در میدان نقش جهان در حال قدم زدن هستیم و چشمانمان در حال عبور و حرکت یکنواختی ضلع شرقی میدان را در همنشینی طاق‌های سفید همسانش طی می‌کند. یک بدنه با خط آسمان کاملا صاف و افقی که ناگهان گنبدی به رنگ کرمی این حرکت را متوقف کرده و ناظر را به سوی خود می‌خواند، به سوی مسجد که حرکت می‌کنیم گنبد به آرامی در پشت سر در غروب می‌کند تا جایی که دیگر چیزی از آن دیده نمی‌شود و آنچه در مقابل دیدگان ما است سردری با شکوه با کاشی های الوان زیبا است چنان‌که در مورد مسجد شاه نیز همین‌گونه است. کل مجموعه به صورت پرده‌ای درمی‌آید که جلوی گنبد قرار گرفته و آن را از برابر دیدگان نهان می‌کند گویی که مقدس‌تر از آن است که به آسانی قابل رویت باشد. به هر حال چنان‌که از سردر به آن اندازه فاصله بگیریم که تمامیت گنبد قابل مشاهده باشد آنگاه دیگر چیزی از تزیینات آن برای ما قابل شناسایی نیست مگر تعدادی خطوط اصلی بسیار بزرگ به رنگ سیاه.

 

 سوال اساسی اینجاست که این تزیینات پیچیده بر روی گنبد و البته در زیر و فضای درونی آن با چه منطق و استدلالی شکل گرفته اند؟ در حالی که ادراک بصری آنها بسیار دشوار و بدون چشم مسلح و با فاصله زیاد ممکن نیست!!!

 

در واقع عناصر بصری در این مسجد به صورت نمادین است و معنایی به جز آنچه در نگاه اول از آن دریافت می‌شود، در خود محفوظ دارد و هدف در این پژوهش پرداختن به دلایل وجودی آنهاست.

 

 

 

فصل اول

 

کلیات طرح 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

 

 

1-1 بیان مساله تحقیق

 

تعابیر بسیاری از حکمت وجود دارد که هر کدام اشاره به ساحاتی مختلف دارد. اما هنراسلامی تعبیری که از حکمت دارد به قلمرویی متعالی و مقدس تعلق دارد و در پی بیان امور فوق حسی و استعلایی است. در واقع اصل و جوهرش انتقال و نمایاندن پیام الهی است که در بستر راز‌ها و اسرار  نمادین هنری خفته است. سمبول‌های موجود در هنر اسلامی، جنبه تزیینی نداشته و بر حسب سلیقه شخصی هنرمند به وجود نیامده است. در واقع آنها صرفاً با هدف زیباسازی آثار هنر اسلامی خلق نشده اند. از سویی دیگر، این سمبول‌ها جنبه زمینی و مادی نیز ندارند. در واقع هریک از این نمادها و سمبول‌ به نکته‌های در عالم فرازمینی اشاره دارند، و پرداختن به سرشت و معنای درونی این سمبول‌ها، بحث حکمت در هنر اسلامی را روشن می‌کند. ژرف ترین معنای حکمت كه محور و اصل بنیادین آن محسوب می‌شود، «وحدانیت» است، وحدانیت است كه موضوع كثرت در وحدت و وحدت در كثرت را این گونه وسیع در هنر اسلام رقم می‌زند.

 

هنر اسلامی، هنری است که حاصل تفکر دینی مسلمانان است. سرشت عارفانه این هنر بر پایه قرآن و در ادامه بر پایه احکام دینی یعنی نبوت و امامت شکل گرفته است. هنر اسلامی، مبین نور و جمال خداوند است. هنرمند با حضور در عالم غیب و فاصله گرفتن از جهان مادی، اسرار و رموز عالم ملکوت را در قالب یک اثر هنری جاری می‌کند. در واقع هنرمند جمال خداوند و  نورِ الهی را چون آیینه  نمایان می‌کند.

 

معماری اسلامی به مثابه یکی از بزرگترین شاخصه‌های هنر اسلامی توانسته است بخش عظیمی از خصوصیات هنر اسلامی را در بستر زمان و در طول دوره‌های گوناگون نهادینه سازد.معماری اسلامی ارتباط تنگاتنگیبا دین اسلام  دارد، که نشانه اعتقاد به توحید، ایمان و عمل به آموزه ها و تعالیم دین اسلام است. مسجد همواره در میان اقوام مختلف دارای جایگاه ویژه‌ای بوده است که از طریق بررسی هنر و معماری به کار رفته در مساجد می‌توان به اهمیت نقش و جایگاه این مکان مقدس پی برد، در حقیقت جلوه بارز معماری اسلامی، مساجد به حساب می‌آید. معماری خاص مساجد و تزیینات آمیخته شده به این معماری، هریک به تنهایی نمونه‌هایی از هنرمندی‌های بی‌بدیلی است که توسط عاشقان خداوند در این مکان‌های معنوی انجام می‌شود. از آن‌جا که هنر اسلامی، هنر نمادپردازی است، پس بدون شک هریک از عناصر موجود در مساجد، پیامی جاودانی و عرفانی را دنبال می‌کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...