هدف اساسی مدیریت شرکتها،حداکثرنمودن ارزش بازارسهام؛یعنی ثروت سهامداران درشرکتهای سهامی است.لذادراین راستاوظایف مدیریت مالی شرکتها،به سه دسته تصمیمات سرمایه گذاری،تامین مالی وتقسیم سودقابل تفکیک است.تصمیمات تامین مالی که درنهایت ساختارمالی شرکت راتعیین می کند،ازاهمیت چشم گیری برخورداراست،زیراچنین تصمیماتی منجربه دستیابی شرکت به ساختاربهینه سرمایه می گردد.تصمیم های مالی مدیریت برای بهبودوضع مالی شرکت مهم وحیاتی است،اماتصمیم های نابخردانه می توانددرنهایت منتج به ورشکستگی شرکت گردد.لذامدیران ناگزیرندبه هنگام تصمیم گیری درموردترکیب بهینه ساختارسرمایه،از عوامل مختلفی نظیرعوامل اقتصادی وویژگیهای شرکتی استفاده کنندوبایدتصمیم گیری های مربوط به تأمین مالی وآثاری که این عوامل برساختارسرمایه می گذارندموردتوجه قراردهند.علاوه براین مدیران مالی برای ایجاد ساختارمالی مناسب بایدویژگیهای درونی شرکت وعوامل اقتصادی رامدنظرقراردهندوباتوجه به این متغیرها در پی حداکثرکردن ارزش شرکت باشند.

اقتصاداقتصاد

 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

 

دراین فصل ازپژوهش،ابتدامسئله اصلی پژوهش ،اهمیت وضرورت آن موردتوجه قرارمی گیردسپس توضیحاتی راجع به اهداف وفرضیات پژوهش،کاربردنتایج آن ارائه شده ودرنهایت باتعریف واژگان کلیدی به پایان می رسد.دراین فصل چارچوبی کلی ازمسئله پژوهش ارائه شده است ودرفصول بعدی چگونگی پاسخ دادن به این مسئله ارائه شده است.

 

 

 

1-2بیان مسئله تحقیق

 

بورس اوراق بهادار، یك بازار اقتصادی است كه در آن، خرید و فروش اوراق بهادار تحت ضوابط و قوانین خاص صورت می گیرد. با عنایت به عرضه سهام در بزرگ ترین و مهم ترین واحدهای اقتصادی كشور در تالارهای بورس، هر گونه تغییر در شرایط اقتصادی، سیاسی و … می تواند به سرعت بر بورس اوراق بهادار تأثیر گذاشته، آن را دچار نوسان كند.  بررسی و تحلیل مالیه رفتاری سرمایه گذاران و فعالان بازار یكی از مباحث نوپای رشته مدیریت مالی محسوب می گردد. بر مبنای رویكردهای موجود در این زمینه، تصمیم گیری سرمایه گذاران صرفا بر مبنای تجزیه و تحلیل كمی و عقلایی انجام نمی شود، بلكه عوامل ناشی از انتظارات بازار نیز تأثیر زیادی بر نحوه واكنش سهامداران به فعل و انفعالات بازار خواهد گذاشت.  به دیگر سخن،مالیه رفتاری را می توان ادغام اقتصاد كلاسیك و علوم روانشناسی و تصمیم گیری دانست .(نیکولاس[1]، 2004)

 

هنگامی که شرکت ها در وضعیت نامطلوب اقتصادی تحت فشار فزاینده قرار می گیرند، مدیران آنها از حسابداری درخواست می نمایند که سطر آخر صورت های مالی (یعنی سود) را بهبود ببخشند، و بدین وسیله محتوای اطلاعاتی آنها را تغییر دهند. حسابداری با وجود تمامی انعطاف پذیری اش ، به نظر نمی رسد قادر به فراهم آوردن داده های مفید برای مدیریت در این قبیل شرایط باشد. داده های مورد نیاز تصمیم گیری ، مقوله ای بسیار پیچیده می باشد، زیرا طیف متنوع استفاده کنندگان از آن، نظیر سرمایه گذاران ( از آن جایی که نیاز به دانستن میزان سودآوری و ثبات شرکت قبل از سرمایه گذاری در آن دارند)، مدیران ( نیاز به اطلاع از وضعیت مالی شرکت دارند ) ، بانک ها و تأمین کنندگان مالی (نیاز به اطلاع از توانایی شرکت در بازپرداخت وام) به اطلاعات گوناگونی نیاز دارند .(نوروش و عابدی، 1384 ).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...