جنگل‌های شمال کشور یکی از ذخایر حیاتی و ثروت عظیم و خدادادی هستند که علاوه بر ارزش‌های مادی، ارزش‌های معنوی زیاد و قابل‌توجه ای دارند. این جنگل‌ها با مساحت حدود 8/1 میلیون هکتار (15 درصد از سطح کل جنگل‌ها) تنها جنگل‌های تجاری ایران محسوب می‌شوند که توانایی تولید فراورده‌های چوبی را دارا می‌باشند. این جنگل‌ها بر روی رشته‌کوه‌های البرز واقع‌شده‌اند و قسمت اعظم آنها بر روی مناطق شیب‌دار با متوسط ارتفاع 1000 متر از سطح دریا واقع‌شده‌اند (et al., 2000 Hosseini).

 

عرصه‌های طبیعی جنگل در بسیاری از کشورها توانایی لازم برای سرویس‌دهی به مردم را نداشته و ازاین‌رو بسیاری از این جوامع سعی می‌کنند برای اهداف زیست‌محیطی و یا تأمین چوب عرصه‌های مساعد را به جنگل‌کاری اختصاص دهند. هرچند که کاربری کشاورزی معمولاً الویت بالاتری داشته ولی جنگل‌کاری‌ها نیز می‌توانند در زمین‌های نامساعد برای کشاورزی و مساعد برای کاشت درخت مورداستفاده قرار گیرد. بر اساس تعریف جنگل‌کاری عبارت است از ایجاد یک توده مصنوعی درروی خاک‌های غیر جنگلی (Afforestation) و در مناطق جنگلی در حقیقت جنگل‌کاری صورت نمی‌گیرد بلکه فقط یک حالت نهال‌کاری است (Reforestation) ولی در اصطلاح عمومی به هر روش که منجر به ایجاد توده مصنوعی می‌شوند جنگل‌کاری می‌گویند (مروی مهاجر، 1384). پرورش جنگل‌های دست كاشت ازنظر اقتصادی و جنگل‌شناسی از اهمیت فراوانی برخوردار است. در ایران مخصوصاً در شمال کشور عرصه‌های جنگلی در مناطق کم شیب عموماً با گونه‌های مختلفی جنگل‌کاری می‌شود، یکی ازاین‌گونه‌ها صنوبر می‌باشد.

اقتصاد

صنوبر از گونه‌های پربازده و سریع الرشد برای جنگل‌کاری می‌باشد و می‌تواند نیازهای چوبی و سلولزی کشور را تأمین نماید. در ایران درختان بومی صنوبر شامل سه گونه: سپیدار (Populus. alba)، سفید پلت (P. caspica) و پده (P. euphratica) می‌باشند که با توجه به تنوع شرایط آب و هوایی کشور، این گونه‌ها در اکثر نقاط به‌طور طبیعی و یا دست کاشت یافت می‌شوند. علاوه بر این گونه‌های متعددی از صنوبرهای غیربومی از کشورهای دیگر واردشده که در بین آن‌ها، گونه تبریزی (P. nigra)، P. deltoides و دو رگ P x. eumericana در سطح وسیعی در شمال کشور کشت می‌گردند. زراعت درختان صنوبر به دلیل سریع الرشد بودن، کاشت و داشت ساده آن در ایران رونق زیادی داشته و با اهداف تولید چوب، ایجاد بادشکن و حتی استفاده زینتی در مناطق مختلف کشور توسعه‌یافته است. درختان صنوبر در صنایع عمده مانند کبریت‌سازی، کاغذسازی، ساخت درب و پنجره، صنایع تخته خرد چوب و تخته فیبر، صنایع جعبه سازی و همچنین تأمین مصارف ساختمانی و سوختی کشاورزان کاربرد دارد.

 

 از دیگر گزینه‌های مورداستفاده در جنگل‌کاری‌ها گونه‌های سوزنی‌برگ می‌باشد که به دلیل سریع الرشد بودن و تأمین چوب مناسب 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

  صنایع کاغذسازی موردتوجه می‌باشند و در میان گونه‌های سوزنی‌برگ، گونه زربین از دیرباز، به دلیل سرعت رشد و محصول دهی بالا، نرمش اکولوژیکی و دوره بهره‌برداری کوتاه، برای جنگل‌کاری و ایجاد جنگل‌های دست کاشت توصیه‌شده است. این‌گونه با نام علمی Cupressus sempervirens l . var . horizantalis  از خانواده سرو بوده همچنین این درخت در شرایط اقلیمی مدیترانه با شرایط ادافیک (خاکی) مارن آهکی همچون رشته‌کوه البرز به چشم می‌خورد.

 

در سالیان اخیر توجه خاصی به جنگل‌کاری با گونه‌های بومی معطوف شده است که در این میان گونه‌های توسکا و افرا از اهمیت خاصی برخوردار می‌باشند. گونه توسکای ییلاقی Alnus subcordata ازجمله درختان روشنی پسند و سریع الرشد جنگل‌های شمال می‌باشد که خواهان خاک‌های مرطوب، سبک و شنی است. این‌گونه از ارتفاع کم تا 2000 متر از سطح دریا در کنار جاده‌ها، جویبارها و مسیرهای جاده‌ای جنگلی رویش دارد، ولی بیشتر در مناطق کوهستانی، بلندی‌ها و در مناطق کوهپایه‌ای تا بلندترین مناطق جنگلی خزری انتشار دارد و علاوه بر استقرار در نقاط مختلف جنگل موجب تثبیت ازت جو و تقویت جنبه‌های تغذیه‌ای خاک می‌شود. نکته مهم درباره‌ی توسکای ییلاقی می‌توان گفت این است که مقدار رویش درخت توسکا در شرایط دست کاشت و بر روی خاک‌های عمیق و مرطوب جلگه‌ای بیش از شرایط طبیعی جنگل است. آنچه بر مقدار تولید و رویش توده‌های دست کاشت توسکا می‌افزاید، اجرای عملیات پرورشی و مراقبتی در دوره داشت این جنگل‌ها است. نظر به‌سرعت رشد و گسترش تاج درختان توسکا و رقابت شدید آن‌ها برای نور و پدید آمدن طبقات ارتفاعی و آشکوب بندی درختان در چند سال اول پس از کاشت، اجرای عملیات تنک کردن ضروری است. در تنک کردن‌های اولیه باید بر درختان زیر آشکوب، مغلوب و کج و نامتقارن یا تاج شکسته تمرکز کرد. با برداشت این درختان فضای رویشی برای درختان باقی‌مانده فراهم می‌شود و ضمن آن‌که رشد قطری و ارتفاعی آن‌ها افزایش می‌­دهد، می­تواند مقداری محصول چوبی به بازار عرضه نماید و باعث افزایش درآمد گردد. گونه افرا پلت (Acer velutinum Biass) از فراوان‌ترین و بزرگ‌ترین افراهای ایران است که بیشتر در جنگل‌های جلگه‌ای شمال کشور از جنگل‌های آستارا در غرب تا حوزه گلستان در شرق گسترش دارد. این‌گونه روشنایی پسند، طالب خاک‌های  عمیق غنی است و نسبت به سرما تا حدودی نابردبار می‌باشد. گونه پلت نسبتاً سریع الرشد بوده و عموماً به‌صورت انفرادی در جنگل‌های طبیعی حضور دارد و دیرزیستی آن نیز به‌طور متوسط از 100 تا 150 سال گزارش‌شده است (فلاح چای، 1389). افرا پلت در اغلب جنگل‌کاری‌ها به‌طور تک‌کشتی و یا آمیخته با دیگر گونه‌های بومی کاشته می‌شود. این‌گونه در شرایط اقلیمی خاص و در بعضی موارد تا ارتفاع 2000 متر از سطح دریا بیشتر به حالت پراکنده و یا گروهی و به‌ندرت به حالت توده‌ای دیده می‌شود (Hashemnejad & Rahimabadi, 2001).

 

به‌منظور بهره‌مندی بهتر استفاده از این گونه­ها در جنگل­های دست کاشت انجام عملیات پرورشی در حین رشد بر روی آن‌ها می­تواند خیلی مفید باشد.

 

پرورش جنگل در حقیقت مهم‌ترین قسمت فعالیت‌های جنگل‌شناسی کاربردی محسوب می‌شود و کلیه مسائل مربوط به تربیت و اصلاح توده‌های جنگلی را شامل می‌باشد. شدت و ضعف دخالت‌های پرورشی در جنگل در حقیقت روش جنگل‌شناسی را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد (مروی مهاجر، 1384).  با اجرای عملیات پرورشی تنک کردن مقاومت و پایداری درختان در برابر آسیب‌های طبیعی افزایش می‌باشد و با ایجاد شرایط مناسب برای درختان باقیمانده رشد قطری و درنتیجه تولید چوب آن افزایش می‌یابد (کیالاشکی و اسدپوراتویی 1389).

 

در مطالعه­ای که توسط فیروزان و همکاران (1385) صورت گرفت دو توده تنک شده و شاهد ازلحاظ رویش قطری و ارتفاعی باهم مقایسه شده که اختلاف معنی‌داری بین فاکتورهای رویشی بین دو توده وجود داشت و میزان رویش قطری 18 درصد و رویش ارتفاعی 97/14 درصد بیشتر از توده شاهد بوده است. همچنین ازلحاظ کیفی نیز توده تنک شده دارای درختان سرپا و بادافتاده کمتری نسبت به توده شاهد بوده است. گرجی بحری (1368)، دو تیمار سبک و متوسط تنک کردن و سیاهی پور و همکاران (1389) سه تیمار سبک، متوسط و سنگین را بر روی توده‌ها بررسی نموده است و نتیجه گرفته که در همه تیمارها قطر ارتفاع و حجم در مقایسه با توده شاهد بیشتر بوده است. مطالعات ذکرشده نقش پرورش جنگل در بهبود کمی و کیفی توده جنگلی را نشان می‌دهد. انجام عملیات پرورشی در جنگل در مراحل اولیه آن دارای هزینه‌های زیادی می‌باشد ولی هر چه به مراحل نهایی نزدیک‌تر می‌شود محصولاتی را نیز برای عرصه به بازار در اختیار بهره­برداران قرار می­دهد.

 

  محصولات چوبی، رایج‌ترین نوع بهره‌برداری از جنگل محسوب می‌شود که در طی آن با قطع درختان، چوبِ به‌دست‌آمده، به شکل‌های گوناگون مصرف می‌شود. در ایران مراحل فنی بهره‌برداری به ترتیب شامل تهیه‌ی طرح‌های بهره‌برداری، نشانه‌گذاری، قطع درخت، عملیات تبدیل درخت قطع‌شده، انتقال کنار جاده‌های جنگلی یا دپو به سمت مراکز مصرف و انجام محاسبات اقتصادی و کنترل سیستم می‌باشد (نقدی،1383). بهره­برداری از جنگل مهم‌ترین عملیات در جنگلداری می‌باشد و درعین‌حال که بیش‌ترین درآمدهای یک واحد بهره‌برداری را به بار می‌آورد، عمده‌ترین هزینه‌ها نیز بر عهده این بخش است. به‌طورکلی تولید چوب از سه بخش که ازنظر تکنیک و طبیعت خود مجزا به نظر می‌رسند تشکیل گردیده است:

 

1-تولید بیولوژیکی که عرصه فعالیت‌های جنگلداری و جنگل‌شناسی است.

 

2- تولید مکانیکی چوب که شامل عملیات دشوار قطع و تبدیل و خارج کردن چوب از جنگل و تحویل آن به مصرف‌کنندگان و خریداران.

 

3- تولید صنعتی در کارخانجات صنایع چوب (مجنونیان، 1368).

 

تعیین میزان تولید و هزینه ساعتی و همچنین هزینه هر مترمکعب چوب خارج‌شده از جنگل در تعیین قیمت نهایی چوب آلات و تعیین دستمزد کارگران و.. می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد. در بیشتر مطالعات برای تعین میزان تولید و هزینه ساعتی از روش زمان‌سنجی استفاده می‌شود (نیکوی، 1382).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...