نقد تصوف از منظر ابوالفرج عبدالرحمن ابن جوزی و پاسخ به نقدها با تکیه بر … |
128
امامودفاعازصوفیان. 128
امامودفاعازتفكرصوفیه. 130
امامخمینیومحییالدینابنعربی.. 132
نکاتجالبتوجهحضرتامامدربارهکتابفصوصالحکمابنعربیدرایننامه. 133
نامهمهمدیگرامامخمینی (س) 134
توحید 135
صراطالله.. 135
صراطمستقیم. 135
صراطهایخاص… 136
کمالوجمالالله.. 136
سیروسلوک.. 137
ذوقایمانی.. 137
بارقهایازحبخدا 137
افراطوتفریط.. 138
آفاتسلوک.. 138
موانعسلوک.. 139
عارفانواهلمعرفت.. 139
عارفبالله.. 139
حقیقتمعراجروحانی.. 140
عارفحقیقی.. 140
نظرانسانعارف.. 140
طلبانوارمعرفت.. 141
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
لباسهستی.. 141
سلامتمطلق. 142
زهدحقیقی.. 142
صفاتعارفبالله.. 142
جایگاهمخلصانومنزلگاهمقدسان. 143
لایقانمجلسانس… 144
غاصبانبیتالله.. 144
صاحبانیقین.. 145
مردمچندطایفهاند. 145
فتوحاتثلاثه. 146
محبوبترینمخلوقخدا 146
برهانصدیقین.. 147
انسبامحبوب.. 147
اهلیقظه. 148
نتیجه 149
نتیجهگیری.. 150
کتابنامه.151
چكیده:
از منتقدان مهم اهل سنت در قرن ششم ابوالفرج عبدالرحمن ابن جوزی (متوفی597) است. وی قسمت اعظم کتاب “تلبیس ابلیس” را به نقد آراء و آداب سلوک و رفتار صوفیان اختصاص داده است. به نظر او از جمله خدعه های شیطان با صوفیان ترک کسب و کار و نکاح، عزلت نشینی، پوشیدن خرقه و رواج سماع، نظر بر احداث اعتقاد به حلول و اتحاد و ادعای عشق الهی است. وی در کتاب دیگری به نام “صیدالخاطر” در جاهای گوناگون به نکوهش صوفیه پرداخته، اما مخالفان صوفیه از کتاب تلبیس ابلیس او بیشتر استقبال کرده اند. با این حال وی مشایخ اولیه صوفیه را سلف صالح می داند و از جمله بدعت گذاران محسوب نمی دارد. وی در “صفة الصفوة” نیز از بسیاری از صوفیان به نیکییاد کرده است.
از قرن هفتم برخی عالمان شیعه امامیه برای پی ریزی عرفان شیعی کوشیدند. گروهی از علماء که تحت تأثیر ابن عربی و شارحان او هستند میان صوفیه ای که ملتزم به رعایت ظاهر و باطن شرع هستند با آن هایی که آداب و تعالیم غیرشرعی دارند فرق می نهند. به طور کلی تقریبا تمامی علما و فقهای شیعه که در آثارشان گرایشهای عرفانی وجود دارد، از این جمله اند. مثلا در آثار امام خمینی(س) سخنانی در تجلیل از شیوایی گفتار ارباب تصوف و استفاده از حقایقی که اهل کشف و ریاضت گفته اند وجود دارد. ایشان همچنین در برخی آثار خود احادیث معصومین را در خصوص تهذیب نفس با احوال و مقامات عرفانی تطبیق داده است و عالمانی چون سید بن طاووس و شیخ بهایی و محمدتقی مجلسی را در شمار عرفا دانسته است. در عین حال امام خمینی (س) از صوفیه از آن جهت که فقط به امور باطنی دین توجه دارند و به جهات سیاسی و اجتماعی آن بی توجه اند انتقاد کرده است.
کلیات
بیان مسأله:
تصوف و اندیشه های صوفیانه همواره در طول تاریخ، از سوی اهل شرع و عقل و عرف مورد نقد و جرح قرار گرفته اند. به طور کلی در میان علمای اهل سنت تا به امروز تقریبا دو جریان عمده در برابر تصوف وجود داشته است : گروهی که با جنبه هایی از تصوف موافق ولی با برخی آرا و آداب صوفیان مخالف بوده و تصوف سنی (تصوف مشایخ اولیة تصوف تقریبا تا قرن چهارم ) را از تصوف باطنی(اهل غلو) یا تصوف فلسفی ــ که نمایندگانش حلاج، ابن عربی و پیروانشان هستند ــ جدا می کنند. این گروه از نمایندگان چنین تصوفی شدیدا انتقاد می کنند و آن را متأثر از عرفان هند، مسیحیت و فلاسفة یونان می دانند و گروه دیگر از مخالفان تصوف طرفداران جنبش وهابیت (پیروان محمدبن عبدالوهاب متوفی 1206) و سلفیه (پیروان محمد عبده متوفی 1323)اند که تصوف را انحراف از اسلام، مخرب و تماما بدعت می دانند. البته در میان سلفیه کسانی هم هستند که برخی از صوفیان سده های اولیه را از حکم تکفیر مستثنی می دانند. از جمله ناقدان جدی جریان تصوف، ابوالفرج عبدالرحمان ابن جوزی (متوفی 597) است که در آثار متعددی به نقد آموزه های تصوف پرداخته است. وی که از منتقدان مهم اهل سنت در قرن ششم محسوب می شود، با آنکه مشایخ اولیه صوفیه را «سلف صالح » می داند و از جملة بدعت گذاران محسوب نمی دارد اما قسمت اعظم کتاب معروف خود تلبیس ابلیس( صص 181ـ427) را به نقد آرا و آداب سلوک و رفتار صوفیان اختصاص داده است. به نظر او از جمله خدعه های شیطان با صوفیان، ترک کسب و کار و نکاح، عزلت گزینی، پوشیدن خرقه ــ که حکم لباس شهرت را دارد ــ، رواج سماع و غنا و رقص، نظر بر احداث (برنایان)، اعتقاد به حلول و اتحاد و ادعای عشق الاهی است. وی در کتاب دیگری به نام صیدالخاطر (در مواضعی گوناگون از جمله: صص 54، 60، 108، 202، 205، 298 و 352) به نکوهش صوفیه پرداخته اما از کتاب تلبیس ابلیس او مخالفان صوفیه بیشتر استقبال کرده اند.
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1400-05-16] [ 09:54:00 ق.ظ ]
|