هدف از بررسی این افراد، معرفی نسبتاً مختصری از زندگی نامه و عقاید آنها در مورد خدا به زبان فارسی است که ناقد آموزه تثلیث می باشند. این افراد به خصوص سروتوس مسیری را طی کردند که بعدها باعث ایجاد جریان مستقلی در مسیحیت شدند و نظرات و دیدگاههای آن ها می تواند تقاربی میان یکتاپرستی مسیحی و یکتاپرستی اسلام ایجاد کند.

 

نگارنده با شناختی که از افراد یاد شده به دست آورده است ، در صدد برآمد زندگی و افکارشان را بررسی کند. علاوه بر انگیزه علمی که در انتخاب این موضوع موثر بوده ، دلایل زیر می تواند انتخاب نگارنده را بهتر و بیشتر توجیه کنند.

 

با وجود این محکوم شدند و کلیسا سعی بسیار بر پنهان نمودن افکار وآثار آنان کرد، اما این افکار تا قرن ها پس از مرگ ایشان طرفدارانی داشت که برخی از آن ها هنوز هم وجود دارند. بر این اساس نگارنده در صدد برآمد که با انتخاب موضوع مذکور ، حقایقی را مکشوف سازد که می توان افکار آنان را اشکال مختلف توحید در مسیحیت اعلام نماید.

 

3- کلیسا فرد بدعت گذار را مجازات می نمود زیرا پس از نشان دادن خطا به فرد، از خطای خود تبری نمی جسته و وتوبه نمی کردند. بر این اساس بدعت ، برای کلیسا در حکم شکست بوده است یعنی ناکامی در امر نجات دادن فرد که رسالت آن در زمین بوده است. به این ترتیب نوعی دوگانگی نسبت به شخص بدعت گذار وجود داشته ، مسئولیت وی (بر خلاف کافر) مستقیماً بر دوش کلیسا بوده است که در صورت اصلاح نشدن می بایست مجازات نماید. بنابراین از سوی کلیسا مجازات های سختی شدند. برای مثال سروتوس مدتی در زندان بود و اندکی بعد به همراه کتابهایش در آتش سوزانده شد.

 

4- افراد مذکور دارای آثار و نوشته هایی بودند که به دستور امپراتور یا پاپ طعمه آتش قرار گرفتند. هدف آن ها از سوزاندن این آثار این بود که مانع از رسوخ این نوع تفکر و دیدگاه بر جامعه مسیحیت شوند.

 

5- با وجود این همه سختگیری های کلیسا ، این افراد پیروانی بدست آوردند که قرن ها زیسته اند. این خود نشانه ای بر این مدعاست که اگرچه  افرادی در طول تاریخ مورد لعن و تکفیر قرار گیرند و از سوی جامعه طرد گردند ، اما افکار و اندیشه مقوله ای نیستند که با سوزاندن آثار و یا بدعت خوانده شدن آن مطرود گردند و از بین روند .بلکه ممکن است پس از گذشت سالیان بار دیگر ظهور یابند.

 

اما در خصوص واژه خدا که عمده مطالب این پژوهش به آن مرتبط است می توان گفت که خدا در دین مسیحیت جزئی از الاهیات مسیحی  است . الهیات به معنی خداشناسی است که مبیّن تعریف، توصیف و شناخت خدا در یک دین میباشد. در الهیات مسیحی بحث محدود به وجود خدا نمی‌ماند بلکه موضوعات دیگری نیز مورد مطالعه و تحقیق قرار میگیرند.   در الهیات مسیحی هنگام بحث از آموزه خدا صرفا به ذات و صفات او پرداخته نمی‏شود و در مورد تمامی شئون الوهی وی از جمله علم خدا، نام‏های خداوند، مشیت خدا، قدرت خدا، تدبیر خدا، حکمت او و سایر امور مربوط به خدا پرداخت می‏شود.

 

از آن جا كه خداوند داراى وجودى نامحدود است ارائه ى تعریفى جامع و مانع در مورد او كارى ناممكن است. درباره ى خدا دو مطلب مشخص شده است: یكى آن كه «خدا وجود است» و مى توان تفاوت او را با سایر وجودها بیان كرد; و دیگر آن كه صفات الهى را كه براى انسان مكشوف شده است مى توان شرح داد.

 

 

 

خدا غیرمادی و بدون جسم است.

 

خدا نامرئی است.

 

1 – روح بودن             خدا زنده است.

 

خدا یک شخصیت است.

 

  

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

 

 

2- قائم به ذات بودن (وجود خدا به هیچ علت خارج از خودش متکی نیست)

 

«ذات خدا          3- نامحدود بودن

 

4- ابدی بودن ( خدا از نظر زمان نامحدود است ، او بدون آغاز و بدون              انتها است)

 

 

 

1- حضور مطلق

 

«صفات خدا»  :  صفاتی که جنبه اخلاقی ندارند             2- قدرت مطلق

 

3- تغییرناپذیری

 

 

 

1- مشیت خدا

 

 

 

 

 

«افعال خدا»

 

 

 

مستقیم

 

2- آفرینش

 

غیرمستقیم

 

 

 

حال به واژه یونیتارین می پردازیم که واژه کلیدی دیگر است؛ یونیتارین Unitarian ، به معنای موحد، معتقد به وحدت خداوند است که واژه مخالف تثلیث هم در مسیحیت معنا می دهد.این واژه از کلمه Unity نشأت می گیرد که به معنای توحید و وحدانیت است. البته لازم به توضیح است که واژه یونیورسالیسم Universalism، هم در مسیحیت مطرح می شود که فرع بر واژه یونیتارین است. (گواهی،1387، 120) آن به این معنا است : اعتقاد به اینکه کلیه مردم بالاخره رستگار خواهند شد ونجات و فلاح منحصر به بنی اسرائیل نیست. البته این واژه (یونیورسالیسم)در این پژوهش مورد دقت نیست و واژه اصلی یونیتارین است با معنایی که ذکر شد.

 

یونیتارین یا یکتاپرستی، نهضتی است که شکل جدید آن، در قرن شانزدهم میلادی پدیدار گردید. پیروان این مکتب، با احیای دیدگاههای افلاطونی در مورد جایگاه عقل و اندیشه، بر یگانگی خداوند اصرار ورزیدند و آموزه تثلیث را انکار نمودند. (Doniger,2006, p.1117 )

 

مهمترین عقیده و وجه تمایز یونیتارین ها از دیگر مکاتب و مذاهب مسیحی این است که آنان بر استفاده از عقل و اندیشه آدمی در دین تأکید می­ورزند.بر همین اساس، آنان تثلیث را قبول ندارند، خدا را تنها در یک شخص (و نه در سه شخص) پذیرفته و الوهیت حضرت عیسی را انکار می­کنند.( ibid,1118)

 

از دیگر ویژگیهای اعتقادی یکتاپرستان، گونه­ای از پلورالیزم دینی است.از نگاه آنان فروکاستن حقیقت در حد مذاهب و مکاتب موجود، کاملا اشتباه است و حقیقت امری بسیار والاتر و بالاتر از این امور است. بنابراین و از دیدگاه یکتاپرستان، مذاهب و مکاتب مختلف تنها شیوه­های مختلف و متفاوتی برای نگرش به حقیقت و درک آن است.( De  clercg,1967, p.303 )  از دیگر مشخصه­های اعتقادی یونیتارینها انکار آموزه­هایی مانند سقوط انسان، کفاره و مجازات ابدی است( Cross, F. L,2005, p.1659)

 

البته و بی­تردید،یکتاپرستی عقیده­ای بسیار کهن است که سابقه آن به قرون ابتدایی مسیحیت باز می­گردد. با این وجود، برخی مسیحیان تمایل دارند که پیشینه این اعتقاد را به قرنهای دوم و سوم میلادی باز گردانند.آنها اظهار می­دارند که الهیات یکتاپرستی، ریشه در تعالیم مونارشیزم، آریوس[1] (250-336م) و پیروان وی آریان­ها[2] دارد. (Doniger,2006,p.1119 )

 

De  clercg, 1967,p.304))

 

به نظر می‌رسد بر طبق تعریفی که از یونیتارین ارائه شده است، باید دامنه یونیتارینها را بسیار فراتر از پیروان خاص این نهضت (با نظام کلیسایی خاص)دانست.بر این اساس، باید تمامی کسانی که منکر آموزه تثلیث هستند و موحد شمرده می­شوند را در زمره یکتاپرستان قرار داد، حتی اگر به این نظام خاص کلیسایی و یا عبادی، وابسته نباشند.

 

اما مختصری از بنیانگذار این خط فکری میخائیل سروتوس ؛ او فردی اسپانیایی بود که در شهر ژنو ،که فرقه کالون پیروانی داشت ظهور کرد. این مرد پس از مطالعه در عهد جدید موضوع تثلیث را در آن نیافت ولذا عقیده به تثلیث را کفر محض دانست. او کتاب «اثبات خطای تثلیث» را نگاشت ودر سال 1531م منتشر کرد. او در این کتاب ثابت کرده بود که پیدایش تثلیث  از ابداعات کلیسای کاتولیک است و مسیحی صحیح الایمان که به دستور انجیل عمل می کند، باید دست از تثلیث بردارد، زیرا عقلاً محال است که اجزاء ثلاثه ی سه شخصیت ، خدای واحدی شود. (مبلغی آبادانی؛1373،809 ) کلیسا به دستور کالون او را دستگیر کرده و همراه با کتابهایش سوزاند.( مولند ،1381؛ 456 و تسوایگ،1383،98)

 

چنانچه بیان شد در این پژوهش به بررسی خدا پرداخته شده که شاخه ای از الاهیات مسیحی است . شامل پنج فصل می باشد که فصل اول کلیات است ، فصل دوم به بررسی زندگی نامه یونیتارین ها می پردازد ؛ فصل سوم درباره ذات خداوند ؛ فصل چهارم صفات خداوند وفصل پنجم افعال خداوند پرداخته شده است ، که نمودار رسم شده در صفحات قبل کامل تر مسئله را روشن می نماید.

 

 

 

 

 

فاطمه پاک نیت

 

تهران. تیرماه 1392

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول:

 

کلیات

 

 

 

 

 

 

 

1-1 بیان مسأله

 

[1] .Arius

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...