امروزه، جهانی شدن تجارت، تغییرات سریع تكنولوژیك، بازارهای شدید رقابتی و رایزنی فشرده و قدرتمندانه شركتها سازمانها و بنگاههای اقتصادی را وادار به تغییر سیستم مدیریتی خود مینماید، برای تطبیق و سازگاری با این تغییرات، مدیریت پروژه و پروژه محوری در مدیریت از اهمیت بالایی برای سازمانها برخوردار است. تولید کنندگان در بازار رقابتی امروز باید هزینه های تولید را تا حد امکان کاهش دهند تا بتوانند کالاهای خود را با قیمتی مناسب و قابل رقابت با دیگر رقبا به بازارها عرضه کنند. بنگاههای اقتصادی چارهای جز بالا بردن بهرهوری و انجام کارهای بیشتر و بهتر با صرف منابع و زمان کمتر ندارند. از همین جاست که مفاهیمی همچون پروژه، کنترل پروژه، زمانبندی پروژه و … مطرح شدهاند.
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
دنیای ارتباطی امروز به کمک فناوری اطلاعات و اینترنت امکان مشارکت بیشتر بنگاههای اقتصادی را فراهم آورده است و این خود امکان تعریف پروژه هایی بزرگتر را تسهیل کردهاست. تاخیر در ساخت یا توزیع، گاهی به از دست رفتن یک بازار میانجامد و از این روست که حداقل کردن زمان انجام پروژهها در کنار کیفیت و قیمت اهمیت بیشتری مییابد.
با توجه به همین مفاهیم، به دنبال طرح و زمانبندی برای انجام یک پروژه خواهیم بود که مسلما تاثیر بهسزایی در موفقیت پروژه و رسیدن به اهداف آن بازی خواهد کرد. این زمانبندی از طرفی باید با توجه به محدودیتهای منابع باشد و از طرف دیگر ممکن است به دلایل مختلف به دنبال حداقل کردن مدت زمان انجام پروژه باشیم و یا به دلایل اقتصادی به دنبال بیشینه کردن ارزش خالص فعلی پروژه باشیم.
یك پروژه مجموعهای از فعالیتهاست كه برای دستیابی به منظور یا هدف خاصی انجام میگیرد. پروژهها شامل فعالیتهایی هستند كه باید در تاریخهای معین، با هزینههایی معین و كیفیت تعیینشدهای به انجام رسند. بین این فعالیتها روابط پیشنیازی برقرار است و روابط تقدم- تاخر بین آنها وجود دارد، به این معنی که برخی فعالیتها وابسته به برخی دیگر هستند و برای اجرای یک فعالیت باید فعالیتهای پیشنیاز آن پایان یافته باشند یا حداقل تا مرحله لازم پیش رفته باشند. برنامه ریزی پروژه عبارت است از تعیین ترتیب زمانی یا برنامه زمانبندی جهت انجام فعالیتهای وابسته که تشکیل دهنده پروژه هستند. لازمه موفقیت هر پروژه، دستیابی توام به هر سه عامل زمان، هزینه و كیفیت معین است و خارج شدن هر یك از سه عامل مذكور از حدود تعیین شده، میتواند به انجام پروژهای ناموفق و غیراقتصادی منجر شود. از فاکتورهای مهم موثر در زمان و هزینه پروژه منابع مورد استفاده در پروژه از قبیل پول و مواد اولیه و تجهیزات و نیروی انسانی است. برخی منابع تجدیدپذیر هستند یعنی مصرفی نیستند و بارها میتوان از آنها استفاده کرد مانند نیروی انسانی و برخی دیگر مانند مواد خام مصرفی هستند و تجدیدناپذیر میباشند. معمولا این منابع محدود هستند و بین فعالیتها بصورت مشترک استفاده میشوند که این خود باعث ایجاد محدودیتی دیگر در اجرای فعالیتها و زمانبندی پروژه میشود. یک فعالیت برای اجرای خود باید تمام منابعش مهیا باشد تا به فعالیت اختصاص یابد. گاهی میتوان یک فعالیت را میتوان با تخصیص بخشی از منابع مورد نیازش، شروع کرد ولی برای خاتمه آن باید همه منابع مورد نیازش تامین شود. در اینجا فرض براین است که در ابتدای شروع هر فعالیت از پروژه همه منابع مورد نیازش به آن فعالیت تخصیص داده شود و پس از اجرای فعالیت، منابع باقیمانده آزاد گردند. منابع مورد نظر نیز تجدیدشدنی هستند.
بطورکلی انجام پروژه به پنج فاز تقسیم میشود. فاز اول، تعربف پروژه است که بر چگونگی پیدایش دید نسبت به پروژه و تعیین اهداف تاكید دارد. در این فاز، برخی عناصر كلیدی مجزا گردهم آمده و به تخمین اینكه پروژه چهچیز را باید ارائهدهد، میپردازد، فعالیتهای پروژه مشخص میگردد و اهداف كلی پروژه تعریف میشوند. فاز دوم، برنامهریزی پروژه است که شامل تعیین منابع لازم برای انجام پروژه، برنامهریزی، زمانبندی و تهیه بودجه پروژه است. در این مرحله اهداف به فعالیتهای ملموس تبدیل میگردند و گروههای كاری برای انجام این فعالیتها تشکیل میشود. در این مرحله است که محدوده پروژه واقعی میشود و توالی فعالیتها تعیین میشوند و زمانبندی موقت انجام میگیرد و برنامه تخصیص منابع به فعالیتها تهیه میشود. این تحقیق نیز در این فاز انجام میگیرد و به زمانبندی پروژه با توجه به محدودیت منابع میپردازد و در تلاش است تا با استفاده از روشهای بهینه سازی و الگوریتمهای فراابتکاری[1] بهترین توالی انجام فعالیتها را که کمترین زمان اجرا دارند را تعیین کند. فاز سوم، اجرای پروژه است که فعالیتهای هماهنگسازی و راهبری تیم پروژه بهسوی انجام موثر فعالیتهای پروژه را شامل میشود. نامین منابع مورد نیاز مانند پول، نیرویانسانی، تجهیزات در این مرحله انجام میگیرد. فاز چهارم، هدایت و كنترل پروژه است که در آن بر چگونگی انجام پروژه نظارت میشود. مرحله سوم و چهارم همزمان انجام میگیرند. تاكید این فاز بر روی چگونگی برخورد موثر مدیر با تاخیرات ناخواسته، تخطی از سقف بودجه یا تغییر محدوده پروژه است. ممکن است در این فاز پروژه دوباره برنامه ریزی و زمانبندی شود. آخرین فاز پروژه، بستن پروژه است؛ زمانی كه بازتاب همه فعالیتها و تلاشهای انجامشده را میتوان دید بیشك مهمترین فاز پروژه ، بستن و اتمام آن است. فازهای دو تا چهار یعنی برنامهریزی، اجرا و كنترل در یك چرخه قرار دارند؛ این به دلیل ماهیت وابستگی درونی این فازها به یكدیگر است. مثلا گاهی لازم است تا برنامه پروژه با توجه به تجربیات بدستآمده در حین اجرا، یا بواسطه تغییرات پدیدآمده در طول پروژه، اصلاح شود و نتایج اصلاح مجددا برای اجرا ارسال گردد.
[یکشنبه 1400-05-17] [ 12:06:00 ق.ظ ]
|