مطالعه ی کانه زایی سولفیدی ماگمایی در سنگهای اولترامافیک |
1-2- افیولیت
افیولیتها، قطعات باقیمانده لیتوسفر اقیانوسی هستند که در اکثر سلسله کوههای بزرگ زمین در قارهها و جزایر جایگیری شدهاند. سن آنها بسیار متفاوت است، سن قدیمیترین آنها مربوط به پروتروزوئیک با سن در حدود 800 میلیون سال میباشند. افیولیتها علاوه بر پرکامبرین (پروتروزوئیک) در فانروزوئیک نیز تشکیل شدهاند، قابل ذکر است که تمرکز اصلی افیولیتها در محدوده مزوزوئیک-سنوزوئیک است (Moores et al., 2000). سلسله کوههایی که در نتیجه تصادم و برخورد به وجود آمدهاند مانند آپالاش، اورال یا حتی کوههای عظیمی که به آن سلسله جبال آلپی میگویند غنی از تودههای افیولیتیاند و میتوان آنها را در امتداد نواری پرپیچ و خم و خطی، در طول هزاران کیلومتر تعقیب کرد. واژه افیولیت در سال 1813 توسط برونیار، برای معرفی سنگی با زمینه سرپانتینی که کانیهای مختلفی در آن وجود داشته و غالباً با سنگهای آتشفشانی، گابروها و رسوبات سیلیسی یا چرت همراه بوده، به کار رفته است (Brongniart, 1813). در طی قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، اصطلاح افیولیت، معرف تجمعی از سرپانتینیتها، گابروها و اسپیلیتها با یا بدون رادیولاریت یا چرتهای وابسته بود که در لیگور آپنین و در آلپ غربی داخلی رخنمون داشتهاند. این رخنمونهای افیولیتی آلپی، به شدت تکتونیزه، چینخورده و دگرگون شدهاند. استینمن (1927)، در یک بازنگری، که وی آن را مجموعه سه قسمتی معرفی کرد (متشکل از سرپانتینیتها، دیابازها و رادیولاریتها) همزادی انواع ماگمایی (سرپانتینیتها ـ گابروها، دیابازها و اسپیلیتها) را پیشنهاد کرد. به نظر وی، تمام اینها در یک لاکولیت عظیم تفریق یافته و به داخل رسوبات ژئوسنکلینال تزریق شدهاند (Steinmann, 1927). درور (1957) در مقالهای از منشأ گوشتهای پریدوتیتهای نوع آلپی و جایگزینی تکتونیکی به حالت جامد قطعات گوشته فوقانی آن، دفاع کرد (De Roever, 1957). در اواخر سالهای 1960، با بررسیهای دقیقی که در یونان، قبرس، ترکیه و عمان انجام شد به این نتیجه رسیدند که استقرار تکتونیکی قطعات لیتوسفر اقیانوسی شامل دو مجموعه کاملاً متفاوت است:
1 ـ تکتونیتها: بخش گوشته پریدوتیتی قاعدهای که با دگرشکلیهای پلاستیک دمای بالا مشخصاند.
2 ـ کومولاها: توالی ماگمایی پوستهای با دگرشکلی کم که یک بخش گابرویی آن از نوع انباشتهای است.
در اوایل سالهای 1970، کولمن، برای معرفی تکتونیک خاص لیتوسفر اقیانوسی بر روی حاشیه قارهها، اصلاح فرارانش را به کار برد (Coleman,1970). اختلاف نظر بین زمین شناسان اروپایی و زمین شناسان آمریکایی باعث شد که همه در تعریف اصطلاح مشترک افیولیت به توافق برسند. کنفرانس پن روز در سال (1972) به همین منظور تشکیل شد و نتایج آن به شرح زیر میباشد (Anonymous, 1972):
واژه افیولیت جهت معرفی مجموعهای خاص از سنگهای مافیک تا الترامافیک به کار میرود، بنابراین این واژه نام یک سنگ خاص نیست، طبق این تعریف، یک مجموعه افیولیتی از قاعده تا بالا شامل (شکل1-1):
1ـ مجموعه الترامافیک، شامل هارزبورژیت، لرزولیت، دونیت با مقادیر متفاوت که معمولاً فابریکهای تکتونیکی از خود نشان میدهند.
2ـ مجموعه گابرویی که بیشتر بافت کومولایی داشته و معمولاً واجد کومولاهای پریدوتیتی و پیروکسنیتی بوده و عموماً دگرشکلی کمتری نسبت به مجموعه الترمافیک قبلی دارند.
4ـ مجموعه آتشفشانی بازیک که عموماً به صورت بازالتهای بالشی در بخش بالایی توالی افیولیتی و در زیر رسوبات فوقانی گسترش دارند.
5ـ سنگهای همراه افیولیتها که عبارتند از:
ـ یک بخش رسوبی فوقانی که به طور مشخص از چرتهای نواری، شیلهای نازک بین لایهای و کمی سنگ آهک تشکیل شدهاند.
ـ تودههای پودیفورم کرومیت که معمولاً داخل دونیتها یافت میشوند.
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
ـ سنگهای نفوذی و نیمه عمیق فلسیک سدیک (پلاژیوگرانیت).
باید ذکر کرد که محققان نکات کلی زیر را به تعریف فوق اضافه کردهاند:
ـ سطح تماس گسلی بین واحدهای قابل نقشهبرداری بسیار زیاد است و ممکن است، مقاطع کامل وجود نداشته باشد.
ـ یک مجموعه افیولیتی ممکن است ناکامل، قطعه قطعه و جدا از هم و دگرگون شده باشد.
شکل 1‑1- یک ستون افیولیتی، نظیر آنچه در بیانیه کنفرانس پن روز (1972) مشخص شده است. A= پریدوتیت برجا مانده گوشته، B1= کومولای لایه لایه اولترامافیک، B2= کومولای لایهلایه گابرویی، B3= گابرو ایزوتروپ، C= مجموعه رگهای (دایک دیابازی) ، D= روانه بازالتی
(گدازه بالشی) ، E= رسوبات پلاژیک، MP= موهوی پترولوژیکی، Ms= موهوی لرزهای
(Caron et al., 1989).
1-3- منشأ افیولیتها
وضعیت ژئودینامیکی و منشاء افیولیتها مسأله مهمی است، در این راستا ژئوشیمیست ژاپنی (Miyashiro, 1973) کار تحقیقی در مورد ژئوشیمی سنگهای خروجی و برپایه نمودارهایی که بر اساس ارتباط عناصر پایهگذاری شده بود منتشر کرد. در این کار تحقیقی، رفتار عناصر اصلی و فرعی در گدازههای افیولیت ترودوس در قبرس را انتشار داد که تماماً مشخصات ولکانیسم نوع کمان را نشان میدادند و به هیچ وجه مشابه خصوصیات ژئوشیمی بازالتهای نوع پشتههای میان اقیانوسی ( MORB) نبودند. ژئوشیمیستهای دیگر نیز طیف وسیعی از افیولیتها با خصوصیات کمان را توصیف نمودند. مجموعه این تحقیقات بنائی محکم جهت معرفی افیولیتهای نوع فوق فرورانش را فراهم کرد. امروزه مشخص شده است که تعدادی از حوضههای اقیانوسی در موقعیت پشت قوس واقع شدهاند. از طرفی میتوان حوضه های اقیانوسی را در حاشیه قارهها و یا درون کمانها و در محل پیشانی کمآنها مشاهده کرد که گویای محل برخورد یا تصادم هستند. سرنوشت این حوضههای اقیانوسی با موقعیت تکتونیکی این چنین، با سرنوشت جزایر قوسی همزمان، که در محل پوسته قارهای به وجود آمدهاند، به نوعی گره خورده است. بنابراین میتوانیم فرضکنیم که در گذشته تعدادی از افیولیتهای فرارانده بر روی حاشیه قارهها از حوضههای اقیانوسی حاشیهای منشأ گرفتهاند
(درویش زاده، 1381).
1-4- تقسیمبندی افیولیتها
در حال حاضر، حدود 150 مجموعه افیولیتی با سن متفاوت شناسایی شده و از بین آنها حدود 40 مورد از آنها دقیقاً نقشهبرداری و توصیف شدهاند (Nicolas, 1989). این افیولیتها، شواهد با ارزشی از کف اقیانوس و امکان مطالعه دقیق ساختمان و ترکیب پوسته اقیانوسی و گوشته فوقانی وابسته به آن را در طول مقاطع زمینشناسی به ما عرضه میکنند (شکل1ـ2). افیولیتها را از نظر ماهیت سنگشناسی پریدوتیتهای گوشتهای برجا مانده به 3 گروه بزرگ تقسیم کردهاند ( (Nicolas & Boudier, 2003:
الف) افیولیتهای نوع هارزبورژیتی (HOT): در این نوع افیولیتها مقطع گوشتهای اساساً هارزبورژیتی است و بیشتر تهی شدهاند مثل افیولیت عمان.
ب) افیولیتهای نوع لرزولیتی (LOT): این افیولیتها انواعی را شامل میشوند که مقطع گوشته لرزولیتی داشته و کمتر تهی شدهاند. نظیر افیولیت لیگوریا در ایتالیا.
ج) افیولیتهای نوع حدواسط (LHOT): افیولیتهایی که مقطع گوشتهای آنها از هارزبورژیت و لرزولیت است مثل افیولیت ترودوس قبرس.
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1400-05-16] [ 05:27:00 ب.ظ ]
|