آب کالایی با ارزش و غیرقابل جایگزین در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور­هاست و نقش محوری آن را در آمایش سرزمین، توسعه زیر ساخت­ها و حفظ، تعادل و پایداری اکوسیستم و محیط زیست، نمی­توان انکار کرد. کمبود آب در ایران، تأمین آن را در بسیاری از مناطق کشور مشکل ساخته و به تدریج بر ابعاد آن افزوده است.

اقتصاد

در سال­های اخیر، تشدید خشکسالی و همچنین کاهش منابع آب ورودی به دریاچه ارومیه باعث افت شدید تراز آب آن دریاچه شده است. اهمیت اجرای پروژه­های توسعه منابع آب در حوضه دریاچه ارومیه با توجه به پتانسیل مناسب آب و خاک منطقه و همچنین تراکم جمعیت در حاشیه آن شرایطی را ایجاد می­نماید که جهت حفظ، بهبود و بهره­برداری بهینه از این منابع؛ پروژه­های آبی متعددی مورد مطالعه قرار گیرد. درجهت حفظ شرایط اکوسیستم منطقه و همچنین بهبود وضعیت دریاچه ارومیه، بررسی­های متعددی در طول سال­های اخیر بعمل آمده است، که یکی از آنها طرح انتقال آب مازاد رودخانه زاب (گلاس) می باشد. از سال 1390 طرح حفاری تونل انتقال آب گلاس و انتقال بخشی از آب رودخانه لاوین که سرشاخه اصلی رودخانه زاب می­باشد به سمت حوضه آبریز دریاچه ارومیه و دشت نقده در دست مطالعه و اجرا قرار گرفته است. انتقال آب این رودخانه از طریق یک تونل به طول تقریبی 35 کیلومتر صورت خواهد گرفت. تونل گلاس به دو قطعه یک (جنوبی) از کیلومتراژ 000 تا 000+15و قطعه دو (شمالی) از کیلومتراژ 000+15 تا 661+35 تقسیم شده است (شکل 1-1). محدوده مورد مطالعه در این تحقیق شامل هر دو قطعه تونل می­شود. دهانه ورودی این تونل از بالادست مخزن سد کانی سیب آبگیری می­شود و دهانه 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

  خروجی آن در دامنه شمالی کوهستان بیگم قلعه قرار دارد و آب تونل را وارد دشت نقده و حوضه آبریز دریاچه ارومیه خواهد نمود. قطر پیش­بینی شده این تونل 3/6 متر و میزان دبی آب انتقالی به حوضه دشت نقده و دریاچه ارومیه حدود 623 میلیون متر مکعب در سال در نظر گرفته شده است (مؤسسه مهندسین مشاور ایمن­سازان، 1390).

 

2-1- طرح مسئله

 

طرح تونل انتقال آب گلاس با طول تقریبی7/35 کیلومتر جهت انتقال بخشی از آب رودخانه لاوین كه سرشاخه اصلی رودخانه زاب می‌باشد به سمت حوضه آبریز دریاچه ارومیه و دشت نقده در مرحله مطالعه و اجرا است.

 

دهانه ورودی تونل در عرض جغرافیای´45 °36 شمالی و طول جغرافیایی ´26 °45 شرقی قرار دارد و شهرستان پیرانشهر در10 كیلومتری غرب محدوده مورد مطالعه، نزدیكترین شهر به دهانه ورودی می‌باشد. دهانه خروجی تونل در عرض جغرافیایی ´09 °36 شمالی و طول جغرافیایی ´46 °45 شرقی و در 16 كیلومتری جنوب شرق شهرستان نقده واقع شده است  (مؤسسه مهندسین مشاور ایمن­سازان، 1390).

 

احداث سازه‌های زیرزمینی نظیر تونل‌ها معمولاً باعث تغییراتی در رژیم جریان آب­های زیرزمینی می­شود. در هنگام اجرا و احداث سازه‌های زیرزمینی معمولاً مقادیر متنابهی آب زیرزمینی به داخل آنها وارد می شود و موجب كاهش بار هیدرولیكی منابع آب­های زیرزمینی، كاهش آبدهی چشمه‌ها و چاه­های منطقه می­شود. با توجه به وجود چشمه­های متعدد در اطراف مسیر تونل گلاس و تأمین آب شرب و کشاورزی روستاهای اطراف از آب این چشمه ها، این نکته که تأثیر حفر تونل گلاس بر روی آبدهی این چشمه­ها به چه میزان خواهد بود باید مورد توجه قرار گیرد.

 

3-1- ضرورت انتقال آب به دریاچه ارومیه

 

دریاچه ارومیه، بزرگترین دریاچه داخلی کشور و دومین دریاچه آب شور جهان است. تغییر شرایط اقلیمی وکاهش نزولات جوی، بهره‌برداری بیش از حد از رودخانه‌های جاری به دریاچه و پایین بودن بازده کشاورزی در حوضه سبب کاهش شدید سطح آب و افزایش شوری شده است. آورد متوسط سطحی حوضه در حدود 2/7 میلیارد متر­مکعب در سال می‌باشد که حداقل نیاز اکولوژیکی دریاچه در حدود 1/3 میلیارد مترمکعب در سال، باید از آن تأمین گردد. بنابراین کنترل و تخصیص بهینه آب قابل برداشت، یعنی 1/4 میلیارد متر­مکعب، مسئله مهمی به شمار می‌آید. حوضه آبریز دریاچه در شمال­غرب ایران واقع شده است. مساحت این حوضه در سال 1389 در حدود ٥١٨7٦ کیلومتر مربع می­باشد. این حوضه حدود نیمی از استان‌ آذربایجان غربی، بخش وسیعی از استان آذربایحان شرقی و بخشی از کردستان را شامل می­شود (بی­نام، 1389).

 

آمارها نشان می‌دهد که از سال 1374 تراز آب دریاچه ارومیه سیر نزولی داشته است به ‌طوری که در اواخر سال 1388 به سطح 4/1271 متر از سطح آب‌های آزاد رسیده است (Zarghami, 2010)، که این میزان 7/2 متر کمتر از سطح تراز اکولوژیک و3/4 متر کمتر از تراز متوسط درازمدت 40 ساله (1385-1345) آن می‌باشد. سطح تراز اکولوژیک، سطح آب اکولوژیکی با در نظر گرفتن نیازهای بیوشیمیایی برای رشد و حیات آرتمیا (نوعی سخت پوست که در آب­های شور زیست می­کند) در نظر گرفته می­شود. میانگین بارش بر روی سطح حوضه دریاچه ارومیه در دوره آماری 1375-1346 برابر 46/246 میلی­متر بوده است در شرایطی که در دوره 1386-1376 این مقدار به 68/204 میلی­متر کاهش یافته است (شکل 1-2). از طرف دیگر میانگین بلند مدت غلظت نمک این دریاچه 180 گرم بر لیتر و میانگین غلظت نمک طی 20 سال گذشته 210 گرم بر لیتر بوده است، این رقم در سال 1388 در بحرانی­ترین شرایط به 320 گرم بر لیتر که حد فوق اشباع است، رسیده است (بی­نام، 1389). بنابراین طرح­های توسعه منابع آب مانند طرح انتقال آب تونل گلاس در دست اجرا هستند تا از افزایش افت تراز در دریاچه ارومیه جلوگیری شود. اما باید به این نکته نیز توجه شود که حفر چنین تونل­هایی خود چه تأثیری بر منابع آب، در طول مسیر حفر می­گذارد.

 

4-1- اهداف

 

 در سال­های اخیر تشدید پدیده خشکسالی و کاهش منابع آب ورودی به دریاچه ارومیه سبب کاهش شدید سطح آب آن شده است؛ همچنین خشک شدن بخش­های ساحلی دریاچه موجب عکس شدن گرادیان هیدرولیکی در منطقه و نفوذ آب شور به آب شیرین شده است. از سوی دیگر پیش­بینی می­شود با ادامه روند خشکسالی و به دنبال آن تداوم خشک شدن بخش­های بیشتری از دریاچه، وزش بادهای ساحلی موجب انتقال نمک و رسوبگذاری آن در زمین­های کشاورزی اطراف دریاچه و در نتیجه از بین رفتن مرغوبیت زمین­های کشاورزی اطراف و تبدیل آنها به شوره­زار شود و به موجب آن باعث بیکاری و مهاجرت ساکنین منطقه خواهد شد. در این راستا طرح انتقال آب گلاس به منظور انتقال بخشی از آب رودخانه لاوین از سرشاخه اصلی رودخانه زاب به حوضه آبریز دریاچه ارومیه و دشت نقده، در دست مطالعه و اجرا قرار گرفته است (مؤسسه مهندسین مشاور ایمن­سازان،1390)، از سوی دیگر در مسیر حفر تونل گلاس تعداد زیادی روستا موجود است که اهالی آنها به کار کشاورزی و دامپروری مشغول هستند، اکثر این روستاها آب مورد نیاز کشاورزی و دامپروری وحتی آب آشامیدنی خود را از چشمه­های منطقه تأمین می­کنند؛ بطور مثال چشمه کانی­کوخا که در نزدیکی روستای کانی­اشکوت واقع است آب مورد نیاز کشاورزی پائین دست را تأمین می­کند و یا از آب چشمه کیله­سیپان جهت آبیاری باغات و مزارع روستای کیله­سیپان استفاده می­شود، به همین منوال آب چشمه­های یاراحمد، زینان­جیان، علامتی، دروزنه و دیگر چشمه­ها به مصرف اهالی روستاها می­رسد. به همین دلیل آبدهی این چشمه­ها به طور مستقیم بر زندگی مردم تأثیر گذار است. بنابراین در این تحقیق سعی بر آن شده تا تأثیر حفر تونل بر چشمه­های منطقه برآورد شود و چشمه­هایی که آبدهی آنها تحت تأثیر حفر تونل هستند مشخص شوند، پیش­بینی این تأثیرات می­تواند گام مهمی برای برنامه ­ریزی و همچنین ایجاد راهکاری جهت تعدیل اثرات سوء حفر تونل باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...