درباره آغاز سحر و ساحری بحثهای فراوانی شده است؛ از كتیبهها، تصاویر، علایم و اشیایی كه از حفاریهای باستانشناسی بدست آمده است، چنین برمیآید كه سحر و ساحری از زمانهای خیلی قدیم در میان مردم رواج داشته است و آن را مورد استفاده قرار میدادند از بررسی تاریخ به این نكته پی میبریم كه اهل بابل از نوابغ این فن بودهاند. انسانها در دوران بعثت پیامبران بر اثر دعوت آنها از جادو و جادوگری اعراض نموده و به خالق و مالك كاینات، ایمان و اعتماد پیدا میكردند، اما با رحلت پیامبران و گذشت زمان و بر اثر هجوم مشكلات در دام اوهام و خرافات افتاده و بعضاً به جادوگران رجوع میكردند.
در تاریخ انبیاء علیهم السلام ملاحظه میکنیم سحر و جادو قبل از حضرت ابراهیم علیه السلام در میان آکدیان و زرتشتیان ایران و نئوفیثاغورثیان یونان رایج بوده است.
از دقت در تعالیم انبیاء علیهم السلام مییابیم که بخشی از روشنگری و مبارزه انبیاء علیهم السلام پیرامون سحر و جادو و مروجین آن بوده است. گستره سحر و جادو در فراخنای تاریخ بشری فراز و نشیبهایی داشته است.
از زمان حضرت نوح (علیه السلام) انسانهای بیایمان، پیامبران را به جادوگری متهم میكردند و این تهمت تا زمان حضرت پیامبر اكرم ادامه داشت.
خداوند تبارك و تعالی میفرماید: ((كَذَالِكَ مَا أَتی الَّذِینَ مِن قَبْلِهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا قَالُواْ سَاحِرٌ أَوْ مجنُون)). (الذاریات/52)
هیچ پیغمبری به سوی مردم نرفته، مگر این كه گفتهاند: او جادوگر یا گرفتارجن زدگی است.
همان طورکه در قرآن کریم درباره حضرت موسی اشاره شده ،سحر و ساحری درحد گسترده و وسیع رواج داشت، به گونهای كه مردم آن زمان اشتغال به این فن را از كمالات میپنداشتند. مردم جاهل برای دفع مشكلات و ضرر و گزند دیگران به ساحران روی میآوردند، حتی پادشاهانی همانند فرعون مصر برای بقای حكومت و حفاظت تخت و تاج خود به جادوگران متوسل میشدند.
سحر و جادو یکی از موضوعاتی است که در همه زبانها و فرهنگها راجع به آن مطلب نوشته شده است. در همه ممالک و در هر زمان و موقعیت، علیرغم فراوانی آنچه که دانشمندان درباره سحر و باورهای ساحران مطلب دارند و آن را به عالم ماوراءالطبیه نسبت میدهند.
اسلام به منظور نجات بشریت از این کابوسهای وحشتزا و بازیچه نگشتن زندگی و سرنوشت خلق به دست غیبگویانی که تیر به تاریکی میافکنند، شعبده بازی، کهانت، عرافه و ابزار کهانت از قبیل: ((طرق)) و ((خط)) و غیر آن و سحر و ساحری و افسونگری و رقیه خوانی و غلط بافی و سایر دعاوی باطل آنها را با شدیدترین وجهی تحریم نموده و کاهن و ساحر را در ردیف مشرکین قرار داده است. و ارتزاق اشخاص را ازاین رهگذرها از مکاسب محرمه و این مشاغل را از کارهای ممنوعه دانسته و کسی را که به ساحری بپردازد محکوم به قتل میداند (که شدیدترین مجازات برای ساحر میباشد). و نیز کسانی را که در پی افسون و رقیه (کاغذنویسی) و پیشگوئیهای کاهن و فالگیر بروند گناهکار دانسته، و به عذاب دوزخ وعید میدهد. و مراجعه به کاهن و ساحر را شرک به خدا و منافی توحید و تعالیم اسلامی و مغایر توکل به آفریدگار و انکار حکمت عالیه و مشیت قاهره الهی معرفی کرده، وبنابر فرمایشات ائمه شیعه علیهم السلام ،برای حفظ مومنان ازشر جادوگران وکاهنان ،اذن مبارزه و باطل کردن عمل آنان نیز صادرشده است.
کلید واژهها: سحر، ساحر، کهانت، کاهن، باطل السحر، شیطان، اجنه، طلسم؛
دیباجه
الحمدلله رب العالمین والصّلاة والسّلام علی سیّدنا محمّد رسول الله صلّی الله علیه وآله وسلّم.
انسان موجود مکرّم عالم خلقت است و پروردگار متعال با ایجاد بدیع خلقت و خلقت بدیع، نیروها و استعداد شناخت در او ودیعه نهاده و بفرمودهاش در قرآن کریم موجوداتی را تابع و مسخّر او قرار داد. لیکن علیرغم آگاهی خالق کریم به انسان و معرفی جهان هستی و موجودات آن به خلیفهاش، برخی از انسانها به مقام خود بیتوجهی کرده و در تاثیر و تاثّر از برخی موجودات راه افراط و تفریط میپیمایند و در برقراری ارتباط با پیرامون خود از شناخت ومعرفی و میزان پروردگار غفلت بلکه تغافل میکنند، از مصادیق این موارد ساحران وکاهنان اند.
اطلاع اخبار از غیب و پیشگویی از حوادث آینده و آگاهی از آنها, از جمله اموری است كه همواره مورد توجه انسان بوده وبشر از دیر باز به دانستن آینده مجهول علاقه داشته و می خواسته به هر طریق ممكن, دریچهای به عالم غیب باز نموده و از وقایعی كه در آینده اتفاق میافتد, مطلع گردد. میتوان گفت: این تمایل, یك امر غریزی و باطنی است, كه از سوی پروردگار در نهاد انسان به ودیعه و امانت نهاده شده است, زیرا به عقیده روانشناسان[1]: (یكی از غرایز باطنی بشر, حس كنجكاوی و كشف مجهولات است) و روشن است که فعالیت این حس منحصر به زمان حال و وضع موجود نمیشود, بلكه در برگیرنده زمان گذشته و آینده میباشد.[2]
بررسی در این زمینه و نقل روایات بسیار در این مباحث به اطناب می انجامد.لیکن به قدر میسور به آن توجه می کنیم.
در قرآن کریم نقل شده که در زمان سلیمان نبی و حضرت موسی و برخی انبیاء دیگر علیهم السّلام، مسئله سحر مطرح بود و طواغیت زمان آنها برای مقابله با کلمهی ((التوحید)) از سحر و کهانت استمداد مینمودند. و به ساده لوحان مینمایاندند که با سحر و باطل السحر میتوان به مقابله پیام ( سخن حق )انبیاءمرسل رفت.
میدانیم که گرمی بازار سحره یا بازار گرمی آنان، به خاطر وجود افراد کم عمق و سطحینگر و منفعت طلب است که حضرت امیرالمومنین علیه السلام آنان را در نهج البلاغه شریف معرفی فرمود. در این میان شیطان، این دشمن قسم خورده در منحرف کردن انسانها از عقیده حق و ایمان، از سحر و جادو حربهای کارا ساخته و مع الاسف جمعی از مسلمانان فریب شیاطین و شیادان و ساحران و جادوگران را خورده و آنها را دانای غیب و موثّر در عالم هستی میپندارند و در تامین برخی از نیازهای خود به آنها مراجعه بلکه متوسل میشوند و با چنین باور و اقدامی از اصالت و سلامت دین و ایمان خود فاصله گرفته بلکه مرتکب اعمالی میشوند که با مبانی دینی سازگار نیست. بلکه مخاطراتی برای آنان به دنبال دارد.
حوادثی که در عالم رخ میدهد آیا همه با اراده خداوند است یا خیر؟ مثلاً معصیتها و ظلمهایی که میشود، آیا انسان هادر بدیها سهم دارند؟
زیرا که اسلام میگوید که انسان روی کره خاکی عمل صالح می دهد. قرآن کریم میفرماید: ((إِنْ أُریدُ إِلاَّ الْإِصْلاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَ ما تَوْفیقی إِلاَّ بِاللَّهِ عَلَیْهِ تَوَكَّلْتُ وَ إِلَیْهِ أُنیبُ )) (هود/88)
ترجمه: نمیخواهم مگر اصلاح و شایسته گردانیدن (نهى نمودن شما را از كارهای زشت) تا آنجا كه توانایى دارم، و نیست توفیق و راه یافتن من (در هر كاری) مگر به هدایت و راهنمایى خدا، بر او (كه بهر چیز قدرت و توانایى دارد) توكّل و اعتماد كرده (از غیر او روی برگردانده ام)، و (در كارهایم) بسوی (امر و نهی) او باز میگردم.
پس یکی از اهداف آفرینش ،اصلاح و عمل خیر بوده است و مومنان نیزبه تبع انبیای الهی دنبال اصلاح و بهترکردن زندگی باسرمشق الهی بودهاند و همیشه از ظلم و فساد و مصادیق آن مثل سحروکهانت نهی و دوری کردهاند.
ولی مفسدان هم روی زمین زیستهاند و از این اعمال برای برهم زدن روابط و گمراهی نوع بشر و رسیدن به خواستههای نفسانیشان مثل
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
قدرت و ثروت و شهرت برعلیه دیگر انسانها استفاده میکنندوقرآن کریم می فرماید:((ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذیقَهُمْ بَعْضَ الَّذی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ))(روم/41)
ترجمه: به سبب آنچه دستهای مردم فراهم آورده، فساد در خشكی و دریا نمودار شده است، تا [سزاىِ] بعضی از آنچه را كه كردهاند به آنان بچشاند، باشد كه بازگردند.
سحروکهانت از وجوه افساد در زمین:
توضیح : انسانهایی که در دوران بعثت پیامبران بر اثر دعوت آنها از شیاطین و دستیاران آنها (ساحران و جادوگران) دوری نموده و به پروردگار خالق و مالک کائنات ایمان و اعتقاد پیدا میکردند اما بر اثر سنّت خلقت (آزمایش) و مشکلات در دام دزدان دین و اوهام و خرافات افتاده و از مسیر مستقیم هدایت و انسانیّت فاصله بگیرند، بلکه اشتغال به این فن را از کمالات دانسته و انسانهای بیایمان پیامبران را به جادوگری متهم میکردند و این اتهامات محدود به پیامبران معیّنی نبوده است.
از این رهگذر به حکم کریمه قرآن ((ولتکن مّنکم اُمةً یدعونَ اِلی الخَیر و یأمرونَ باِ لمعروفِ و یَنهونَ عَن المُنکرِ و اُولئِکَ هُمُ المُفلِحوُنَ)) (آل عمران /104)
ترجمه : باید گروهی از شما باشند که مردم را به نیکی فرا خوانند و به کار درست وادارند و از زشتی نهی کنند، آنان رستگارانند.
از آنجایی که سحروکاهنان یک نمونه از فساد در زمین بودهاند، خداوند متعال ملائکهای را مثل هاروت و ماروت بین مردم فرستاد تا به آنان چگونگی ابطال سحر آموزش داده و به علما هم دستور داده با استفاده از آیات و ادعیه ماثوره و ترویج تعقل، سحرساحران و مکر کاهنان را باطل کنند.
لذا با استمداد از الطاف لایزال کردگاری حسب وظیفه دینی در پرتو قرآن کریم وروایات وسیره حضرات معصومین وظیفه خویش دانستم که با ماهیت سحر و جادو و مقولاتی در این زمینه و ضررهای دینی و دنیوی آن آشنا شده، خود را در فضای تبلیغی انبیای عظام علیهم السلام در مواجهه با این منحرفین بیابم و ره توشه خود را تقدیم همکیشان خود نماییم تا در این فراز دِینِ خود را به دین مبین اسلام و وجود نازنین پیامبر اکرم و ائمه معصومین علیهم و آلهم السّلام اداء نموده و وظیفه خویش را به انجام رسانم.
فصل اول
کلیات و تعاریف
1-1 کلیات
1-1-1 تعریف و اهمیت موضوع
مطرح بودن مسئله سحر درمتن تاریخ جوامع بشری و توجه کتب آسمانی از جمله قرآن کریم به این مسئله و برخورد مردم به ویژه مخالفان با انبیاء از منظر (سحر) به خصوص نبی خاتم صلی الله علیه وآله و مبارزه برخی از انبیاء ازجمله موسای کلیم با سحر و تفکیک بین معجزه و سحر و افشای چهره مدعیان و معارضان انبیاء، بر آن شدم تا کنکاشی دراین عرصه داشته باشیم.
حقیقت این است که با پیامبران به طور فردی و گروهی موافقت و مخالفت شده است. از جمله مخالفین شناخته شده آنان ،ساحران و جادوگران و کاهنان بودهاند. در برخی از کتب آسمانی به ویژه سرآمد آنها قرآن کریم ازافراد مخالف با انبیاء علیهم السلام صحبت شده که ساحران گروهی از آنان میباشند.
باید توجه داشت که مخالفت آنها دارای درجهای ازاهمیت بوده که در چندین آیه از آن سخن رفته و کریمه ((نحن تقصّ علیک احسن القصص)) نیز ناظربه این گونه موارد مثل داستان حضرت موسی علیه السلام وساحران بوده است.
با توجه به فرصت کم پیامبر و کثرت مخالفین طبقه اشراف زمان جاهلیت، اگر ساحر و ساحران در نظر مهم نمی بودند قرآن کریم در فرازهای مختلف از آن سخن نمیآورد، پس این موضوع دارای اهمیت بوده است. که آیات زیراقدام مشرکان برای دفع رسالت پیامبران را یادآوری می کند:
«قَالَ لِلْمَلَإِ حَوْلَهُ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِیمٌ.» (الشعراء/٣٤)
«وَعَجِبُوا أَنْ جَاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ وَقَالَ الْكَافِرُونَ هَذَا سَاحِرٌ كَذَّابٌ.»(ص/4)
«إِلَی فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَقَارُونَ فَقَالُوا سَاحِرٌ كَذَّابٌ.»(غافر/ ٢٤)
«وَقَالُوا یَا أَیُّهَ السَّاحِرُ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِنْدَكَ إِنَّنَا لَمُهْتَدُونَ.» (الزخرف/٤٩)
نتیجه آن که سحر و ساحری هم واقعی (نه فرضیه) و هم قابل توجه بودند.
در اهمیت موضوع از نظرقرآن می توان به وجود بالغ بر 50 آیه در قرآن کریم که به صورت مسقیم موارد مربوط به سحر را بیان کرده که شامل داستان انبیاء عظام الهی ومبارزاتشان با ساحران بوده ونیز در فرمایشات وسیره امامان شیعه علیهم السلام می باشد که در این پایان نامه به آنها خواهیم پرداخت.
1-1-2 هدف از انجام تحقیق
1.بیان ودسته بندی موضوعی آیات مرتبط در قرآن کریم ومیزان اهمیت قرآن به مبارزه علمی و عملی با سحر و جادو وکهانت وعوامل شیطانی آن.
2.شناساندن این گروه (نحله) ایدهها و تفکرات شان و راههای رهایی از آنهابارهنمایی روایات وسیره معصومین علیه السلام.
3.آموزش کلاسیک شیوههای مدون برخورد منطقی و اصولی و فرهنگی با آنان شامل:
الف- مباحثات و مناظرات و محاجات با آنها؛
ب- معرفی آنان به جامعه با استفاده از همه ابزرهای ممکن و آموزش تئوریک و عملی؛
ج- انتشار مقالات، کتاب و رساله، ساخت فیلم[3]، انجام سخنرانی و دیگر فعالیتهای فرهنگی؛
[1] به كتاب حس مذهبی یا بعد چهارم, روح «نوشته تا نه كی دو كه نه تن مسیحی فرانسوی, ترجمه مهندس علیقلی بیانی, چاپ 1343, ص 35» مراجعه شود.