بررسی اهداف و دلایل شکل گیری سازمان های منطقه ای |
با تجزیه اتحاد شوروی ، در مناطق گوناگون جمهوری های بازمانده از این تحول عظیم قرن بیستم ، امواج ناامنی و بی ثباتی گسترش یافت . این حادثه سبب شد در آسیای مرکزی، که در دوره اتحاد شوروی ثبات و امنیت داشت، دگرگونی های گستردهای ایجاد شود یکی از مهمترین مسائل مطرح شده در وضعیت استقلال جمهوری های آسیای مرکزی ، تأمین امنیت و آرامش در این منطقه بوده ، که جنگ داخلی خونین تاجیکستان اهمیت آن را روشن ساخت.(کولایی ، 1376، ص76)
از سوی دیگر، با ظهور آسیای مرکزی در صحنه روابط بین الملل ، کشمکشهای تازهای در بین قدرتهای منطقهای و بین المللی بر سر منابع و منافع متصور در منطقه آغاز گردید. عواملی چون ژئوپلیتیک منطقه ، توانایی های بالقوه و بالفعل اقتصادی کشورهای تازه استقلال یافته ، بازارهای جدید و منابع سرشار انرژی موجود در آن کشورها باعث شد تا منطقه مورد نظر بیش از پیش مورد توجه قدرتهایی نظیر چین ، روسیه و آمریکا قرار گیرد. (سازمان همکاری شانگهای ،1388 ، ص 2)
آسیای مرکزی در شرایط پس از فروپاشی شوروی، با دشواریهای گوناگون سیاسی – اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مواجه بوده است . در گیریهای خونین در ازبکستان ، گروگانگیری و شورش در قرقیزستان و پیش از آن جنگ خانمانسوز داخلی در تاجیکستان ، شدت مشکلات سیاسی – اقتصادی این منطقه را آشکار می سازد. دشواریهای روند ملت سازی – دولت سازی و بحرانهای هویت، مشروعیت و کارآمدی، همهی این کشورها را با شرایط پیچیده مواجه کرده است .
ملاحظات امنیتی در طول سال های گذشته سبب شد تا جمهوری های منطقه از ترتیبات گوناگونی برای رفع تهدید بهره برند. ایجاد فرماندهی مشترک نیروهای کشورهای مستقل مشترک المنافع اولین گام در این مسیر بود، که پیمان امنیتی تاشکند (1992/ 1371 ) و سپس تلاش جمهوریهای منطقه برای همکاری با ناتو ادامه یافت .
برای رهبران کشورهای آسیای مرکزی، کسب همکاری و کمک از کشورهایی چون چین و روسیه ، در تأمین امنیت باعث شکل گیری « مجمع شانگهای 5 » شد که با همکاری کشورهای قرقیزستان، تاجیکستان و قزاقستان پدید آمد که در نهایت به سازمان شانگهای تبدیل شد.
سازمان همکاری شانگهای یکی از سازمانهای نوظهور منطقهای است که علیرغم عمر کوتاه ، رشد قابل توجهی داشته است. (عزتی، یزدان پناه ، 1387، ص 57)
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
طرح موضوع
هر چند در مورد امنیت و مفهوم آن در طول تاریخ بشر مفاهیم گوناگونی مطرح شده ، در پایان قرن بیستم و در آغاز هزاره سوم ، بیش از هر زمان دیگری به ابعاد گوناگون آن توجه شده است. اینک مفهوم امنیت در سطوح گوناگون فردی ، جمعی ، ملی ، منطقهای و جهانی مطرح می شود. در مورد منشأ تهدیدهای گوناگون علیه آن نیز برداشتهای متعددی وجود دارد، ولی از مسائل اقتصادی، سیاسی، نظامی، اجتماعی، تا موضوعات مذهبی و زیست محیطی در این زمینه مورد توجه قرار گرفته است. (سیف زاده ،1383،فصل اول )
اهمیت این موضوع برای کشورهای جهان آن قدر افزایش یافته است که برخی از واقع گرایان هدف اولیه سیاست خارجی را تأمین امنیت تلقی کرده اند.(سازمان همکاری شانگهای، 1384 ،ص29) از این دیدگاه میان کشورهای جهان برای تأمین امنیت نوعی رقابت و تعارض وجود دارد.(کولایی ،1385 ، ص 30)
در پی استقلال جمهوریهای آسیای مرکزی ، رهبران منطقه به جای داشتن نقش حمایتی روسیه در تأمین امنیت با تکالیف جدید و دشواری مواجه شدند.(هرزیگ، 1375، ص 20 ) این کشورها فاقد نیروی نظامی کارآمد و مناسب برای ادای این وظیفه بودند. هرچند تجزیه ارتش شوروی ، برای این جمهوریها میراثی را برجا گذاشته بود ، اما این کشورها منابع اقتصادی و تجهیزات لازم را دراین زمینه در اختیار نداشتند. دشواریهای اقتصادی نیز اساسا پذیرش این وظیفه را برای رهبران جدید منطقه دشوارتر می ساخت. رهبران آسیای مرکزی برای پاسخ به نیازهای امنیتی ابزارها و توانایی های لازم را نداشته اند. فراز و نشیب سیاسی – امنیتی در این منطقه پیامدهای مهمی برای چین در بر داشته است.
این منطقه گرفتارمیراث تقسیم بندی قومی – سرزمینی بر جای مانده از دوره استالین و نظام کمونیستی است .(Miller, 1997,p 4). ترکیب قومی کشورهای آسیای مرکزی و حضور اقوام جدایی طلب که خواستار پیوستن به سرزمین های همسایه هستند، در همه این کشورها دشواری آفرین بوده است. نظام دولت های مبتنی بر هویت قومی (دولت سازی مصنوعی و فاقد هویت و اساس تاریخی) که استالین در این منطقه به وجود آورده بود ، امروز میراث پر چالشی را برای این کشورها بر جای نهاده و زمینه را برای اختلافات مرزی و ارضی در میان کشورهای منطقه فراهم آورده است. (کولایی،1385،ص 31)
گذشته از مسائل ناشی از قومیت های منطقه و اختلافات ارضی و مرزی آنها که بسیار پیچیده و متنوع است، جنگ خونین داخلی در تاجیکستان ابعاد تهدیدهای افراط گرایی دینی را روشن ساخت. جنگ داخلی تاجیکستان (1376- 1371) برای رهبران پیشین احزاب کمونیست در آسیای مرکزی – که پس از استقلال جمهوریها به رهبران ملی تبدیل شده بودند – این مجال را ایجاد کرد که فعالیت احزاب سیاسی دینی را تهدید علیه ثبات و امنیت منطقه معرفی کرده، و مانع فعالیت آنها در سراسر منطقه شوند. در دوران پس از نابودی اتحاد شوروی ، تهدید اسلامی به طور فزاینده ای مطرح بوده است.
بی تردید جنگ داخلی تاجیکستان و هراس از گسترش بنیادگرایی اسلامی در شکل گیری سازمان شانگهای تاثیر جدی داشته است. گذشته از تهدیدات داخلی که کشورهای منطقه با آن روبرو هستند، عوامل خارجی نیز تهدیدات امنیتی جدی برای آسیای مرکزی به وجود آورده اند. رقابت های منطقهای برای به دست آوردن فرصت ها و امکانات مناسب، که هریک ار بازیگران منطقهای و فرامنطقهای در پی آن هستند، به نوبه خود اوضاع منطقه را پیچیده تر ساخته است. این رقابت ها آثار مستقیمی بر ملاحظات چین و روسیه در منطقه و پیرامون آن بر جای نهاده است.(Menon, 2003, p, 187)
به این ترتیب آسیای مرکزی در دو سطح داخلی و خارجی با تهدیدات گوناگون مواجه بوده است که این تهدیدات کشورهای همجوار را نیز با نگرانیهای جدی مواجه کرده و سبب بروز تحرکات زیادی در رفتارهای آنها در سطح منطقه شده است. زیرا موقعیت استراتژیک آسیای مرکزی به گونهای است که این منطقه را همواره در گیر چالشهای اساسی از جمله چالشهای امنیتی کرده است.
از طرفی همجواری آسیای مرکزی با افغانستان، این منطقه را به یکی از مسیرهای انتقال مواد مخدر به سوی اروپا تبدیل کرده است. کشت مواد مخدر و انتقال آن از مرزهای همسایه به سوی بازارهای مصرف اروپایی، برای همسایگان افغانستان تهدیدهای فوری در برداشته است. (کولایی، 1385،ص 34)
بنابراین در شرایطی که کشورهای آسیای مرکزی از بحران افغانستان احساس ناامنی میکنند و اعتماد خود را به غرب از دست دادهاند و بیم آن را دارند که ناامنی از جنوب افغانستان به شمال و در مجاورت این کشورها سرایت نماید بنابراین طبیعی است که نقطه اتکا امنیتی، به سازمان شانگهای تحت نفوذ چین و روسیه، تمایل یابد .
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1400-05-16] [ 07:16:00 ب.ظ ]
|