تعیین ارزش غذایی و قابلیت هضم سه گونه مرتعی خلر(Lathyrus sativa)، قدومه(Alyssum inflatum) و گونه … |
شناسایی و استفاده از منابع علوفهای که در مناطق مختلف محلی بهصورت دانش بومی موجود است بسیار حائز اهمیت بوده و در صورت انجام کارهای ترویجی مناسب سبب برنامهریزی بهتر و جایگزینی گونههای مناسبتر خواهد شد. لذا جمعآوری اطلاعات علمی در زمینه منابع علوفهای جدید و شناخت کمی و کیفی این منابع یکی از مهمترین عوامل تضمین موفقیت در دامپروری و کمک به تأمین منابع غذایی میباشد. بهرهبرداری از گونههای علوفهای مرتعی و سایر علوفههای جایگزین در دهههای اخیر در دنیا سبب رونق اقتصادی و اجتماعی جمعیت و ساکنان محلی بهویژه دامداران شده است(یونسکو[1]، 2004). مشکل تغذیه دام در کشور ما همواره از مهمترین و مطرحترین مسائل دامپروری بوده و علیرغم فعالیتهای انجام شده در طی سالهای گذشته، راه حل اصولی برای رفع این مشکل ارائه نشده است. امروز ازدیاد جمعیت و افزایش تقاضا و همچنین کمبود منابع تأمینکننده موادغذایی، جهان را با چالشی عظیم در زمینه تغذیه مواجه ساخته است به گونهای که آمار گرسنگی در سال 2009 در جهان به مرز یک میلیارد نفر رسید(یونسکو، 2004).
با رشد جمعیت نیاز به منابع جدید مواد غذایی و همچنین استفادهی بهینهتر از پتانسیلهای موجود دارای اهمیت فراوان میباشد به گونهای که تولید موادغذایی تا سال 2050 باید حدود 70 درصد افزایش یابد تا بتواند نیازهای غذایی جمعیت نُه میلیارد نفری این کره خاکی را تأمین نماید(فائو، 2009).
در امر تغذیه، منابع گوشتی و پروتئینی و به تبع آن منابع تغذیهای دامها حائز اهمیت است در آیندهای نزدیک کشاورزان علیرغم کمبود زمین جهت کشت علوفهها مجبور به تولید بیشتر خواهند بود از این رو شناسایی منابع جدید تأمین علوفه یک نیاز اساسی محسوب میگردد. هزینه تأمین مواد غذایی دام یکی از بالاترین هزینهها میباشد چناچه نزدیک به 65-70 % هزینههای مربوط به پرورش ونگهداری دام در رابطه با مسائل تغذیهای میباشد (هاشمی، 1375).
اهمیت تغذیه مناسب و کافی دام، ایجاب میکند که ارزش غذایی هر یک از مواد خوراکی در تغذیه دام و طیور، معمولاً با ارزیابی ترکیبات مغذی و ضریب قابلیت هضم آنها بیان میگردد. جمعیت کشور با نرخ فزایندهای در حال افزایش است، با افزایش جمعیت جهان تقاضا برای به کارگیری منابع پروتئینی جهت تغذیه مردم رو به فزونی میباشد. دامداری در کشور ما از سابقه بسیار طولانی برخوردار میباشد و ایران در سالیان پیش یکی از صادرکنندگان محصولات دامی بوده است. امّا در سالهای اخیر، نه تنها کشور ما صادراتی در این زمینه نداشته بلکه به یکی از واردکنندگان این محصولات تبدیل گردیده است. عوامل زیادی در بوجود آوردن این شرایط دخیل بوده است. اول آنکه در
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
دهههای اخیر رشد جمعیت در کشور آهنگ بسیار تندی داشته و همچنین الگوهای مصرف نیز با گذشت زمان تغییر نموده است. دوم اینکه، شیوه دامپروری در ایران بهصورت سنتی بوده و حتی در سالهای اخیر که تحولات چشمگیری در تمام جنبههای تغذیه دام و پرورش دام، در جهان به وقوع پیوسته است هنوز هم بخش عمدهای از تولیدات دامی کشور، از دامداران سنتی تأمین میگردد و تعداد محدود دامپروریهای صنعتی نیز، بهطور کامل خود را با پیشرفتهای روز افزون علوم دامی در جهان همگام ننمودهاند (گلسن و اینال[2]، 1995).
علوفههای مرتعی از مهمترین منابع غذایی مورد استفاده دام محسوب میگردد. متأسفانه هنوز ارزش غذایی بسیاری از این علوفههای مرتعی چه از جنبه تجزیه تقریبی و چه از لحاظ تغذیه دام ناشناخته مانده است. در نشخوارکنندگان به علت وجود میکروارگانیسمها در شکمبه و توانایی آنها در تجزیه و ساخت مواد مغذی به ویژه پروتئین میکروبی، بیان ارزش پروتئین بر مبنای قابلیت هضم آن کافی نمیباشد. لذا امروزه سیستم پروتئین قابل تجزیه و پروتئین قابل هضم در شکمبه برای ارزیابی پروتئین مواد خوراکی و نیاز نشخوارکنندگان استفاده میگردد. به طور تجربی ثابت شده است که بعضی از این علوفههای مرتعی از لحاظ غذایی برای دام خوشخوراک و مفید میباشند (کاظمی و همکاران، 1387).
توسعه تولیدات دامی منوط به بهرهبرداری معقول از منابع تجدید شونده میباشد که مورد نظر متخصصین علوم مرتعداری و دامپروری میباشد. جمعآوری اطلاعات علمی در زمینه علوفههای مرتعی میتواند راهگشای استفاده مناسب از آنها باشد که منوط به شناخت مواد ناشناخته در گیاهان مرتعی میباشد. بهطوریکه امروزه شناسایی گیاهان مرتعی با ارزش در سیستمهای پرورش دام در کشورهای حوزه دریای مدیترانه و خاورمیانه مورد نظر متخصصین دام قرار گرفته است(گلسن و اینال، 1995).
قابلیت هضم یك فاكتور مهم برای ارزش غذایی بوده و ارتباط بین محتوای مواد غذایی و انرژی قابل دسترس نشخواركنندگان را تعیین میكند. تركیب شیمیایی مواد غذایی درباره ویژگیهای فیزیكی و كیفیت مواد غذایی اطلاعاتی میدهد كه جهت نتیجهگیری از قابلیت هضم و كارایی مورد انتظار از غذاهای دریافت شده توسط شكمبه استفاده میشود(اکسپرت[3]، 1986). روش استفاده از حیوان زنده و روش کیسههای نایلونی از روش های مرسوم بیولوژیکی هستند و روش آزمایشگاهی جدید روش آزمون گاز میباشد. روش کیسههای نایلونی با داشتن برخی اشکالات، هنوز در تعیین ارزش غذایی مواد خوراکی مورد قبول میباشد. این روش وقت گیر، پرزحمت و پرهزینه بوده و از این رو استفاده از روشهای آزمایشگاهی سریعتر و کم هزینهتری مثل استفاده از فنآوری جدید آزمون گاز مورد توجه قرار گرفته است (مارشال[4] و همکاران، 1997).
بیش از 3000 میلیون هکتار (بیش از 25%) از سطح خشکیهای زمین را مراتع و چراگاهها تشکیل داده و 4000 میلیون هکتار از اراضی جنگلی و بیشهزارها قابلیت چرای دام را دارند بهطوریکه علوفه حاصل بیش از 90% انرژی غذایی 1500 میلیون واحد دامی شامل گوسفند، بز، گاو، گاومیش، شتر و غیره را تأمین میکنند. لذا علوفه مراتع، بهطور غیرمستقیم بخش اعظم غذای ساکنین زمین را تولید می کنند( شیندی[5] و همکاران، 2000).
مراتع با وسعت 90 میلیون هکتاراز 164 میلیون هکتار مساحت ایران، یکی از گستردهترین عرصههای محیطزیست میباشد، که با تولید سالانه 10 میلیون تن علوفه خشک از اهمیت زیادی در تأمین مواد پروتئینی برخوردار می باشد. ازاین وسعت فقط 9/3 میلیون هکتار جزء مراتع خوب درجهبندی شده که اغلب در مناطق با بارش مناسب مانند استان گیلان قرار دارند(مرکز آمار ایران، 1389). استان گیلان دارای مساحتی در حدود 11417 کیلومتر مربع بوده و نزدیک یک درصد از مساحت کشور را شامل میگردد. این استان بین 36 درجه و 36 دقیقه تا 38 درجه و 27 دقیقه عرض شمالی از خط استوا و 48 درجه و 25 دقیقه تا 50 درجه و 34 دقیقه طول شرقی از نصفالنهار گرینویچ واقع شده است. استان گیلان داری 11 شهرستان، 25 بخش، 31 شهر، 99 دهستان و 2846 پارچه آبادی است. از نظر موقعیت طبیعی سه نوار طولی(جلگهای، جنگلی و مرتعی) از غرب به شرق در استان گیلان قابل تفکیک بوده که نوار جلگهای آن دشت گیلان، در ساحل خزر را تشکیل میدهد و نوار مرتعی در ارتفاعات و نوار جنگلی، در دامنههای شمالی رشته کوههای البرز قرار دارد(قورچی، 1374).
استان گیلان دارای آب و هوای معتدل بوده و با بیشترین بارندگی و درصد رطوبت(40 تا 60) مرطوبترین منطقه اقلیم خزر را در بر میگیرد. از نظر حرارتی، دارای آب و هوای مدیترانهای می باشد و در سواحل از شرق به غرب بر میزان رطوبت افزوده میشود. استان گیلان با وجود دارا بودن شرایط اقلیمی مناسب و طبیعت سرسبز ازمشکل تغذیه دامها مستثنی نبوده و مساعد بودن اغلب زمینها برای کشت محصولات کشاورزی بهویژه برنج، سبب شده که در زمینه تولید علوفه محتاج به وارد کردن علوفه از استانهای دیگر باشد. لذا با توجّه به شرایط اقلیمی و زمینهای مساعد میتوان با برنامهریزی و مدیریت شرایط تأمین بهتر علوفه مورد نیاز استان را مهیا نمود. در این راستا یکی از راههای موجود بدون دستکاری در سطح زیر کشت، استفاده اصولی و علمی از مراتع و همچنین کشت دوم علوفه در اراضی کشاورزی استان میباشد. طبق آخرین آمار ارائه شده توسط معاونت دام از تعداد 124 میلیون واحد دامی کشور حدود 83 میلیون واحد دامی وابسته به مراتع میباشد (ارزانی، 1388). لذا میتوان بخش عمده مشکل تغذیه دامها را به عدم آگاهی از شرایط و امکانات بالقوه مراتع و مدیریت آن نسبت داد. گیاهان غالب در مراتع عموماً مشتمل بر گندمیان، پهن برگان و بوتهها میباشد که برای انواع دامها مناسب میباشد (قورچی، 1374). یکی از موارد مهم استفاده علمی و اصولی از مراتع، آگاهی از کیفیت و ارزش غذایی گونههای موجود در مراتع همراه با مدیریت کارآمد میباشد(عرفانزاده و ارزانی، 1381). به نظر میرسد با توجه به اینکه اغلب زمینهای موجود برای کشت کشاورزی اختصاص داشته و در استان گیلان نیز واحدهای صنعتی بهویژه برای پرورش گوسفند بسیار محدود بوده و تقریبا اکثریت آنها در مراتع استان تغذیه میشوند ضروری میباشد تا در راستای برنامهریزی تولید بیشتر و کاهش وابستگی به سایر استانها و استفاده اصولی و علمیتر از این منابع رایگان خدادی بایستی تحقیقات گستردهای در زمینههای مختلف مراتع صورت گیرد تا با تهیه برنامه مدون و همچنین برنامه غذایی بر اساس گونههای مرتعی موجود توسعه پایدار در منطقه را نهادینه کرد. با توجه به شرایط نسبتا خوب اراضی کشاورزی همچنین استفاده از کشت دوم گونههای علوفهای می تواند کمک بزرگی برای تغذیه دامها نماید.
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1400-05-15] [ 08:16:00 ب.ظ ]
|