بررسی رابطه آموزش به شیوه قصه گویی بر میزان هوش کلامی وگنجینه … |
:
در قصهگویی با شیوه هایی که از گذشته های دور در بین مردم رایج بوده است اهداف بسیاری نهفته است. در قصه گویی با شیوه های معمول به رشد و پرورش نیروی تخیل، رشد شناخت، تکامل ذوق هنری، شکوفایی شوق مطالعه و حتی توانایی بهبود سوادآموزی و تحصیل توجه بسیاری میشود. قصهگویی با شیوه های قدیمی تر به دلیل ارتباط مستقیم و چهره به چهرهی قصهگو با مخاطب به کودک این توانایی را میدهد تا با میراث های قومی و ملی خویش آشنا شود و هویت خود را شکل دهد. کودکان در قصهگویی با شیوه های کهن با شرکت در نشست های قصهگویی و گوش دادن به قصهها، تعبیرها، عبارتها، واژهها و اصطلاحات نویی را میشنوند و با زبان و ادبیات مردم خود آشنا میشوند. در این شیوهی قصهگویی کودکان با احساسها، اندیشهها و ارزش های گوناگون روبرو میشوند که برای آن ها تازه و سرگرمکننده است. قصهها تخیل کودکان را به جولان درمیآورند و آنها را وارد حوزهای از ماجراها میکنند که در هیچ حال دیگری فرصت رویایی با آنها را ندارند(پولادی،1387).
یک قصه گو خوب، برکلمه ها تسلط کامل دارد و از ارزش آنها و اینکه چگونه می تواند روی شنونده اثر بگذارد با خبر است. او به ارز ش درست قرارگرفتن صفت ها و قیدها توجه دارد و از نیروی ابهام، به هنگام گزینش کلمه های خود، آگاه است او می داند که به هنگام گفتن داستان می تواند با کلمه ها حس لمس کردن، چشیدن و بوئیدن را منتقل کند. او همچنین می داند که می تواند با کلمه ها رنگ، جنس و حتی دما را چنان توصیف کند که شنوندگانش را به دنیای خیال بکشاند. قصه گو تصویرگری است که به جای رنگ از کلمه ها استفاده می کند و تصویرهای او با به کار گرفتن هنرمندانۀ کلمه ها همان رنگ آمیزی را دارد که همکار نقاش او به وسیلۀ رنگ به وجود می آورد. کار
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
قصه گو تنها آگاه بودن از نیروی کلمه ها و آنچه آن
ها در صورت استفادۀ درست و درجای خود نشستن می تواند با خیال انسان انجام دهد نیست. بلکه قصه گو نگران چگونگی رسیدن این کلمه ها به گوش شنونده به وسیلۀ این هنر شفاهی نیز هست(چمبرز،1388 ،ص37). قصه گویی نیز مانند بسیاری از كارهایی كه كودك انجام میدهد، مانند بازی و نقاشی و … میتواند اثرهای مثبتی در پرورش و آموزش او داشته باشد. از نظر افشاری قصه درهای تازهی بیان و مقصود را بر روی كودكان میگشاید و وسایل و ابزار متفاوتی برای بازگو نمودن تجربهها، مشاهدهها و احساسات را در اختیارشان میگذارد، بیان قصه آموزش غیر مستقیم بچه ها در زمینهی كتاب و كتابخوانی است. قصهگویی از راهی غیر مستقیم مزایای رفتار منطبق با اخلاق را به كودكان میآموزد. قصهگویی باعث تلطیف عواطف و احساسات، سرگرمی، بالا بردن سطح كتابخوانی، گسترش گنجینهی واژگانی، تقویت قدرت بیان و حافظه، پرورش ذوق هنری، برآورده شدن نیازهای روانی شنوندگان و … می شود( حنیف،1383).
. قصه کودکان را در کشف جهان پیرامون ، شناخت و آشنایی با نام کنش ها و اشیا ، دست یابی به گفتاری پربار تر و لذت بردن از شگفتیهای زبان یاری می رساند. نخستین تجربه های بسیاری از کودکان از ادبیات با کتابهای تصویری به دست می آید و به آنها کمک می کند تا گنجینه واژگان خود را معنا بخشند خواندن قصه برای كودكان این است كه خواندن آن، نیروی بیان و تكلم كودك را تقویت می كند و گنجینه لغایت و اطلاعات وی غنی تر می شود. از آن سوی، كودك از طریق قصه ای مناسب با مشكلات و مسائل زندگی آشنا می شود و مهارت های اجتماعی بیشتری به دست می آورد. درضمن نباید فراموش كرد كه قصه گویی، فاصله میان قدرت خواندن و قدرت درك كردن را در كودك پر می كند(رحمان دوست،1381).و مسئله ما دراین تحقیق این است یک سوال پیش آمده است که آیا آموزش به شیوه قصه گویی می توان هوش کلامی و گنجینه لغات را افزایش داد یا می تواند نقشی متفاوت ایجاد کند و فرضیاتی درباه قصه گویی و هوش
1-2- بیان مسأله:
قصه و قصه گویی به قدمت تاریخ بشر ریشه دارد به گونه ای که بشر زندگی خود را در چهار چوب قصه ها به تصویر کشیده است و قصه ها نیز زندگی بشر را شکل داده، دگرگون ساخته و متحول نموده اند. قصه ها باز نمایی ما از خودمان و تجربه های مان است. زندگی فرایند پیوسته ای از نظم بخشی و سازماندهی تجربه هاست. هنگامی که شناخت کاملی از جهان وجود ندارد نیاز نسبت دادن معنا به تجارب احساس می شود بدین ترتیب، تجربه ها و رویدادهای عمر طولانی هر یک از افراد به قصه تبدیل می شود. افراد هنگام بیان داستان توالی و رابطه های معنا دار را کشف می کنند و نسبت به وضعیت خود بینش عمیق تری به دست می آورند(دوایودی ،1997).
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1400-05-15] [ 02:19:00 ب.ظ ]
|