همانطور که می دانیم نقش کارآفرینان در این رشد اقتصادی- اجتماعی و اشتغالزایی انکارناپذیر است. کارآفرینان با فعالیت های خود اقتصاد جهانی را تغییر داده اند و کسب و کارهای جدید و در حال ظهور بسیاری از فعالیت های نوآورانه را تولید كرده اند که شیوه های زندگی مارا تغییر داده اند.از این رو در این دنیای در حال تغییر که رقابت ها بصورت بین المللی می باشد توجه به مقوله کارآفرینی یکی از دغدغه های مهم دانشگاه و موسسات آموزش عالی است. دانشگاه ها بایستی ضمن همکاری با دنیای کار نیازهای جامعه را مورد توجه قرار دهند و با توسعه ظرفیت های کارآفرینی توان و امکان اشتغال افراد را فراهم کنند.

اقتصاداقتصاد

آموزش  کارآفرینی در نقاط مختلف جهان به سرعت در دانشگاهها و کالج ها در حال رشد است کتز[1] و همکاران2005 دولت ها به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق سرمایه گذاریهای عمده در کارفرمایان احتمالی آینده و کسب و کارهای کوچک موجود در حال رشد می باشند. این روند با تایید این نکته که کارآفرینی می تواند نقشی مهم (حتی حیاتی) در رشد اقتصادی و اشتغال و ادعای این که آموزش 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

  کارآفرینی می تواند نقشی حیاتی در توسعه کارآفرینان بیشتر یا توانمندتر بازی کند، تقویت می شود.

 

آموزش کارآفرینی مهم ترین تلاشی است که بستر لازم برای فراگیری دانش و مهارتهای ضروری رابرای افراد علاقمند مخصوصا دانشجویان و دانش آموختگان دانشگاهی که جویای مشاغل ارضاکننده و چالش انگیز هستند فراهم می کند. این مسئولیت کلا بر عهده دانشگاه ها به ویژه دانشکده ها و گروه های علمی، تخصصی است که با توجه به مقتضیات کنونی و آتی کشور در جهت ایجاد سیستم های مطالعاتی و تدوین برنامه های آموزشی مناسب آموزش کارآفرینی را در سطح دانشگاه ها نهادینه کنند.

 

آمادگی ورود به کسب و کار را شاید بتوان مهمترین ثمره آموزش های کارآفرینی دانست. دوره های آموزش کارآفرینی باید به گونه ای طراحی و اجرا شوند که فارغ التحصیلان این دوره ها بتوانند با بهره مندی از حس استقلال طلبی و اعتماد به نفس کافی وارد بازار کارشده و با شناخت کامل از محیط و قوانین کسب و کار، فرصت های بازار را شناسایی کرده و با بهره گیری از خلاقیت و ریسک پذیری، دانش مدیریتی خود را برای تشکیل یک تیم کاری مورد استفاده قرار داده و کسب و کار مناسبی را راه اندازی نمایند. از این رو پژوهش حاضر در پی بررسی تاثیر آموزش های کارآفرینی بر میزان آمادگی افراد برای ورود به کسب و کار می باشد. در این فصل، پس از تبیین ضرورت و اهمیت موضوع، به بیان مسئله پرداخته و سپس اهداف، سوالات و فرضیات پژوهش را برخواهیم شمرد. در ادامه، کاربرد ها و قلمرو پژوهش را بیان نموده و پس از تعریف واژگان کلیدی پژوهش ، سازمانده ی پژوهش و چگونگی ارتباط مباحث را تشریح می کنیم.

 

 

 

 

 

1-2 اهمیت و ضروریت انجام پژوهش

 

دولت ها و نظام های سیاسی در کشور های مختلف در تلاش برای رشد اقتصادی و توانمندی بومی اقتصاد ملی خود می باشند و از آنجاییکه پس از روی دادن تحولات بزرگ سیاسی و اقتصادی در دهه 90 میلادی که منجر به فروپاشی عقاید کمونیستی و جهانشمول شدن نظریه های مبتنی بر بازار و سرمایه داری شده است.در نظامات سیاسی و اقتصادی معمول در عصر حاضر، عمده فعالیت های اقتصادی بر عهده کنشگران خصوصی و کارآفرینان بخش خصوصی می باشد.

 

از آنجاییکه کنترل اقتصاد بطور عمده در اختیار فعالان اقتصادی بخش خصوصی می باشد و لذا با توانمند سازی ایشان از طریق آموزش های کارآفرینی می تواند بر خروجی کلی اقتصاد و ابتکارات و فعالیت های کارآفرینی اثر جدی گذاشت .

 

با توجه به موارد بالا، با اهتمام ویژه دولتها بر توانمند سازی نیروی انسانی، آموزش کارآفرینی در نقاط مختلف جهان به سرعت در دانشگاهها و کالج ها در حال رشد است و تلاش دولتها به طور مستقیم و غیرمستقیم جهت سرمایه گذاریهای عمده بر کارفرمایان احتمالی آینده و کسب و کارهای کوچک موجود در حال رشد می باشد. این روند با تایید این نکته تقویت می شود که کارآفرینی می تواند نقشی مهم (حتی حیاتی) در رشد اقتصادی و اشتغال در آینده بازی کند و ادعا می گردد که آموزش کارآفرینی می تواند نقشی حیاتی در توسعه کارآفرینان بیشتر یا توانمندتر بازی کند ایفا نماید. متاسفانه، همانطور که محقان متعددی ذکرنموده اند شواهد اندکی برای تایید این ادعاها وجود دارد.

 

در سالهای اخیر تقویت و توسعه کارآفرینی از مهم ترین مسائلی است که در سیاست های کلان یک کشور به آن پرداخته می شود. این مسئله به دلیل نقش و اهمیت قابل توجه کارآفرینان در رشد و پیشرفت اقتصادی کشور می باشد. در وضعیتی که نقش کارآفرینی در اشتغال زایی و رشد اقتصادی، اجتماعی تمام کشورها بالاخص کشورهای توسعه یافته در دهه های اخیر ثابت شده است، آموزش و تعلیم کارآفرینی بین افراد جامعه به مسئله روز کشورهای فرا صنعتی تبدیل شده است. کارآفرینی علاوه بر ایجاد اشتغال موجب بالا رفتن کیفیت زندگی، توزیع مناسب درآمد، کاهش اضطرابهای اجتماعی و بهره وری از منابع ملی می شود. صاحبنظران بر این عقیده هستند که فرآیند و برنامه های آموزشی ویژه می تواند با تغییر بینش و فرهنگ افراد و تجهیز آنها به دانش و مهارتهای خاص راهی را که آنها احتمالا زمان طولانی به آن می رسند بسیار کوتاه نموده و به سرعت یک کارآفرین بالقوه را به یک کارآفرین بالفعل تبدیل می کند. به همین منظور در جند سال گذشته دولتها بطور جدی به تشویق کارآفرینی پرداخته اند. یکی از مهمترین راهکار های توسعه کارآفرینی در میان دانشجویان، توسعه و ارتقا رفتار کارآفرینانه افراد از طریق ترویج، آموزش، حمایت و شناخت مستعدان کارآفرینی است. بدین منظور برای ارتقا قابلیت های کارآفرینی باید برنامه های آموزشی خاصی برای افراد مستعد تدوین شود تا از این طریق بجای این که فارغ التحصیلان دانشگاهها بدنبال استخدام و جستجوی کار باشند خودشان کسب و کار جدید ایجاد کنند.از اینرو ترویج فرهنگ کارآفرینی مستلزم درک اهمیت آن توسط سیاست گذاران و برنامه ریزی جامع و حمایت همه جانبه مقامات و کارگزاران دولتی است

 

[1] Katz

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...