:

 

صرع، یکی ازشایع ترین اختلالات عصبی بعد از سکته­ی­ مغزی است که به وسیله حملات تشنجی وتخلیه بیش از حدوموقت نورون ها یا فعالیت الکتریکی غیر طبیعی مغز تشخیص داده می شود. (Lucindo J. et al, 2010,Xian-Yu Sun et al ,2010)   تشنج یکی از نشانه های بیماری صرع است ولی نخستین حمله نمی تواند بیانگر بیماری صرع باشد، بلکه این بیماری به وسیله حملات متناوب،ناگهانی،زودگذروعودکننده همراه است که معمولا”سطح هوشیاری رانیزدچاراختلال می کند ،باتوجه به مطالعات اپیدمیولوژیک بیش از50-60میلیون نفردرجهان دچار صرع هستند(كاتزونگ، ب. ،فتح­اللهی، ع. ،1380 ،  كاپلان، ه. ، رفیعی، ح. ، 1379، ارضی،ا. ،گله دار،ف.،1370، Lucindo J. et al, 2010,Xian-Yu Sun et al ,2010).حملات صرعی ممکن است درهمه ی سنین،همه ی نژادهاوهر دوجنس بروزکند(ارضی.ا و گله دار.ف،1370). میزان وقوع حملات صرعی در سال­های اولیه زندگی بیش از هر زمان دیگری است. تقریباً در 80 درصد از بیماران،شروع حملات قبل از سن 20 ­­سالگی است(ارضی.ا و گله دار.ف،1370). اگر چه با درمان استاندارد در 80 درصد موارد می­توان حملات تشنج را کنترل کرد,میلیون­ها نفر (500 هزار نفر در ایالات متحده) صرع کنترل نشده دارند. (كاتزونگ، ب. ،فتح­اللهی، ع. ،1380)  علل زیادی برای بیماری­های صرعی وجود دارد که با توجه به گوناگونی انواع آن،  ممكن است مكانیسم ایجاد كننده­ هر کدام متفاوت باشد، از جمله آن علل می­توان به بیماری­های عصبی گوناگون، عفونت، تومور، ضربه فیزیكی، بیماری­های مادرزادی، تب، عوامل سمی و عوامل متابولیك اشاره كرد.( Holtman L. et al, 2009) در مواردی كه علل مشخص برای حملات صرعی پیدا نكنیم، واژه صرع ایدیوپاتیك (Idiopatic) یا اولیه را به كار می­بریم. (سلطان زاده ا.، 1383) سیكلواكسیژنازها (آنزیم سنتز کننده پروستاگلاندین­ها) به دلیل ایفای نقش مهم در اختلالات و بیماری­های عصبی، ممكن است نقش ویژه­ای در بیماری­زایی صرع داشته باشند. نوروترانسمیترهای مختلفی، بویژه GABA و گلوتامات نقشی كلیدی در پاتولوژی صرع دارند. (Hille, B.,1992)

 

باوجودگسترش درزمینه داروهای ضدتشنج جدید هنوز بیماری صرع به طور کامل درمان نشده  است(Lucindo J. et al, 2010)تقریبا95درصدازداروهای رایج وقابل دسترس جهت درمان صرع قبل از1985موردآزمایش قرارگرفت ودر60-70درصدازبیماران تشنج به طوررضایت بخشی کنترل شد(Xian-Yu Sun et al,2010)ولی درحال حاضرحدود3/1ازبیماران پاسخ خوبی به درمان های رایج فعلی نمی دهند،حتی اگرچندین دارو به طورمکمل استفاده شود.علاوه براین بیش از50درضد ازبیماران مبتلا به صرع عوارض جانبی نامطلوبی درحین درمان باداروهای ضدصرع ازخودنشان می دهندکه زندگی آن هاراتهدید می کند(Lucindo J. Quintans-Júnior et al, 2010)این عوارض عبارتند از خواب آلودگی، آتاکسی (ناهماهنگی حرکتی)، اختلال دستگاه معدی- روده­ای، سمیت کبدی و مگالوبلاستیک(بزرگ شدن غیر طبیعی گلبول­های قرمز خون) و آنمی یا کم خونی.

 

لذااین پژوهش به منظور بررسی اثرعصاره الکلی درمنه کوهی برتشنج ناشی ازپنتیلن تترازول به انجام رسیده است.

 

فصل اول: کلیات تحقیق

 

1-1- تعریف واژه ها

 

Convulsion ( تشنج) : 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

 

 

تشنج به حملاتی اطلاق می­گردد كه معمولاً با حركات بدنی شدید به صورت تونیك یا كلونیك یا هر دو همراه است و ممكن است در یك اندام (focal) یا همه اعضا (generalized) دیده شود كه بهترین نمونه آن صرع بزرگ (گرندمال) می­باشد.

 

 Seizure یا حمله :

 

Seizure یك واژه كلی است كه به وقوع حمله ناگهانی یك بیماری گفته می­شود ولی در نورولوژی برای هر گونه حمله صرعی با تشنج یا بدون تشنج بكار می­رود، ممكن است هوشیاری بیمار طبیعی یا مختل باشد.

 

صرع epilepsy :

 

 یعنی بروز دشارژهای الكتریكی غیرطبیعی و گاه­گاهی (paroxysmal) از نورون­ها (یاخته­های مغز) كه به یكی یا آمیزه­ای از حالات بالینی منجر می­گردد.

 

از دست دادن هوشیاری، حركات تشنجی اندام­ها، مات شدن، اختلالات دستگاه خودكار، ادراك حسی غیرطبیعی، رفتار غیرعادی و نشانه­های گوناگون دیگر.

 

پیدایش هر یك از علائم بالا به كانون آسیب در مغز و جای تخلیه امواج صرعی بستگی دارد.

 

در اصطلاح نورولوژی صرع به حملات تكرار شونده­ای گفته می­شود كه از دیدگاه بالینی نماهای گوناگونی پیدا می­كنند. (سلطان زاده ا.، 1383)

 

تونیك tonic :

 

حالت تونیك یعنی اندام­ها در یك وضعیت كشیده وسخت قرار گیرند( extension rigidity) ومعمولاً كمتر از یكی دو دقیقه در آن موقعیت باقی بمانند. بروز صرع ممكن است تنها به شكل تونیك باشد. (سلطان زاده ا.،   1383 Fauci AS.,1998, )

 

كلونیك clonic :

 

در تشنج كلونیك یكی یا همه اندام­ها دچار حركات لرزشی پی­درپی و غیر ارادی می­شود و بیمار مرتباً دست و پا می­زند. ( مانند گوسفند سربریده) در موش این حمله می‌تواند همراه با حالتی مرسوم به «دویدن وحشیانه» باشد (Gower AJ, Noyer MV, Gobert J, Walfert E.,1995)

 

پرش­های میوكلونیك (myoclonic jerks ) :

 

پرش­های سریع ناگهانی و غیرطبیعی اندام­ها می­باشند كه به دلیل انقباض سریع عضلات بویژه ماهیچه­های خم كننده بروز می­نمایند. علت آن دشارژهای صرعی است كه از قشر یا ساقه مغز صادر می­شود.

 

پیش درآمد (Aura) :

 

Aura به نشانه­های عصبی می­گویند كه بیمار معمولاً چند ثانیه پیش از پیدایش حمله تشنج احساس می كند. Aura یك نوع صرع focal به­شمار می­آید كه در حقیقت برای مشخص نمودن كانون صرعی در مغز اهمیت دارد. پیش درآمد (Aura) به اشكال گوناگونی مثل سرگیجه، احساس بوی بد در دهان یا بینی و احساس چشایی نامطبوع بیان می­گردد.( سلطان زاده ا.، 1383)

 

نشانه­ های اخطار دهنده (premonitory symptoms) :

 

برخی بیماران مبتلا به صرع چند روز پیش از حمله، حالات ویژه­ای دارند كه هشدار دهنده بروز صرع در آنها می­باشد. این نشانه­ها ممكن است به صورت عصبی شدن، احساس خوشی، خستگی و یا میل به خوردن غذایی خاص باشد. تفاوت این حالات با پیش درآمد ( Aura) در طولانی بودن آنهاست.

 

دوره پس از حمله postictal phase :

 

این دوره به دنبال پایان یافتن حمله صرعی آغاز می­شود و طی آن بیمار ممكن است حالت سرگیجه و

 

منگی داشته باشد و نوار مغز او كندی (Slowing) نشان دهد. اگر بیمار حمله گرندمال كرده باشد، در این دوره از سردرد و كوفتگی اندام­ها شاكی خواهد بود.

 

 مرحله بین حملات (interictal phase) :

 

فاصله زمانی بین دو حمله پی در پی را كه ممكن است از چند ساعت تا چندین روز باشد، مرحله­ی interictal می­گویند. هر چه این دوره كوتاه­تر باشد، پیش آگاهی بدتر و نشانه كنترل نامناسب صرع است.

 

فلج پس از حمله todd’s paralysis :

 

اگر كانون صرعی در قشر حركتی مخ باشد، گاهی پس از پایان حمله اندامی كه حركات تشنجی داشته است به مدت كمتر از 24 ساعت فلج موقتی بنام « فلج تاد» پیدا می­كند.( سلطان زاده ا.، 1383)

 

صرع كانونی (partial or focal epilepsy) :

 

چنانچه با شواهد بالینی یا نوار مغز، كانونی كه حمله صرع از آن منشأ می­گیرد مشخص گردد، به آن صرع كانونی یا focal گفته می­شود؛ مانند صرع لب گیجگاهی. در  این حالت اگر حمله موضعی باقی بماند، واژه كانونی ساده ( Simple focal seizure) و چنانچه به دنبال آن اختلال هوشیاری نیز بروز كند اصطلاح كانونی مركب (Complex focal seizure) به كار می­رود.

 

 صرع فراگیر اولیه ((Primery Generalized Epilepsy :

 

در این گونه صرع بدون هیچ علامت قبلی و بدون شواهدی از كانونی بودن، بیمار به طور ناگهانی هوشیاری خود را از دست می­دهد یا لحظه­ای مات می­شود ( Petit mal) یا به صرع بزرگ (گرندمال) دچار می­گردد و یا حركات پرشی سریع و قرینه در اندام­های او پدید می­آید.( myoclonic jerks )

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...