اساساً انسان موجودی برنامه­دار است. او خودآگاه یا ناخودآگاه برای فعالیت­ها و تعاملات فردی و اجتماعی خود پیش­نگری می­کند. شاید به­توان گفت قسمت قابل توجهی از این رفتارها به طور ناخودآگاه برنامه­ریزی می­شود. لکن وقتی­که درتعاملات و مناسبات با دیگران اعم از خانواده، مدرسه، سازمان، دانشگاه گام می­نهیم؛ برای برقراری یک ارتباط مؤثر به افکار و پیش نگری­های خود نظم و انسجام می­بخشیم، این ساده ترین و ابتدایی­ترین نمود برنامه­ریزی در زندگی است.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

وقوع تغییرات مداوم و اغلب غیر قابل پیش بینی در سازمان­ها، و محدودیت امكانات و منابع، امكان اقدام و فعالیت در عرصه­های مختلف زندگی را بسیار مشكل نموده ونیاز به برنامه­ریزی­های دقیق و كارشناسانه را تا سطح یك نیاز حیاتی بالا برده است. این امر مستلزم شناخت وضعیت فعلی ، نگاهی جامع و در عین حال كاربردی از اهداف بلندمدت و كوتاه مدت است. به دلیل ماهیت متغیر و پویایی حركت های طبیعی و اجتماعی، بدون آشنائی به گذشته افراد، سازمان­ها، جوامع و ترسیم روند تغییرات را،غیرممكن­می­نماید. فرمایش گهربار امام علی)ع([1]، لزوم و اهمیت شناخت مبداء حركت، در كنار وضعیت فعلی و مقصد نهائی به خوبی تبیین شده است، آنجا كه می فرماید: خدا

 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

 رحمت كندآن كس را كه می داند از كجاست، در كجاست و به کجا می رود.

 

زمانی که با پدیده­ای به نام سازمان(دانشگاه) با رسالت و اهداف خاصی روبرو هستیم،برنامه­ریزی نمودی عینی­تر، با ارزش­تر و حساس­تر پیدا می کند، تحقق اهداف سازمانی مستلزم به کارگیری منابع لازم اعم از مادی،مالی، انسانی و اجتماعی است.انجام بهینه به کارگیری­این منابع و در نتیجه حصول اهداف سازمان در سایه برنامه ریزی امکان پذیر می­گردد. با گسترش و پیچیدگی سازمان­های بشری، برنامه­ریزی نیز به تدریج شکل های مختلفی به خود گرفت، به عبارت دیگردر توسعه مناسبات اجتماعی و بروز نیازهای متعدد بشر،سازمان­ها خود را در پیش بینی آینده اجتناب ناپذیر دیدند. لذا به تدریج شکلی از برنامه ریزی به نام برنامه ریزی استراتژیک یا جامع بوجود آمد. از دلائل روی آوردن به برنامه ریزی استراتژیک،تحولات ،دگرگونی­ها و تغییرات پرشتاب محیط سازمان­هاست  و در گذشته تغییرات و تحولات به گستردگی الان نبوده و مدیران می توانستند هدف­ها­ی آینده را بر اساس گذشته تنظیم نمایند. اما اکنون، تجربه گذشته لزوماً راه مطمئنی برای آینده نیست و مدیران باید با مدد گرفتن از برنامه­ریزی استراتژیک، استراتژی­های آینده سازمان را طوری طراحی کنند که متناسب با موقعیت و شرایط آینده باشد. توجه به این مهم به مدیران کمک می­کند تا در مقابل تغییرات و تحولات فردا مجهز باشند و تصویری روشن از سازمان و هدف­های آن داشته باشند و فعالیت­های سازمان را در لوای استراتژی واحدی هماهنگ نمایند.

 

بدون تردید آینده متعلق به کسانی است که بر روی چالش­ها و مسائل جاری وآتی مجموعه سازمانی خود با همه توان، همت و تلاش خستگی‌ناپذیر کار می‌کنند و کلیه منابع و امکانات بالقوه و بالفعل را برای رویارویی با چالش­های جدید به خدمت می‌گیرند. اقدام برای تدوین برنامه‌ریزی راهبردی شرایطی را فراهم می‌سازد که سازمان می‌تواند در جهت افزایش اعتبار، امکان بقاء، رشد و بالندگی دراز‌مدت خود از یک سوء و کاهش مخاطرات و تهدیدات محیطی از سوی دیگر، اهتمام ورزد.

 

در این راستا پژوهش پیش رو درصدد است با بهره­گیری از روش­ها و مدل­های علمی،  طراحی برنامه­ریزی استراتژیک با استفاده از تحلیل نقاط قوت،  ضعف،  فرصت­ها و تهدیدات، حوزه پژوهش و فناوری دانشگاه ارومیه را با انتخاب استراتژی مناسب در جهت رشد و بالندگی در عرصه­های داخلی و بین المللی یاری نماید.

 

در این تحقیق، بطور ویژه اسناد بالا دستی(سند چشم­انداز، نقشه جامع علمی، سند تحول راهبردی علم وفناوری)، مطالعات تطبیقی و بهره­مندی ازنظرات نخبگان وخبرگان دانشگاه مد نظر قرار گرفته است. رسالت اصلی دانشگاه تربیت نیروی انسانی متخصص مورد نیاز جامعه، ترویج و ارتقاء دانش، گسترش تحقیق و فراهم نمودن زمینه مساعد برای توسعه كشور است. یكی ازعلل بسیار مهم رشد، تعالی­و پیشرفت جوامع بشری، فراگیری علوم كاربردی است. از این رو حركت­های عملی در كشور ما باید در جهت ایجاد هماهنگی هرچه بیشتر خط­مشی مراكز آموزش عالی با نیاز و تقاضای جامعه باشد.

 

امید است، این تحقیق بتواند توجه مدیران حوزه پژوهش و فناوری را به طور اخص و سایران مدیران آموزش عالی را به طور اعم به تشخیص صحیح، تصمیم درست و اقدام به جا در سایه تفکر و برنامه ریزی، جلب نماید.

 

  1. 1. نهج البلاغه خطبه154
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...