:

یک سیستم خوب نظام راهبری شرکتی برای کاهش تضاد نمایندگی بین مدیران و مالکان ایجاد شده است تا فعالیت‌های مدیریت سود فرصت‌طلبانه را محدود نماید و برای افزایش تنوع اطلاعات حسابداری و مالی کمک می­نماید.

حسابداریحسابداری

در تئوری نمایندگی جریان وجوه نقد، کارایی ساختار نظام راهبری با ظهور مسئله نمایندگی جریان وجوه نقد افزایش می­یابد. علاوه بر این، شواهد تجربی که در مطالعه چی و اسکات (2010) وجود دارد، نشان می­دهد که عدم توجه به این مسئله ممکن است منجر به نتیجه نادرست شود که رویه­های نظام راهبری تأثیر با اهمیتی بر ارزش شرکت ندارند. در شرکت‌های با وجه نقد آزاد مازاد چنانچه مدیران وجه 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

  نقد را برای افزایش رفاه خود بجای افزایش ثروت تمام سهامداران صرف کنند، داشتن عناصر قوی رویه­های نظام راهبری برای این شرکت‌ها موردنیاز می­باشد. بلعکس، در شرکت‌هایی با جریان وجوه نقد اندک، انتظار می­رود که اطلاعات مرتبط را به صورتی منصفانه و بی­طرفانه ارائه دهند طوری که رویه­های نظام راهبری نقش مهمی در این شرکت‌ها نداشته باشند. درکنار وجه مازاد، چشم‌انداز رشد پایین، مسئله اختلافات در نمایندگی جریان وجوه نقد را در بین سهامداران و مدیران شرکت تشدید می‌بخشد. این امر به این خاطر است که شرکت‌های با چشم‌انداز بالای رشد در مقایسه با شرکت‌های دارای فرصت‌های پایین رشد، فرصت استفاده از تمام وجه در دسترس را برای تأمین مالی پروژه­های با بازدهی مثبت دارند. (الدمری و همکاران[1]،2012).

 

با توجه به مباحث جامعه دانشگاهی و یافته­های قوی تجربی که نقش مؤثر رویه­های نظام راهبری را در بین شرکت‌ها با مسئله نمایندگی جریان وجه نقد نشان می­دهند، می‌توان این‌چنین استدلال کرد که ارتباط بین نظام راهبری شرکتی و کیفیت سود موکول به میزان مسئله نمایندگی خواهد بود. مسئله نمایندگی جریان وجوه نقد بالاتر در شرکت، بالا بودن احتمال تغییر در سازوکارهای نظام راهبری را می‌تواند کاهش دهد. درنتیجه، سرمایه‌گذاران قادر خواهند بود بهبود در سازوکارها را ارزش‌گذاری کرده و ارتباط بین نظام راهبری شرکت و کیفیت سود بر این اساس بیشتر خواهد بود.

 

1-2 بیان مسئله:

 

از سوی دیگر اهمیت نظام راهبری شرکتی در جذب سرمایه­های بلندمدت در بازارهای سرمایه، حفظ رشد اقتصادی و درنهایت افزایش کلی ثروت و رفاه عموم بعد از بحران‌های مالی و رسوایی‌های گزارشگری مالی شرکت‌های بزرگ در سرتاسر جهان اهمیت ویژه­ای به خود گرفته است. بنابراین، یک سیستم مطلوب نظام راهبری شرکتی انتظار می­رود که استفاده مدیریتی از فعالیت‌های مدیریت سود فرصت‌طلبانه را مهار کند، بنابراین منجر به تقویت قابلیت اتکای گزارش‌ها سود خواهد شد (هاشم و دو[2]، 2007). تحلیل تدریجی کیفیت سود، شفافیت و سطح افشا منجر به اعتماد پایین سرمایه‌گذاران در ترکیب اعداد حسابداری می­شود.

 

یافته­های مطالعات پیشین در مورد ارتباط بین نظام راهبری شرکتی و کیفیت سود نتیجه‌بخش نبوده است درحالی‌که چندین مطالعه تأثیرات معنادار نظام راهبری شرکتی بر کیفیت سود را نشان داده­اند (چانک و سان[3]، 2010؛ چو و رو[4]، 2007؛ فیرث و همکاران[5]، 2006)، شواهد مطالعات آندرسون، گیلان و دلی[6] (2003)، پترا[7]، (2007)؛ رنزبری و همکاران[8]، (2009)؛ ساریخانی و ابراهیمی[9] (2011) نشان دادند که نظام راهبری شرکت به‌صورت معنادار مرتبط با گزارشگری اعداد سود نمی‏باشد.

 

[1] AL-Dhamari and et al

 

[2] Hashim and Devi

 

[3] Chang and Sun

 

[4] Cho & Rui

 

[5] Firth & et al

 

[6] Anderson and et al

 

[7] Petra

 

[8] Rainsbury

 

[9] Sarikhani

 

[10] Jensen

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...