1.3        پیشینه تاریخی موضوع

 

در دهه های اخیر نیز اعتماد اجتماعی، با طرح مفهوم سرمایه اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. سابقه

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

امروزین خود مفهوم سرمایه اجتماعی نیز به 80 سال پیش و در نوشته های لیداجی هانیفان سرپرست وقت مدارس ویرجینای آمریكا بر می گردد. و جیمز كلمن(1988) برای ا ولین بار این مفهوم را در آمریكای شمالی وارد عرصه سیاسی كرد. تلاشهای وی دراروپا توسط پاتنام پیگیری شد.(الوانی، 1381 ) و امروزه با توجه به اهمیت یافتن این مفهوم در سامان زندگی جدید بسیار مورد توجه قرار گرفته به نحوی كه شاهد موج عظیمی از اندیشه ها و پژوهشها در این زمینه هستیم كه بیشتر ملهم از پژوهشهای اندیشمندان متاخر مانند كلمن، پاتنام، زتومكا، سلیگمن، اینگلهارت، پاكستون، گیدنز، فوكویاما، گریشام، بوردیو و دیگران است. به نحوی كه در مطالعه جهانی ارزشها و اعتماد اجتماعی مورد سنجش قرار گرفته (wvs) نگرشها است.

 

محققان مختلف از دیدگاه های گوناگونی به مسأله  اعتماد نگریسته اند و به تبیین و توضیح دلایل اعتماد، تقویت و ارتقای آن، تبعات و تأثیرات کاهش و تضعیف آن پرداخته اند. در این میان برخی همچون فوکویاما بیشتر به جنبه های اقتصادی توجه داشته اند؛ و برخی دیگر

 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

 مانند پاتنام به ابعاد سیاسی آن پرداخته اند و جامعه شناسانی چون چون گیدنز به ابعاد جامعه شناختی آن توجه بیشتری داشته اند. در جدول زیر سعی شده ارا اجمای محقیقن مشهور اعتماد اجتماعی آورده شود این جدول نشانگر پویایی هایی است که نظریه پردازان مختلف در تبیین این مفهوم بدست داده اند.

 

در فصل دوم به طور مفصل نظریات اندیشمندان مختلف را در خصوص اعتماد اجتماعی ذکر خواهیم کرد و مشاهده خواهد شد که این مفهوم از چه ابعاد مختلفی مورد بررسی و نظریه پردازی واقع شده است.

 

 

 

1.4        بیان مساله

 

لوئیس ورث معتقد است بزرگی یك جامعه باعث افزایش تنوع درجمعیت می شود. هرچه جمعیت بزرگتر باشد جدایی‌های فضایی بر مبنای نژاد، قوم و منزلت بیشترخواهد شد، تفكیك فضایی در شهر باعث سست شدن پیوندهای همسایگی و احساساتی می شود كه جوامع كوچك از آن برخوردارند. ضعیف شدن این پیوندها باعث تقویت رقابت و ضرورت حضور نظارت رسمی می گردد(ممتاز:1379: 139-140)

 

جرج زیمل نیز با رویكردى روانشناختى نسبت به روحیه كسانى كه در شهرهاى بزرگ زندگی می كنند معتقد است در كلان شهرها گروههاى وسیع و متعددى در حال فعالیت و كنش و واكنش هستند لیكن هدف آنها سودجویى و انگیزه‌هاى فردى است.(توسلى: 1370: 72)

 

“بزرگی یك جامعه” پدیده های دیگری را نیز به دنبال دارد، محدود شدن روابط خارجی؛ به این معنی كه در گروههای بزرگ افراد یكدیگر را به خوبی نمی شناسند یا تنها بخشی از شخصیت یك فرد را می شناسند كه با آن در تماس هستند. آشنایی‌های صمیمی كم می شود و تماسهای اجتماعی بریده بریده می گردد. كنشهای متقابل در گروههای بزرگ ابزاری می شود، یعنی افراد بر مبنای اهداف خاص با هم كنش دارند. این خصایص باعث می شود كه روابط سطحی زودگذر و توام با گمنامی باشند. درحالی كه فرد در این نوع روابط میزانی از آزادی، از قیود روابط شخصی و عاطفی پیدا می كند اما ازطرف دیگر پیمانهای خود بخود و احساس تعلق و وابستگی و مشاركت نزدیك را از دست می دهد. زندگی و كار در كنار جمعی بزرگی كه هیچ نوع پیوند احساسی و عاطفی ندارند، در ضمن حس رقابت و استثمار متقابل را افزایش می دهد. در عین حال باعث یك نوع دیدگاه نسبی گرا و متحمل می گردد، كه مبنای پیدایش عقلانیت در جامعه شهری است. اما زندگی جدای افراد از یكدیگر باعث احساس آنومی و بی سازمانی شخصیتی می گردد.(ممتاز، 1379: 140) “تراكم” نیز مورد توجه ورث بوده است و از جمله خصایص منطقه شهری به حساب می آید. در شرایط جمعیت متراكم نیاز به تخصصی شدن و تمایز یافتگى بیشتر می شود و پیچیدگی ساخت اجتماعی هم به همان ترتیب افزایش پیدا می كند تماس‌های نزدیك تعداد بی شمار فاصله را در روابط اجتماعی افزایش می دهد.( همان: 141-140)

 

شواهد بسیاری دلالت بركاهش اعتماد اجتماعی در تمام ابعاد و سوگیری عاطفی و خاص گرا در روابط كنشگران در تمام سطوح در ایران دارد. لذا اعتماد را می توان موضوع كانونی و تاثیر گذار بر سایر مسایل جامعه شناسی معاصر كشور قلمداد كرد. (آراسته، 1388: 104)

 

به طور مشابهی از لحاظ بعد فرهنگی نیز مبنای اعتماد شجره شناختی است. هر چند كه در سطوح متفاوتی به اعتماد یا بی اعتمادی كه به وسیله قواعد فرهنگی احاطه شده است تشویق می شویم. ما ممكن است به فشارهای اجبارآور فرهنگ گردن نهاده و از درخواست های فرهنگی در مورد اعتماد یا بی اعتمادی اطاعت كنیم بدون اینكه برآوردی از قابلیت اعتماد دیگران داشته باشیم، یا از تمایلات اعتماد آمیز خود حرفی در میان باشد. فرهنگ اعتماد ممكن است فشار كافی برای اعتماد به دیگران به بار آورد در حالی كه فرهنگ بی اعتمادی ممكن است رفتار بی اعتمادی را سبب شود. اما فرهنگ خدادادی نیست بلكه ته نشست هایی از تجربه جمعی از لحاظ تاریخی انباشت شده یك جامعه، اجتماع یا گروه اجتماعی خاصی می باشد ؛ پس در این مورد نشانه های اعتماد ویژگی شجره ای دارند، اما بیشتر جمعی و تاریخی اند تا اینكه بیوگرافیك باشند( قانعی راد و حسینی، 1384)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...