:

 

اقلیم یکی از اصلی‌ترین عوامل محیطی است که همه‌ی موجودات زنده وغیر زنده را به شکل مستقیم و غیر مستقیم تحت تأثیر خود قرار می‌دهد. شناخت وضعیت هوا و تغییرات آن از گذشته‌های دور مورد توجه دانشمندان علوم مختلف بوده است. با توجه به تغییرات شدید اقلیمی، این موضوع بیش از پیش نظر بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب کرده است. اقلیم، شرایط متوسط آب و هوا برای یک محدوده­ی خاص و یک دوره­ی خاص است. تغییر اقلیم عبارت است از تغییر معنی­دار در متوسط داده­های هواشناسی در طی یک دوره زمانی. این دوره زمانی معمولاٌ ده ساله و یا بیشتر می­باشد. امروزه نگرانی مهمی در مورد وقوع تغییرات اقلیمی به وسیله فعالیت­های بشر بوجود آمده است، زیرا هر گونه تغییر در آب و هوا بر تولیدات كشاورزی نیز تأثیر خواهد گذاشت. از این رو تغییرات اقلیمی یكی از عوامل مؤثر بر تولیدات محصولات كشاورزی در آینده خواهد بود (ردی و همکاران،2000).  تغییر اقلیم همه بخش‌های اقتصادی را تا اندازه ای تحت تأثیر قرار می‌دهد، اما بخش کشاورزی شاید حساس‌ترین و آسیب پذیرترین بخش باشد، چرا که محصولات کشاورزی وابستگی زیادی به منابع اقلیمی دارند. بر اساس شواهد علمی تغییر اقلیم آینده، بویژه اثرات ترکیبی افزایش دما، بالا رفتن غلظت CO2جو، افزایش احتمال وقوع حوادث جدی (خشکسالی­ها، سیلاب­ها، یخ بندان­ها و(…  و کاهش آب قابل دسترس گیاه می‌تواند اثرات قابل ملاحظه‌ای بر روی محصولات کشاورزی داشته باشد.  بالا رفتن دما موجب بالا رفتن میزان تبخیر و تعرق پتانسیل گیاهی می­شود که نتیجه آن افزایش نیاز آبی گیاهان است.

اقتصاد

 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

 

اقتصاد

شناخت نوسانات زمانی و مكانی پارامترهای هواشناسی(نظیر دما، بارش، رطوبت نسبی،… ) و تأثیر آن بر بخش كشاورزی جهت مدیریت منابع كشاورزی و اتخاذ استراتژی­های مناسب بسیار ضروری می­باشد. بارش از طریق تأمین رطوبت خاك بطور مستقیم بر تولید محصولات دیم مؤثر است و از طریق تغذیه منابع آب سطحی و زیرزمینی تولید فاریاب را بطور غیرمستقیم تحت تأثیر قرار می­دهد (فاهری، 2003). نیاز آبی گیاهان و میزان تولید در بخش كشاورزی به تغییر در پارامترهای اقلیمی بسیار حساس می­باشد. تغییر اقلیم بر دما و توزیع بارش تأثیرات متفاوتی دارد كه در نتیجه آن بر نیاز آبی گیاهان و مصرف آب در بخش كشاورزی مؤثر می­باشد(لطف آبادی، 2010). عملکرد و تولید در محصولات دیم به طور مستقیم تحت تأثیر شرایط اقلیمی است. روی هم رفته، تغییر آب و هوا متاثر از دو عامل دما و میزان بارش است و این دو عامل نیز خود تحت تأثیر سه عامل عرض جغرافیایی، ارتفاع و جریان اقیانوسی قرار دارند(تقدیسیان و میناپور،1382).  بنابراین،  با تغییر هر یک از این عوامل، تغییرات آب و هوایی رخ می­دهد که در پی آن چگونگی زندگی انسان­ها نیز تغییر می­کند. یکی از این اثرهای ایجاد شده در بخش کشاورزی است. به علت تغییر الگوی بارش و دمای میانگین جو، این پدیده می­تواند بر تولید انواع محصولات باغی و کشاورزی که عمده­ترین منابع غذایی کشور را تشکیل می­دهند، آسیب وارد کند (تقدیسیان و میناپور، 1382).

 

تغییرات اقلیم علاوه بر عملکرد محصولات کشاورزی بر ریسک عملکرد محصولات نیز اثر می‌گذارد. در حالت کلی تغییرات شرایط آب و هوایی از جمله عوامل اصلی ریسک عملکرد در بخش کشاورزی تلقی می‌گردد. از این رو بررسی میزان اثرگذاری تغییرات اقلیم بر عملکرد محصولات کشاورزی از جمله گندم آبی و دیم، نخود دیم، عدس دیم و جو آبی و دیم در استان کردستان نیز حائز اهمیت خواهد بود تا میزان ریسک افزایی آنها مشخص گردد. این مسئله مهمی است که این تحقیق به دنبال آن می‌باشد.

 

با توجه به وضعیت اقلیمی و بازار محصولات کشاورزی ایران اکثر محصولات کشاورزی که در مناطق مختلف کشور تولید می­شوند به نوعی از ریسک­های تولید (عملکرد) و قیمت متأثر هستند. طبق تعریف بهرامی و آگهی (1384)، ریسك در فعالیت‌های كشاورزی عبارت است از: شرایط ناپایداری كه تولید محصولات كشاورزی را به مخاطره می‌اندازد و باعث ایجاد خسارات مالی و احساس ناامنی در روحیه و زندگی كشاورزان می‌شود. فعالیت­های کشاورزی استان کردستان نیز از این قضیه مستثنا نیستند. استان کردستان جزو استان مهم در تولید محصولات زراعی و باغی کشور محسوب می­شود. گندم، نخود، جو از جمله مهم‌ترین و عمده­ترین محصولات این استان هستند که نوسانات قیمت و عملکرد آن‌ها در سال­های مختلف تأثیرات نامطلوبی را در درآمد کشاورزان ایجاد کرده است. محصولات گندم، جو و نخود به ترتیب 76، 6 و 10 درصد از سطح زیرکشت اراضی زراعی استان کردستان رو پوشش می­دهند (وزارت جهاد کشاورزی، 1391).

 

2-1- ضرورت و اهمیت تحقیق

 

آگاهی از روابط بین پارامترهای اقلیمی و عملکرد و تولید محصولات زراعی در سطوح مختلف محلی، منطقه‌ای و ملی برای تحلیل آثار تغییر اقلیم و پدیده­های حدی اقلیمی (خشک‌سالی) بر تولید محصولات کشاورزی، امنیت غذایی و ارائه راهکارهای تطبیقی مناسب برای مقابله با آن کاربرد دارد. در دهه­های اخیر بررسی آثار اقتصادی تغییر اقلیم بر بخش کشاورزی و ارزیابی راهکارهای تطبیق و سازگاری به این تغییرات به یکی از موضوعات مورد علاقه­ی اقتصاددانان کشاورزی نیز تبدیل شده است (مندلسون و همکاران1994). اقتصاددانان کشاورزی اغلب تغییرات اقلیم را بر اساس تأثیری که بر درآمد کشاورزان با تأثیری که بر رفاه و مازاد اقتصادی جامعه دارد (ریلی و همکاران، 2002)  مورد بررسی و تحلیل قرار داده‌اند و به دنبال پاسخگویی به این پرسش­های مهم بوده­اند: که اثر تغییرات پیش­بینی­شده در اقلیم بر عملکرد، تولید و عرضه محصولات زراعی چگونه است و چه اثری بر امنیت غذایی در سطح جهانی و در کشورهای مختلف خواهد داشت؟ و یا واکنش بازار جهانی کالاهای کشاورزی و غذایی به این تغییرات چگونه است؟(فیشر و همکاران، 2009 و وایکس یانگ و همکاران، 2009).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...