در اقتصاد مبتنی بر بازار ، نظام بانکی مسوولیت بسیار سنگینی بر عهده دارد و یکی از مهمترین اجزای اقتصاد کشوراست .رشد وشکوفایی یا رکود اقتصادی کشور با طرز کار موسسات مالی ارتباط نزدیک دارد                نظام بانکی خدماتی عرضه می کند که بدون آن سیستم اقتصادی کشور از حرکت باز می ماند.

اقتصاداقتصاد

سرمایه موجود دربانکها منبع اصلی خرید محصولات وخدمات ،و وامهای اعطایی آنها، منبع ایجاد اعتبار برای تمام واحدهای اقتصادی مانند خانواده ها، مشاغل، شرکتها ودولت است، بنابراین فعالیت بهینه بانکها واستفاده موثر از امکانات در دسترس آنها برای رسیدن به اهدافشان ازجمله استفاده از سرمایه وتجهیز آن ،برفعالیت های مختلف اقتصادی ووضع کلی اقتصاد کشور بسیار موثر می باشد (ونوس وصفاییان ،1381) به زعم کاپلان و نورتون (1386) سازمان ها در هر محیطی که فعالیت می کنند به طور دائم نیازمند بهبود عملکرد بوده و باید تمام تلاش خود را در جهت دستیابی به تعالی عملکرد به کار گیرند، که این امر نشان دهنده این واقعیت است که ارزیابی عملکرد همواره از موضوعات چالش برانگیز مدیریت سازمان هاست و تعیین و تبیین شاخص های مناسب برای ارزیابی عملکرد سازمان ها در راه رسیدن به اهداف و چشم اندازهای سازمان از اهمیت فراوانی برخوردار است. (الوانی، 1380)

 

با کاراتر شدن شعب ناکارا، ضمن کاهش بهای تمام شده خدمات و جلوگیری از اتلاف منابع می­توان در عرصه رقابت، عملکرد مناسبی داشت. اما یکی از ابزارهای کارآمد که این مهم را محقق ساخته، روش تحلیل پوششی داده­ها [1](DEA) با پشتوانه­ای بالغ بر 2500 مرجع معتبر نظری و تجربی است که بر پایه مدل­های ریاضی استوار است (لوسیانو و همکاران[2]2007  (این روش یکی از دقیق­ترین و بهینه­ترین روشهای ارزیابی و اندازه­گیری کارایی می­باشد که در این تحقیق، مبنای محاسبات قرار خواهد گرفت.

 

 

 

1-2- بیان مساله تحقیق                  

 

در ادبیات اقتصادی جهان امروز، نقش و اهمیت نظام مالی و به تبع آن، موسسات مالی و اعتباری به مثابه بازوهای اجرایی این نظام و ابزار رشد و توسعه اقتصادی کشور کاملاً ملموس است . به نحوی که توسعه پایدار اقتصادی بدون رشد و توسعه موسسات مالی امکان پذیر نیست. كارایی بانكها و نحوه محاسبه آن ازجمله موضوعات مهمی است كه علاوه بر مدیران بانكها و صاحبان سهام این موسسات مالی، مورد علاقه مشتریان استفاده كننده از خدمات بانكی می باشد لذا افزایش کارایی و بهره وری در مؤسسات مالی یکی از اقدامات اساسی در مسیر توسعه اقتصادی کشورهاست. از طرفی تخصیص بهینه منابع در یك بنگاه مستلزم ارزیابی و سنجش مستمر عملكرد واحدهای آن است. )حسین زاده 1386)

 

ارزیابی عملکرد فرایندی است که به سنجش، اندازه گیری، ارزش گذاری و قضاوت درباره عملکرد یک واحد، طی دوره ای معین می پردازد. به طور کلی این نظام به مقایسه واحدهای مختلف و چگونگی دستیابی به وضعیت مطلوب با در نظر گرفتن معیارها و شاخص های معین پرداخته و هدف اصلی آن بازنگری، اصلاح و بهبود مستمر واحدها می باشد. (کوشک 1385)

 

مباحث ارزیابی عملکرد را می توان از زوایای متفاوتی مورد بررسی قرار داد . دو دیدگاه اساسی سنتی و نو در این باره وجود دارد. دیدگاه سنتی، قضاوت و یادآوری عملکرد و کنترل ارزیابی شونده را هدف قرار داده و سبک دستوری دارد. این دیدگاه صرفاً معطوف به عملکرد دوره زمانی گذشته است و با مقتضیات گذشته نیز شکل گرفته است. دیدگاه نو، آموزش، رشد و توسعه ظرفیت های ارزیابی شونده، بهبود و بهسازی افراد و سازمان و عملکرد آن، ارائه خدمات مشاوره ای و مشارکت عمومی ذی نفعان، ایجاد انگیزش و مسئولیت پذیری برای بهبود کیفیت و بهینه سازی فعالیت ها و عملیات را هدف قرار داده و مبنای آن را شناسایی نقاط ضعف و قوت و تعالی سازمانی تشکیل می دهد. خاستگاه این دیدگاه مقتضیات معاصر بوده و به ارزیابی سیستمی عملکرد با استفاده از تکنیک ها و روش های مدرن، توسعه پیدا می کند . حوزه تحت پوشش اندازه گیری عملکرد می تواند سطح کلان یک سازمان، یک واحد، یک فرایند و کارکنان باشد. (دادگر و نیک نعمت 1386)

 

ارزیابی واحدهای بانكی به دلیل تنوع خدمات ارائه شده از پیچیدگی خاصی برخوردار است. روشهای موجود ارزیابی و سنجش واحدهای بانكی روشهایی تجربی هستندكه به دلایل استاندارد نبودن، نتایج آنها در بانكهای مختلف با یكدیگر قابل مقایسه نیستند. به علاوه این روشها به كارایی واحدها توجه نداشته و صرفا ستاده واحدها را مد نظر قرار میدهند.

 

متدلوژی تحلیل پوششی داده ها(DEA) متدلوژی علمی و غیر پارامتری برای ارزیابی كارایی واحدهاست كه كاربردهای متعددی در سنجش كارایی واحدهای بانكی داشته ودر مقایسه با سایر مدل ها روش بهتری برای سازماندهی و تحلیل داده هاست زیرا اجازه میدهد که کارایی در طول زمان تغییر کند و به هیچ گونه پیش فرضی در مورد مرز کارایی نیاز ندارد) وو و همکاران[3] 2005) بنابراین بیش از سایر دیدگاه ها در ارزیابی عملکرد مورد استفاده قرار گرفته است و روش مناسبی برای مقایسه کارایی واحدهای مختلف می باشد.

 

در پیاده سازی تکنیک تحلیل پوششی داده ها همواره با دو چالش مواجه می شویم که یکی از آنها انتخاب روش یا مدل DEA و دیگری انتخاب متغیرهای ورودی و خروجی آن می باشد. لذا یکی از موضوعات پژوهشی قابل توجه در تحلیل پوششی داده ها(DEA) انتخاب شاخص های ورودی و خروجی است که در تحلیل های كارایی از مباحث ساختاری و اساسی تحلیل می باشد. این مبحث در مورد بنگاههای مالی مانند بانكها و مؤسسات بیمه اهمیت دوچندان پیدا خواهد کرد، چرا  که در این بنگاه ها، تفكیك كالا وخدمات واسطه ای به ورودی و خروجی، گاهی به سادگی قابل انجام نبوده و كالا و خدماتی وجود خواهند داشت كه از خصوصیات هر دو دسته برخوردار می باشند. در مطالعات مربوط به ارزیابی کارایی در سطح واحدهای بانکی به روش تحلیل پوششی داده ها(DEA)  شیوه های مختلفی برای تعیین ورودی و خروجی های مربوط به این روش به کار برده شده است. ولی همچنان مشکلات زیادی از قبیل گزینش ابزار های انتخاب، تجزیه و تحلیل همبستگی روی متغیرها و طبقه بندی کردی ورودی و خروجی های مختلف در این زمینه وجود دارد. به منظور انتخاب صحیح این متغیرها، توجه به دو عامل بسیار مهم که در انتخاب متغیرهای ورودی و خروجی موثر می باشند ضروریست. اولین عامل ، هدف تحقیق است که منجر به انتخاب متغیرهای ورودی و خروجی خاصی می شود و دومین عامل تاثیرگذار، محدودیتهای آماری و حجم نمونه مورد بررسی می باشد. (یان لو و همکاران[4]2012)

 

در این رساله روش جدیدی را برای انتخاب متغیرها پیشنهاد داده و با یک روش متداول تعیین ورودی و خروجی مقایسه می نماییم. در روش پیشنهادی برای تعیین متغیرهای ورودی و خروجی DEA از مفهوم ارزش افزوده نقدی(CVA) استفاده می شود. ارزش افزوده وجه نقد به طور منحصر بر اساس جریان وجوه نقد به دست می آید و از آنجا که جریان وجوه نقد تحت تاثیر روشهای مختلف برخوردهای متفاوت حسابداری در خصوص معاملات و رویدادهای یکسان در سطح واحد تجاری مختلف قرار نمی گیرند، نسبت به شاخص های سودآوری در تعیین عملکرد شرکت متقاعدکننده تر بوده و قابلیت مقایسه جنبه عملیاتی عملکرد مالی واحدهای تجاری مختلف را افزایش می دهد. لذا استفاده از این رویکرد برای تعیین متغیرهای ورودی و خروجی نتایج واقعی تی را نشان خواهد داد. بنابراین در این رساله برای انتخاب متغیرهای ورودی و خروجی تحلیل پوششی داده ها از روش مبتنی بر ارزش افزوده استفاده کرده و متغیرهایی را که روی جریان وجوه نقد هر واحد تصمیم گیرنده تاثیر می گذارند را در نظر می گیریم. سپس برای تعیین این شاخص ها روش مبتنی بر سودآوری را به کار بسته و با روش قبل مقایسه می نماییم

 

 

 

1-3- تعاریف واژه های کلیدی

 

تحلیل پوششی داده ها : تکنیکی جهت محاسبه کارایی نسبی یک مجموعه از واحدهای تصمیم گیرنده در مقایسه با یکدیگر با استفاده از یک بر نامه ریاضی می باشد.

 

 

 

     ستانده: ستانده یا خروجی، حاصل عملیات سیستم تولیدی است که می تواند بصورت کالا یا خدمات عرضه شود. (صمدی و مسیبی، 1389)

 

 

 

      نهاده:  نهاده یا ورودی، کلیه منابع مورد نیاز به منظور تولید کالا یا خدمات مورد نظر می باشد. (صمدی و مسیبی، 1389)

 

    کارآیی : عبارتست از نسبت بازده واقعی بدست آمده به بازده مورد انتظار (استاندارد و یا تعیین شده) و یا به عبارت دیگر کارایی نسبت کار انجام شده به مقدار کاری است که باید انجام گیرد.(صمدی و مسیبی، 1389)

 

( کارآیی ) = ستاده ها) مجموع وزنی خروجی ها / (نهاده ها (مجموع وزنی ورودی ها )

 

 

 

ورودی ( در تحلیل پوششی داده ها) : عاملی است که با افزایش آن با حفظ تمام عوامل دیگر کارایی کاهش یافته و با کاهش آن با حفظ تمام عوامل دیگر کارایی افزایش می یابد.

 

 

 

     خروجی ( در تحلیل پوششی داده ها) : عاملی که با افزایش آن با حفظ تمام عوامل دیگر کارایی افزایش یافته و با کاهش آن و با حفظ تمام عوامل دیگر کارایی کاهش می یابد.

 

 

 

     واحدهای تصمیم‌گیرنده[8] : یک واحد تصمیم گیرنده (DMU) نهادی است که داده‌ها را به ستاده‌ها تبدیل می‌کند. DMUهایی که در DEA مورد استفاده قرار می گیرند باید همگن بوده و دارای داده‌ها و ستاده‌های یکسان و هم نوع باشند. (رنگرز،1388)

 

 

 

   سود: سود در حسابداری به تفاوت بین درآمد تحقق‌یافته حاصل از معاملات دوره و بهای تاریخی منقضی‌شده مربوط می باشد. تعریف مزبور بیانگر این است که سود حسابداری دارای 5 ویژگی می‌باشد؛

 

    1. مبتنی بر معامله‌های واقعی می‌باشد که شرکت انجام داده است،

 

    1. به عملکرد مالی شرکت طی دوره زمانی مفروض یا مشخص اشاره دارد، 

      خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

       

 

    1. بر مبنای اصل تحقق درآمد قرار دارد و ایجاب می‌کند که درآمد تعریف، ‌شناسایی، اندازه‌گیری و ثبت شود،

 

    1. بهای جاری را بر حسب بهای تاریخی ‌اندازه‌گیری می‌کند،

 

  1. درآمدهای تحقق‌یافته دوره در رابطه با هزینه‌های مربوط، به طور مناسبی مورد توجه قرار گیرند.

    سود عملیاتی: عبارت است از درآمد فروش منهای بهای تمام شده كالای فروش رفته و هزینه های عملیاتی مرتبط با عملیات مستمر واحد تجاری كه این رقم از صورت سود و زیان شركت های نمونه به دست آمد.

 

     ارزش افزوده نقدی : (CVA) ارزش افزوده نقدی به مازاد وجه نقدی گفته می شود كه پس از كسرهزینه سرمایه نقدی از سود نقدی عملیاتی بدست می آید. به این مازاد وجه نقد برخی اوقات سود نقدی مازاد  نیز اطلاق می گردد.

 

هزینه سرمایه نقدی – سود نقدی عملیاتی پسر از كسر مالیات = ارزش افزوده نقدی

 

 

 

    جریان های عملیاتی نقدی:  جریان های نقدی كه مستقیما در ارتباط با تولید ، فروش محصولات و یا ارائه خدمات توسط واحد تجاری هستند. این رقم نیز مستقیما از صورت جریان های نقدی تهیه شده طبق استاندارد شماره 2 حسابداری ایران به دست آمده است.(معینی و همکاران1389)

 

-4- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

 

ایجاد بهبود در هر سازمانی نیازمند اندازه گیری عملكرد سازمان و برنامه ریزی و هدفگذاری جهت بهبود کارایی می باشد. لذا ضرورت اندازه گیری عملكرد سازمان بر كسی پوشیده نیست. اما با وجود پیشرفتهای قابل توجه ای كه در سالهای اخیر در طراحی چارچوبها و سیستمهای ارزیابی کارایی رخ داده است، بسیاری از سازمانها همچنان بر معیارهای سنتی متكی هستند. یكی از دلایل بروز این مشكل آنست كه مدلهای جدید و پیشرفته در این زمینه تنها مباحث مفهومی وبنیادی را بیان می كنند و به ندرت عملیاتی شده اند. لذا چگونگی بكارگیری این چارچوبهای عملیاتی در یك سازمان خاص، به منظور ایجاد یك سیستم ارزیابی عملكرد منحصر به فرد (با توجه به نیازهای آن سازمان) موضوعی است كه كار بیشتری را می طلبد. (تانگن[1] و همکاران، 2004)

 

روش تحلیل پوششی داده ها(DEA) هم اکنون به طور گسترده ای برای ارزیابی عملکرد موسسات دولتی و غیردولتی که درمجموعه ای از واحدها و یا شعب شبیه به هم واقع شده اند، مورد استفاده قرار میگیرد. در این روش، ارزیابی بر اساس نهاده ها و ستاده های متجانس معرفی و شناسایی شده برای واحدها، انجام میگیرد و هر واحد سازمانی با بهترین واحدها مقایسه و واحدها با اعمال تغییر در نهاده ها و یا ستاده های سیستم، به کارایی بهینه خود می رسند.(احمدی و همکاران 1390)

 

شاخص‌های ارزیابی عملکرد هر واحد تصمیم‌گیری (DMU ) در روش تحلیل پوشش داده‌ همان پارامترهای ورودی و خروجی مدل هستند که بسته به اهداف و فلسفه وجودی آن تصمیم‌‌گیرنده و وظایف مهم مورد انتظار از آن و نیز عوامل تأثیرگذار و نوع هزینه‌هایی که برای آن انجام می‌گیرد فرق دارد. مشخص کردن این داده‌ها و ستاده‌ها یکی از اقدامات مهم در استفاده از DEA می‌باشد. انتخاب داده‌ها و ستاده‌ها صحیح نقش مهمی در تفسیر، استفاده و مقبولیت نتایج حاصل از DEA برای مدیران دارد.

 

در تحلیل های كارایی بنگاههای مالی مانند بانكها و مؤسسات بیمه، انتخاب ورودی و خروجی ها از مباحث ساختاری و اساسی می باشدزیرا در این بنگاه ها، تفكیك كالا وخدمات واسطه ای به ورودی و خروجی، گاهی به سادگی قابل انجام نیست و كالا و خدماتی وجود خواهند داشت كه از خصوصیات هر دو دسته برخوردار می باشند. بطور كلی در واحدهای تولیدی و صنعتی از ورودی ، به منابعی مانند نیروی كار، سرمایه و ساختمان تلقی میشود كه در راستای تولید به آنها نیاز میشود. از خصوصیات ورودی ها این است كه هزینه های تولید را افزایش می دهد و از سوی دیگر خروجی به كالا و خدماتی اطلاق می گرددكه متقاضی داشته و مصرف كنندگان حاضر به خرید آنبوده و فروش آن برای بنگاه درآمدزا باشد(رنگرز، 1388)  .

 

در این فرآیند ممکن است با مشکلات زیادی مثل انتخاب ابزارها ، تجزیه و تحلیل همبستگی و طبقه بندی کردن ورودی ها و خروجی ها به صورت مجزا مواجه شویم (یان لو و همکاران 2012 )

 

لذا در این پایان نامه سعی خواهیم کرد تا روشی را برای انتخاب کردن متغیرهای  DEAپیشنهاد دهیم. بر خلاف تحقیقات گذشته این پژوهش مبتنی بر مفهوم ارزش افزوده نقدی(CVA) بوده و باتوجه به نتایج آماری شاخص های ورودی و خروجی را مشخص خواهد کرد. این روش نسبت به روش های پیشین دارای چندین مزیت می باشد که عبارتند از :

 

    • بیشتر عینی است و از تاثیر عوامل ذهنی در محاسبات بعدی جلوگیری می کند.

 

    • دوم و مهم تر اینکه متغیرهای قابل اندازه گیری و طبقه بندی کامل از این عوامل برای مدیران و محققان فراهم می کند.

 

  • سوم اینکه تمام متغیرهایی که مورد بحث قرار می گیرند از صورت های مالی ای که به راحتی در دسترس هستند به دست می آیند و قابلیت دسترسی به اطلاعات بالاست.

 

 

1-5- اهداف اساسی تحقیق:

 

اهداف اساسی این تحقیق به شرح ذیل می باشد:

 

 

    • تحلیل شرایط لازم برای اجرای DEA و پیشنهاد یک روش به منظور انتخاب شاخص های ورودی و خروجی

 

    • پیشنهاد یک روش انتخاب ورودی و خروجی و تست آن به منظور تعیین کارایی واقع بینانه تر در بانکها

 

  • ارزیابی میزان کارایی 20 شعبه مختلف بانک رفاه در سطح استان فارس و رتبه بندی این شعب

 

 

1-6- سوالات تحقیق:

 

    • آیا روش CVA برای بانکهای ایرانی جوابگو می باشد؟

 

    • مهمترین شرایط لازم برای اجرای DEA در بانکهای ایرانی کدامند؟

 

  • روشی که بتواند ورودی و خروجی را در مدل DEA ارائه دهد کدام است؟

 

 

1-7- فرضیه‏های تحقیق:

 

روش مبتنی بر ارزش افزوده نقدی(CVA) در مورد بانک های ایرانی دارای عملکرد مناسبی است. این رویکرد می تواند نقش مهمی در تعیین شاخص های ورودی و خروجی در محاسبه کارایی بانک با استفاده از تکنیک DEA داشته باشد.

 

 

 

1-8- خلاصه فصل :

 

در این فصل به کلیات تحقیق پرداخته شده است ، از جمله مطالب بیان شده در این فصل عبارتند از :

 

بیان مساله تحقیق ، دلایل انتخاب موضوع ، اهمیت و ضرورت انجام تحقیق ، ، اهداف اساسی تحقیق ، سوالات تحقیق ، قلمرو تحقیق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...