از همان آغاز طلوع اسلام و بوجود آمدن جوامع اسلامی، جمعیت‌ها و گروههایی از پیروان ادیان بدون آنکه به اسلام بگروند در کنار مسلمین در سرزمین‌های اسلامی (دارالاسلام) باقی ماندند و زندگی با مسلمانان را بر مهاجرت یا مسلمان شدن ترجیح دادند، ولی با گسترش سریع اسلام در میان ملل مختلف جهان و رشد فوق العاده امت اسلامی و توسعه سرزمین‌های اسلامی اقلیت های دینی علی رغم آزادی‌ها و زندگی قابل قبولی که داشتند چندان رشد و ازدیاد کمی نیافتند. احقاق حق، بر پاداری عدالت و رساندن انسان به مراتب عالی کمال انسانی، هدف‌های بزرگی است که پیامبران الهی به ویژه پیامبر گرامی اسلام (ص) برای نیل به آنها، رنج‌ها و سختی‌های زیادی متحمل شدند. پیامبران احقاق حقوق افراد را منش و سیره خود قرار می‌دادند. حتی در صورت غلبه و پیروی اکثریت بر آنان، حقوق اقلیت را محترم می‌شمردند و اکثریت را به احقاق حقوق اقلیت ها توصیه و راهنمایی می‌کردند.

 

پیامبران در عین پیروزی غلبه و پیروی اکثریت از آنها دین خود را به اکراه بر اقلیت مخالف خود تحمیل نمی‌کردند و اقلیت با آزادی در جامعه دینی زندگی می کردند. بر خلاف دین ستیزانی که معتقد به تحمیل دین با زور شمشیر هستند.

 

آیه شریفه «لااکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی» اجبار و اکراه افرد در پذیرش دین را منتفی می‌داند و پیامبر گرامی اسلام (ص) و اصحاب ایشان نیز با برخورد و رفتاری محترمانه با اقلیت های ساکن در سرزمین‌های اسلامی، اجبار و اکراه را در پذیرش دین به کار نگرفتند. در واقع مسلمانان نه تنها دین خود را به آنان تحمیل نکردند بلکه با معاشرت های نیک خود آنان را مجذوب خویش ساختند به طوری که گروه‌هایی از کشورهای دیگر که تحت ظلم بودند، خانه و دیار خود را رها کرده و بلاد اسلامی را برای زندگی انتخاب نمودند.

 

اسلام آحاد مردم را در برابر حکومت دارای حقوقی متقابل می‌داند یعنی همچنان که افراد را موظف به رعایت وظایفی در برابر حکومت می داند حکومت را نیز ملزم به مراعات حقوق آنان دانسته است.

 

انسان بر اساس نیاز، یا میل فطری، زندگی جمعی دارد و نمی‌تواند از این هویت جمعی جدا شود، چرا كه بسیاری از نیازهای او در پرتو حیات اجتماعی حاصل می‌گردد. از طرفی در ادیان الهی و اسلام، انسان‌ها به دو گروه مؤمن و كافر دسته‌بندی می‌شوند. این دسته‌بندی، احكام و آثاری را در پی دارد و قلمرو حقوق و وظایف دو گروه را جدا می‌كند. طبیعی است كه یك نظام سیاسی مبتنی بر دین، خط مشی سیاست خارجی خود را بر اساس این آثار و لوازم تعیین می‌كند و پیروان آن آیین نیز روابط خود را بر اساس دستورهای مذهبی خویش منظم می‌سازند. همچنین با توجه به بحث حقوق بشر در میان كشورهای توسعه یافته و فشار آنان بر كشورهای مسلمان در خصوص رعایت حقوق بشر، ما در این تحقیق یكی از مهمترین جنبه‌های حقوق بشر یعنی حقوق اقلیت‌های دینی را از منظر فقه امامیه و حقوق موضوعه مورد واكاوی قرار داده و در نهایت آن را با حقوق بشر معاصر تطبیق می‌دهیم.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

-1- بیان مسئله

 

-2- پرسش‌های تحقیق

 

اقلیت‌های دینی در فقه امامیه و حقوق ایران دارای چه حقوقی هستند؟

 

  • چه تفاوت‌ها و شباهت‌هایی میان حقوق اقلیت‌های دینی، در فقه امامیه و حقوق بشر معاصر وجود دارد؟

1-3- فرضیه ها

 

1-اقلیتهای دینی در فقه امامیه همانند سایر افراد از حقوق برابر و احترام برخوردار هستند.

 

2- بین دیدگاه فقه امامیه با دیدگاه حقوق بشر معاصر در مسئله حقوق اقلیتها تفاوت وجود دارد.

 

3- امکان تعامل بین دو دیدگاه در خصوص این مسئله وجود دارد.

 

 

 

1-4- اهداف تحقیق

 

1- تدوین جامع حقوق اقلیتها در حوزه فقه امامیه با شناسایی موارد ذکر شده در فقه.

 

 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

 

3- غنا بخشیدن علمی به حوزه فقه و اندیشه و بارور کردن فقهی حقوقی به منظور تعامل بین فقه و جهان معاصر.

 

1-5- سوابق تحقیق

 

اگرچه به طور مجزا كتاب یا پایان‌نامه‌ای كه به طور كامل به بررسی حقوق اقلیت‌ها از منظر فقهی و حقوقی بپردازد وجود ندارد اما به شكل پراكنده كتب و مقالاتی وجود دارد. كتاب حقوق اقلیت‌ها تألیف عباسعلی عمید زنجانی به طور گذرا برخی حقوق اقلیت‌های دینی را مورد بررسی قرار داده است. روح‌الله شریعتی نیز در كتاب اقلیت‌های دینی به برخی از حقوق و وظایف اقلیت‌های دینی پرداخته است. وی همچنین در كتاب «حقوق و وظایف غیر مسلمانان در جامعه اسلامی» حقوق و وظایف غیر مسلمانان از جمله حقوق اقلیت‌ها را مورد بررسی قرار داده است.

 

1-6- جنبه نوآوری تحقیق

 

از آنجا كه این تحقیق حقوق اقلیت‌های دینی را به صورت تطبیقی میان فقه امامیه، حقوق ایران و حقوق بشر معاصر مورد بحث قرار داده و به جنبه‌های مهمی چون حقوق مدنی، حقوق سیاسی، حقوق جزایی، حقوق اقتصادی و حقوق اجتماعی آنان پرداخته است، با سایر كارهای انجام گرفته متفاوت است. چرا كه سایر تحقیقات انجام شده، در خصوص یكی از موارد مذكور و آنهم فقط از منظر فقهای امامیه بوده است. بنابراین این تحقیق كاری نو و جدید می‌باشد.

 

1-7- روش تحقیق

 

روش استدلالی و تحلیل منطقی و عقلانی كه از ویژگی تحقیقات توصیفی می‌باشد كه در این تحقیق با استفاده از منابع و مطالعات كتابخانه‌ای از جمله كتب، مقالات، پایان‌نامه‌ها، كتابخانه الكترونیك و … جمع‌آوری و مورد استفاده واقع گردید.

 

1-8- محدودیت‌ها و مشكلات

 

با توجه به كمبود كتب مرجع و مهم در خصوص مباحث فقهی، برای تهیه منابع سفرهایی را به شهر قم انجام داده و برای تهیه منابع مورد نظر با سختی‌هایی مواجه شدیم.

 

– مفاهیم

 

1-9-1- تعریف اقلیت ( مفهوم اقلیت)

 

گزارشگر ویژه كمیسیون فرعی مبارزه علیه اقدامات تبعیضی و حمایت از اقلیت ها والبته به كمیسیون حقوق بشر در سال 1972 طی گزارش نهایی خود اصطلاح اقلیت را این گونه تعریف كرده است: «… گروهی كه از لحاظ كمیت كمتر از باقی جمعیت یك كشور بوده و در وضعیتی غیر حاكم قرار دارند كه اعضای آن از نقطه نظر قومی، دینی یا زبانی دارای ویژگی هایی هستند كه با باقی جمعیت متفاوت است و خصوصاً دارای نوعی احساس همبستگی هستند كه با آن فرهنگ ها، سنت ها، دین وزبانشان را پاسداری می كنند» (كاپوتوتی[1]، 1985: 385).

 

البته بدیهی است كه اقلیت طبق این تعریف، تبعه  كشوری است كه به آن تعلق دارند محسوب می شوند و در نتیجه شامل پناهنده یا مستأمن نخواهد شد.

 

3) مفهوم امروزی اقلیت، مفهومی شمارشی و عددی نیست؛ بلكه این اصطلاح در مورد همه گروههایی به كار می رود كه دریك جامعه زندگی می كنند ولی به علت وابستگی قومی، مذهبی، زبانی و یا حتی غرابت رفتار و عادات، از دیگر افراد آن جامعه متمایز می شوند .

 

در صورتی كه اینگونه افراد زیر سلطه باشندیا از مشاركت در كار جامعه كنار گذاشته شوند؛ یا مورد تبعیض و تعدی قرار گیرند و سرانجام اگر نوعی احساس جمعی و گروهی نیز داشته باشند اقلیت محسوب می شوند ( خوبروی پاك، 1380: 2)

 

4) اصطلاح اقلیت كه غالباً با ویژگی هایی چون، زبانی، قومی، دینی و مذهبی همراه است در بر گیرنده آن دسته از گروههای انسانی  است كه در شرایطی حاشیه ای و در موقعیتی ناشی از فرودستی كمیتی و در عین حال اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به سر می برند                                                                        (پی‌یر، 1374: 5).   

 

5) گروهی كه در حاكمیت شركت نداشته واز نظر تعداد كمتر از بقیه جمعیت كشور باشند و اعضای آن در عین حالی كه تبعه آن كشور هستند ویژگی های متفاوت قومی، مذهبی یا زبانی با سایر جمعیت كشور دارند و دارای نوعی وحدت منافع و همبستگی در جهت حفظ فرهنگ ، آداب و رسوم ، مذهب یا زبان خود هستند (ترنبری،1379: 12).

 

6) گروهی از اتباع یك كشور كه از لحاظ ملی، نژادی، زبانی یا مذهبی از دیگر گروههای مردم متفاوت بوده، از لحاظ تعداد كمترند و قدرت حكومت را نیز در دست ندارند (مهرپور، 1376: 176).

 

1-9-2- مفهوم اقلیت های دینی

 

2) گروههای قومی كه عامل تمایز آنها، مذهب یا اعتقادات دیگر است اقلیت های دینی نامیده می شوند (قاسمی، 1382: 856).

 

1-9-3- مفهوم« حقوق»

 

 1) در هر جامعه ای برای رسیدن به آرمان ها و اهداف آن جامعه كه غالباً استقرار عدالت در روابط مردم و حاكمان و حفظ نظم در اجتماع است، ناچار باید برای تعدادی از مردم، امتیازاتی در برابر دیگران به رسمیت شناخته شود كه با ایجاد تكلیف برای گروه دوم توانایی خاصی به آنان داده می‌شود. این امتیاز و توانایی را كه هر جامعه منظم برای اعضای خود به وجود می‌آورد « حق» می نامند كه جمع آن حقوق است (كاتوزیان، 1380: 33).

 

2) امتیازاتی را كه حكومت به نفع خود در برابر اشخاص جامعه مقرر ساخته و افراد متعهد و ملتزم به رعایت آن امتیازات به نفع حكومتند را حقوق حكومت و به عبارتی وظایف در برابر  جامعه و حكومت می گویند كه از این روبه حقوق متقابل حكومت و مردم تعبیر می شود (شریعتی، 1387: 19).

 

3) جمع حق ، یعنی راستی ها، بهره ها، مواجب، اموال و … ( معین، 1364: 37).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...