و پنج فصل ونتیجه گیری است. در فصل اول، به کلیات و مفاهیم لغوی و اصطلاحی هنجار و فرهنگ وجامعه از دیدگاه اهل لغت و صاحب نظران ونیز نهج البلاغه می پردازد. در فصل دوم سعی شده به ارتباط میان هنجار و فرهنگ وجامعه بپردازد ونقش هنجارهارا در چگونگی تشکیل یک جامعه با فرهنگ غنی دینی  متذکر شود.  واز طرفی با ذکرپیامدهای ناشی از هنجارگریزیها، ملاکهای لازم برای مطلوب و نامطلوب بودن هنجارهای جدید را بیان نموده  است.

 

در فصل سوم نیز به واکاوی علتها وریشه هایی که موجب به وجود آمدن این جریان شده پرداخته است.  اساسی ترین عوامل فردی واجتماعی که سلامت انسان و جامعه را به خطر انداخته و موجب تضعیف وناپایبندی انسان به هنجارها  گشته مورد بحث قرار می گیرد. از جمله ی این امور می توان به انگیزه های روانی واحساس محرومیتها، جهل نسبت به دین و دنیا و عدم شناخت کافی از آن ها ونیز فشار و قدرت عوامل محیطی، اجتماعات آلوده و روشهای حکومتی ناسالم (فشار هنجاری) اشاره نمود. لذا استخراج این ریشه ها و عوامل در توسعه و تعمیق هنجارها  نقش چشمگیری دارد.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

در آخر نتیجه گیری و جمع بندی از این بحث صورت گرفته است.

 

شایان ذکر است که مسلماً در این پایان نامه هیچ گاه ادعا نمی شود که عوامل هنجارگریزی و راهکار های قطعی برای مبارزه با این معضل اجتماعی به طور کامل ارائه گردیده است. لیکن علی رغم اشکالات و نقایص موجود، امید آن می رود که فتح بابی هرچند کوچک برای این امر مهم باشد. والسلام

 

  

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

 

 

 

 

  

 

 

 

فصل اول

 

کلیات

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1-1.تبیین موضوع تحقیق و اهمیت آن

 

یكی از مباحث بسیار جدی در زمینه ی رفتارشناسی درنهج البلاغه، به ویژه در تحقیقات امروزی دارای ارزش می باشد، درخصوص هنجارگریزی های فرهنگی واجتماعی است.چرا که، تمدن و پیشرفتهای یک ملت از هر نظر، در انعکاس فرهنگ و تعهد نسبت به ارزشها وهنجارها می باشد. بشر نیز بدون داشتن ابعاد فرهنگی اجتماعی صحیح، حیات عقب مانده ای خواهدداشت،که در جوامع امروزی تصور وجود آن مشکل است.

 

از دیدگاه حضرت علی علیه السلام برای داشتن فرهنگی غنی در یک جامعه، افراد باید در بند مجموعه ای از تعهدات انسانی و اجتماعی قرار گیرند. امیرالمؤمنین علیه السلام در سخنی راهگشا بنیاد زندگی انسان وصلاح و سامان جامعه را، بر پایبندی به هنجارهای الهی و آداب و رسوم وپیوندهای اجتماعی و انسانی استوار می دانند.به طوری که اگر پایبندی به تعهدات در زندگی نباشد، هر گونه فساد و تباهی را به همراه خواهد داشت.

 

به همین علت حضرت در عهد نامه ی خود به مالک اشتر، ضمن  اشاره به عدم سست شدن تعهدات و شکسته نشدن پیمانها، بهترین توفیقات فردی و اجتماعی را در پایبندی به تعهدات برمی شمرند و سلامت جامعه و فرد را، این گونه تضمین می نمایند.

 

حال اگر تاریخ زمان سه خلیفه ی قبل از امیرالمؤمنین علی علیه السلام بررسی شود، ملاحظه می گردد تعهد به هنجارها و سنت های پسندیده ی زمان پیامبرصلی الله علیه وآله سلّم به فراموشی سپرده شده بود وناهنجاریها در میان توده های مردم  رواج یافته بود. همین امر موجب بروز اختلافاتی در دین وروش پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم گردید، و فرهنگ اسلام را دستخوش انحرافات گرداند.

 

بنابراین پیروی و اجرای احکام و قوانین الهی در جامعه، لازم وضروری است. در این راستا امیرالمؤمنین              علیه السلام انگیزه ی خود را از پذیرفتن امر حکومت، برای این می دانند که نشانه های دین را به جای خود بازگردانند و اصلاح را در شهرها  ایجاد کنند، به طوری که احکام رها شده نیز، به اجرا در آیدو ستمدیدگان درکمال امنیت به سر برند.

 

در حال حاضر نیز بخش اعظمی از جوامع کنونی، بی تعهدی را روش و مبنای خویش قرار داده اند وخود را از قید بسیاری از هنجارها رها ساخته اند، که مسلما این هنجارگریزیها مشکلات زیادی را با خود بههمراه خواهد داشت.

 

لذا این پژوهش سعی در تحلیل وتنظیم نا هنجاریها دارد،  ضمن آنکه با شناخت قدرت وضعف  افراد، به درمان آنها  نیز می پردازد؛ همچنین این آگاهی را می دهدکه چطوردر برابر فشارهای فرهنگی واجتماعی و پیامدهای ناشی از انواع آنها مقاومت باید نمود.

 

هدف نهایی و رسالت این پژوهش گامی در جهت آشنایی و ایجاد تعهد در برابر هنجار ها و ارزشهای رفتاری و اجتماعی می باشد تا با جریان انداختن سنت ها و هنجارهای دینی و بکارگیری صحیح عقل، شخصیت و جامعه سالمی بر مبنای فطرت شکل گیرد.

 

اجرای توصیه های امام علی علیه السلام سبب می شود هنجارها بر قوت خود باقی بمانند و در نهایت فرهنگ در دو بعد مادی ومعنوی غنی گردد وجامعه را از آسیب پذیری مصون بدارد.

 

[1]آمدی، عبدالواحدبن محمد تمیمی «شرح غررالحکم و دررالکلم»، الشارح جمال الدین محمد خوانساری، چاپ سوم، انتشارات دانشگاه تهران، 136 ش 0. ج 1، ص   293  «اصل الدین اداء الامانه و الوفاء بالعهود ؛بنیاد دینداری، امانت را به جا آوردن و پایبندی به عهد و پیمان است.»

 

[2] نهج البلاغه دشتی، نامه 53،«فلا تغدرن بذمتک، و لا تخیسن بعهدک و لاتختلن عدوک فانه لایجتری علی الله الا جاهل شقی؛ هرگز پیمان شکن مباش و در عهد خود خیانت مکن، و دشمن را فریب مده زیرا کسی جز نادان بدکار، برخدا گستاخی روا نمی دارد .»

 

[3] شرح غررالحکم، ج 1، ص 293، «ألامانه فوز لمن رعاها؛ امانت پیروزی و توفیقی است برای رعایت کننده اش .»

 

[4] رک : نهج البلاغه ترجمه دشتی، خطبه 17

 

[5] نهج االبلاغه، خطبه 88 ، « المعروف عندهم ما عرفوا و المنکر عندهم ما انکروا »

 

[6] رک : نهج البلاغه ، خطبه 17

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...