در میان حیوانات اهلی مزرعه، بیماریهای متابولیک اهمیت عمده‌ای را در گاوهای شیری و میش‌های آبستن دارند. در سایر گونه‌ها بیماریهای متابولیک معمولا تک گیر می‌باشند. گاو شیری پر تولید، همیشه مستعد هموستاز غیر طبیعی است، از طرفی سیستم تغذیه‌ای گاوشیری جهت تولید شیر زیاد ارتباط نزدیکی با بیماریهای متابولیک در این حیوانات دارد.

 

زمانی که تولید شیر در گاو شیری افزایش یافت و گله بزرگتر شد، رخداد بیماریهای متابولیک افزایش خواهد یافت. در گاو شیری رخداد بیماریهای متابولیک در دوره نزدیک گوساله زایی تا اوج[1] تولید بیشتر است. در این دوره به دلیل تبادلات سریع آب، سدیم، کلسیم، منیزیم، کلر، فسفر، ترشح یا دفع این املاح در شیر و تغییرات در میزان دریافت مواد غذایی، محیط داخلی حیوان دچار تغییرات اساسی خواهد شد از طرفی ممکن است نیازهای آبستنی در دوره خشکی توسط جیره تامین نشودو حیوان را مستعد بیماریهای متابولیک نماید.

 

 

 

دوره انتقالی در گاو شیری[2]

 

دوره انتقالی در گاوشیری به 3 هفته قبل از زایش تا 3 هفته بعد از زایش اطلاق میشود. این دوره از اهمیت بسیار بالایی در سیکل تولید گاوشیری برخوردار است. هیچ دوره دیگری تا این حد نمی‌تواند تولید، سلامت و توان تولید مثلی را تحت تاثیر قرار بدهد (10،23). موفقیت در دوره انتقالی، سود آوری گاو دردوران شیرواری را مشخص می‌کند. محدودیت‌های تغذیه‌ای یا مدیریتی دوره انتقالی ممکن است مانع از رسیدن گاو به حداکثر تولید شیر بشود.

 

رخداد بیماریها در دوره انتقالی منجر به کاهش تولید شیر در دوره شیرواری خواهد شد.

 

یکی از نکات قابل توجه در دوره انتقالی، متابولیسم چربی است(12). افزایش متابولیسم لیپیدها در بافت چربی[3] در ارتباط با بیماریهای حول و حوش زایمان مثل کتوز و کبد چرب است.

 

 

 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

 

دریافت مواد غذایی برحسب ماده خشک[4] در هفته آخر آبستنی کاهش می یابد. این کاهش و تغییرات آندوکرینی منجر به افزایش اسیدهای چرب غیر استریفیه[5](NEFA) در خون خواهد شد. افزایش NEFA که نشان دهنده بالانس منفی انرژی است منجر به افزایش رخداد کتوز، جابجایی شیردان و جفت ماندگی می‌شود اما تاثیری بر تب شیر ندارد.

 

استراتژی که درگاوداری در دوره انتقالی باید مد نظر باشد شامل اندازه گیری NEFA در هفته آخر آبستنی و اندازه گیری BHBA (بتا هیدروکسی بوتیرات اسید) در هفته اول بعد از زایش است تا با کنترل بالانس منفی انرژی و کتوز و بیماریهای مرتبط، از تولید بالا در دوره شیرواری و افزایش بهره اقتصادی برخوردار بود.

اقتصاداقتصاد

در طول دوره انتقالی، گاو شیری سازگاری متابولیک بزرگی را به گلوکز، اسیدهای چرب و مواد معدنی متحمل می‌شود (38). هدف کاربردی مدیریت تغذیه ای در این دوره ایجاد این تطابق متابولیک است. ایجاد استراتژی تغذیه‌ای برای گاو خشک جهت جلوگیری از پرخوری[6] در اوایل دوره خشکی حائز اهمیت است. اما امروزه افزایش حمایت تغذیه ای در اواخر دوره خشکی پیشنهاد می‌شود(38).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...