تکانشی بودن، نقص در مدیریت عواطف و آگاهی هیجانی (رابرتون، دافون و باک، 2012) هوش هیجانی (همان منبع) و خودشیفتگی[13] (وبستر،2006) به نحوی با پرخاشگری مرتبط هستند.  

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...