اگر زندگی بستر تکامل است، رضایت مندی از زندگی نیز شرط موفقیت در زندگی بوده است و کسانی می توانند به تکامل بیاندیشند که با زندگی خود مشکلی نداشته باشند. همه انسانها در زندگی با ناکامی های بسیاری مواجه می شوندف اما انسان موفق کسی است که در تمام این مشغله ها و ناکامی ها امیدش را حفظ کند، و این مفهوم رضایت از زندگی است(عبدالله زاده، باقرپور و لطفی، 1388).

 

عومل زیادی به سازگاری انسان با محیط اطرافش و دست یافتن به احساس رضایت از زندگی کمک می کند. یکی از این عوامل مفهوم هوش است(بنانو[3]، 2014). هوش دارای انواع مختلفی از جمله هوش هیجانی، هوش معنوی و .. است (دینر[4]، 2003). هوش هیجانی در واقع یک توانایی  غیر شناختی است که از نظر تاریخی ریشه در مفهوم هوش اجتماعی دارد و برای اولین بار توسط ثرندایک ( 1920) مطرح شد. به عقیده ثرندایک هوش هیجانی توانایی مدیریت انسنانها برای عمل به شیوه های خردمندانه چه در روابط انسانی و چه در روابط کاری است (ثرندایک، 1920، به نقل از عبدالله زاده و باقرپور و لطفی

هوش هیجانی

 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

 

، 1388).

 

هوش دیگری به غیر از هوش هیجانی وجود دارد، به نام هوش معنوی که این هوش فقط برای انسان مطرح است. با استفاده از هوش معنوی می توان میل و قابلیت فرد را برای رسیدن به مقصود و ارزش رشد داد. هوش معنوی به دلیل پیوندش با معنا می تواند به فرد توان تغییر و تحول بدهد، همچنین می تواند به فرد کمک کند تا هیجانات موجود در زندگی و اشتغال خود، احساس رضایت و شادکامی داشته باشد(ابراهیمی، 1386). از این رو پژوهش حاضر در پی بررسی رابطه هوش هیجانی و هوش معنوی با رضایت از زندگی در زوج های جوان شاغل شهر کرمانشاه است.

 

بیان مسئله

 

خانواده نخستین و منحصر به فردترین نهاد اجتماعی است که سلامت و موفقیت یک جامعه را مرهون سلامتی و رضامندی اعضای ان دانسته اند، چراکه هیچ نهادی بر افراد جامعه تا این حد عمیق و بادوام نیست. زوج های جوان برای داشتن یک خانواده سالم تحت تاثیر عوامل بسیاری قرار دارند، از جمله شاغل بودن یک یا هر دوی آنهاست(امان الهی، 1384).

 

شاغل بودن تعریف کار،  در بر گیرنده تمام افرادی است که حداقل یک ساعت  در هفته کار کرده و یا بنا به دلایلی به طور موقت کار را ترک کرده باشند. یکی دیگر از عواملی که بر احساس موفقیت یا عدم موفقیت نظام زناشویی زوج های جوان تاثیر گذار است. احساس رضایت از زندگی است(حق شناس، 1388). 

 

 شواهد نشان میدهد انسانهایی که شادمان هستند بنظر خلاق تر و مطلوب تر بوده و حتی بنظر می رسد که عمر طولانی تری دارند اما اغلب نیل به شادکامی یا رضایت از زندگی ساده بنظر می رسد و هیچ انسان موفقی نیست که از هنر “رضایت از زندگی” برخوردار نباشد (خویشتن دار، 1385). در بررسی های انجام شده در دو دهه گذشته پیرامون سازه روانشناختی احساس خوشبختی ذهنی، مدل سه بعدی احساس خوشبختی ذهنی که عبارت است از احساس مثبت، منفی  ورضایت از زندگی مورد توجه بوده است . تصور ذهنی دو بعد رضایت از زندگی بیشتر مقوله ای شناختی است در حالیکه احساس منفی و مثبت مقوله ای احساسی و عاطفی به شمار میروند و جزیی از هوش هیجانی می باشند . مفهومی پایدار و فراگیر است که احساس  و نظرکلی مردم جامعه را نسبت به جهانی که در ان زندگی می کنند، منعکس میکند(دینر[5]، 2003       .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...