بررسی تاثیر برنامه آموزشی مهارتهای هوش هیجانی بر استرس تحصیلی دختران دبیرستانی |
انگلیسی
فهرست جداول
صفحه | |
جدول1-4 : نتایج آزمونهای آماری برای بررسی برخورداری متغییرهای کمی تحقیق از توزیع طبیعی | 69 |
جدول2-4 :میانگین سن دانشآموزان مورد مطالعه در دو گروه آزمون و کنترل | 71 |
جدول 3-4: مقایسه میانگین تعداد فرزندان خانواده در دو گروه آزمون و کنترل | 72 |
جدول 4-4: مقایسه میانگین تعداد اعضای خانواده دانش آموزان در دو گروه آزمون و کنترل | 73 |
جدول5-4: مقایسه میانگین رتبه تولد دانش آموزان در دو گروه آزمون و کنترل | 73 |
جدول6-4: مقایسه میانگین آخرین معدل تحصیلی در دو گروه آزمون و کنترل | 78 |
جدول7-4: مقایسه میانگین نمرات بعد استرس ناشی از ناکامی در دو گروه آزمون و کنترل | 78 |
جدول8-4: مقایسه میانگین نمرات بعد استرس ناشی از تعارضات در دو گروه آزمون و کنترل | 79 |
جدول9-4 : مقایسه میانگین نمرات بعد فشارهای تحصیلی در گروه آزمون و کنترل | 79 |
جدول10-4: مقایسه میانگین نمرات بعد استرس ناشی از تغییرات در گروه آزمون و کنترل | 80 |
جدول11-4: مقایسه میانگین نمرات استرس خود تحمیلی در گروه آزمون و کنترل | 80 |
جدول12-4: مقایسه میانگین نمرات واکنش فیزیولوژیک به استرس تحصیلی در گروه آزمون و کنترل | 81 |
جدول13-4: مقایسه میانگین نمرات واکنش هیجانی به استرس تحصیلی در گروه آزمون و کنترل | 81 |
جدول14-4: مقایسه میانگین نمرات واکنش رفتاری به استرس تحصیلی در گروه آزمون و کنترل | 81 |
جدول15-4: مقایسه میانگین نمرات واکنش شناختی به استرس تحصیلی در گروه آزمون و کنترل | 82 |
جدول16-4: مقایسه میانگین نمرات واکنش به استرس در گروه آزمون و کنترل | 82 |
جدول17-4 : مقایسه میانگین نمرات استرس تحصیلی کل در گروه آزمون و کنترل | 83 |
جدول18-4: مقایسه میانگین نمره استرس ناشی از ناکامی قبل و بعد مداخله در گروه آزمون و کنترل | 84 |
جدول 19-4: مقایسه میانگین نمرات استرس ناشی از تعارضات قبل و بعد از مداخله در گروه آزمون و کنترل | 85 |
جدول20-4: مقایسه میانگین نمرات استرس ناشی از فشارها در گروه آزمون و کنترل قبل و بعد مداخله | 86 |
جدول21-4: مقایسه میانگین نمرات استرس ناشی از تغییرات در گروه آزمونو کنترل قبل و بعد مداخله | 87 |
جدول 22-4: مقایسه میانگین نمرات استرس خودتحمیلی در گروه آزمون و کنترل قبل و بعد مداخله | 88 |
جدول23-4: مقایسه میانگین نمرات واکنش فیزیولوژیک به استرس تحصیلی در گروه آزمون و کنترل قبل و بعد مداخله | 89 |
جدول24-4: مقایسه میانگین نمرات واکنش هیجانی به استرس تحصیلی در گروه آزمون و کنترل قبل و بعد مداخله | 90 |
جدول 25-4: مقایسه میانگین نمرات واکنش رفتاری به استرس تحصیلی در گروه آزمون و کنترل قبل و بعد مداخله | 91 |
جدول26-4: مقایسه میانگین نمرات واکنش شناختی به استرس تحصیلی در گروه آزمون و کنترل قبل و بعد مداخله | 92 |
جدول 27-4: مقایسه میانگین نمرات استرس تحصیلی کل در در گروه آزمون و کنترل قبل و بعد مداخله | 93 |
جدول28-4: مقایسه میانگین تغییرات استرس تحصیلی به تفکیک کیفیت ارتباط در گروه دریافتکننده مداخله | 94 |
جدول 29-4: مقایسه میانگین تغییرات استرس تحصیلی به تفکیک سطح تحصیلات پدر در گروه آزمون | 95 |
جدول30-4: مقایسه میانگین تغییرات استرس تحصیلی به تفکیک سطح تحصیلات مادر در گروه آزمون | 96 |
جدول31-4: مقایسه میانگین تغییرات استرس تحصیلی به تفکیک شغل مادر در دانشآموزان گروه آزمون | 96 |
فهرست نمودارها
نمودار 1-2: چارچوب پنداشتی
صفحه | |
نمودار1-4: درصد دانشآموزان شرکت کننده در دو گروه برحسب پایه تحصیلی | 34 |
نمودار 2-4: توزیع فراوانی سطح تحصیلات پدران در دو گروه مورد مطالعه | 72 |
نمودار3-4: درصد نوع اشتغال پدران در دو گروه مورد مطالعه | 74 |
نمودار4-4: توزیع فراوانی سطح تحصیلات مادران در دو گروه مداخله و کنترل | 74 |
نمودار 5-4: درصد نوع اشتغال مادران در دو گروه مداخله و کنترل | 75 |
نمودار6-4: توزیع فراوانی کیفیت ارتباط با والدین در دو گروه مداخله و کنترل | 76 |
نمودار7-4: خط رگرسیون و میزان همبستگی بین آخرین معدل تحصیلی و تغییرات استرس ناشی از تعارضات | 99 |
نمودار 8-4: خط رگرسیون و میزان همبستگی بین آخرین معدل تحصیلی و تغییرات استرس تحصیلی کل | 99 |
نمودار9-4: خط رگرسیون و میزان همبستگی بین کیفیت ارتباط دانشآموز با والدین و تغییرات استرس تحصیلی کل | 100
|
بیان مسأله :
در بسیاری از پژوهشها، مواردی از قبیل زخم معده، دیابت، آسم، اختلالات پوستی، بی خوابی، سندرم روده تحریک پذیر، اضطراب، بیماریهای کرونر قلبی، میگرن، سردردهای عصبی، تبخال عفونی و ویروسی، عفونتهای اداری، تومور، فراموشی، هراس، افزایش کلسترول خون، تندخویی و پرخاشگری و ریزش مو را از جمله بیماریهای ناشی از استرس تلقی شده اند(4 و 5). همچنین ارتباط بین استرس و انواع آسیبهای اجتماعی به ویژه مصرف سیگار، الکل و مواد مخدر در پژوهشهای متعدد مورد تائید قرار گرفته است. نکته مهم آن است که استرسها نه تنها در شروع و عود بیماری، بلکه در امر درمان این اختلالات نیز تاثیر بسزایی دارند (6). بر پایه برآورد پزشکان، 75 درصد از شکایات پزشکی، استرس می باشد(1). طبق برآورد سازمان جهانی بهداشت در سال 2002 میلادی، حدود 1500 میلیون نفر در جهان، دچار یکی از اختلالات عصبی، روانی و روانی- اجتماعیاند ، که حدود نیمی از آنها را اختلالات خفیف روانی ، همچون افسردگی و اضطراب ، شامل میشود و نزدیک به 20 درصد از کل مراجعان به مراکز بهداشتی عمومی در جهان را تشکیل میدهند (1و3).
علیرغم وجود فشارهای روانی در تمام مراحل زندگی ، برخی از مراحل، از جمله نوجوانی بدلیل رویارویی با تغییرات همه جانبه با فشار بیشتری همراه است. دوران بلوغ در بیشتر نوجوانان همراه با فشار و استرس میباشد. این فشارها باعث بروز هیجانها، مشکلات عاطفی و گاهی روانی برای آنها میشود. نوجوان در مسیر رشد خود با مسائل متفاوتی روبهرو شده و سعی در کسب مهارت برای مقابله با رویدادهای زندگی را دارد (7).
برخی مطالعات در آمریکا نشان دادهاند که بیش از یک سوم (35 %) نوجوانان استرس دارند(8). انجمن روانشناسی آمریکا در سال 2000 میزان شیوع اختلالات اضطرابی در سنین نوجوانی و جوانی را از 2 تا 27 درصد گزارش کرده است و اعلام میدارد که حدود 35 درصد کودکان آمریکا مشکلات سلامتی مرتبط با استرس را تجربه میکنند (9) .
همچنین اطلاعات آماری در برخی مطالعات نشان میدهد که تقریبا 25 درصد از نوجوانان حداقل یک مورد از موارد استرسزای زندگی را در این دوره حساس و مهم زندگی خود تجربه خواهند کرد(10). اغلب نوجوانان هنگامی که با موقعیت خطرناک، دشوار یا دردناک روبرو می شوند و امکاناتی برای مقابله ندارند، استرس زیادی را تجربه میکنند. استرس بر برخی از نوجوانان فشار بیش از حد تحمیل میکند. وقتی این اتفاق میافتد، عدم مدیریت استرس میتواند منجر به اضطراب، گوشهگیری، پرخاشگری، بیماری جسمی و مهارتهای مقابله ای نادرست، مثل سوءمصرف موادگردد (12). نقش تجارب استرسزا در تکامل نوجوان به روشی که آنها بکار میبرند تا با استرس و مشکلات سازگار شوند، بستگی دارد. پاسخهای سازگارانه به استرس ممکن است برخی تجارب استرسزا و میزان اختلالات گذرای ناشی از آن را کاهش دهد. در حالی که سایر الگوهای سازگاری ممکن است باعث افزایش میزان استرس و پیامدهای وخیم و طولانی مدت شوند (13).
عواملی وجود دارند كه در تكوین شخصیت كودكان و نوجوانان مؤثر میباشند از جمله «خانواده ، مدرسه ، اجتماع ، دوستان» و اگر این عوامل نتوانند هر كدام وظیفه خود را به نحو احسن انجام دهند، میتوانند مهمترین عامل مؤثر در فشار روانی نوجوانان محسوب شوند)14). پژوهشها نشان میدهند که مسایل خانوادگی و تحصیلی از عمدهترین علل نگرانی و استرس روانی در کودکان و نوجوانان میباشد. نوجوانان و کودکان سن مدرسه، بیان میکنند که عوامل استرسزای زیادی را در زندگی روزانهشان تجربه میکنند. بطوری که یک سوم دانشآموزان استرسی بیش از متوسط را تجربه میکنند. موسسات آموزشی شرایط متفاوتی نسبت به سایر موسسات غیر آموزشی دارند و لذا نوع، علل، میزان استرس و همچنین پیامد ناشی از آن، متفاوت میباشد(11).
تکالیف درسی، فشار همسالان، امتحان دادن، گرفتن نمرات ضعیف، زورگویی در مدرسه، امتحانات نهایی و فشار والدین و ایزوله اجتماعی دیر رسیدن به سر کلاس، تنبیه یا سرزنش آموزگار، شکست در امتحانات و عقب ماندن از همکلاسیها از اموری هستند که در مدرسه موجب فشار روانی در دانش آموزان میگردند. فشار روانی مرتبط با مدرسه ممکن است در اثر مشکلات روابط بینفردی مانند تضاد و درگیری با دوستان و سایر دانشآموزان، معلمان و یا بدلیل فشار تکالیف مدرسه و ترس
از شکست و عدم دستیابی با اهداف تحصیلی باشد.انتقال از دوره راهنمائی به دبیرستان نیز ممکن است یک تجربه استرسزا برای بسیاری از دانشآموزان باشد. بیگرت، ساگرزو واندنگورگزارش کردند که دانشآموزانی که در طول مدت انتقال از راهنمائی به دبیرستان نشانههای استرس را نشان دادهاند، تاکید داشتهاند که احساس عدم اعتماد و ناراحتی آنها بدلیل عوامل استرسزایی مانند برنامه درسی فشرده، ساعات طولانی، سیستم نمرهدهی پیچیده و کیفیت تکالیف درسی بوده است (15،16و17) .
عملکرد مناسب در مدرسه از پرفشارترین و دشوارترین جنبه زندگی جوانان و نوجوانان است. این دوران در زمینه تحصیل سرنوشتساز است. نوجوانانی که میخواهند به جائی برسند، عزمشان را جزم میکنند و درس و مدرسه را مرکز و مدار تلاش خود قرار میدهند. بهاینترتیب در این زمینه نیز نوجوانان با تنشهای فروانی روبهرو هستند (19). مهارتهای پیشرفته تحصیلی در مدرسه کسب میشوند
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
و مدرسه به دانشآموزان بیشترین اطلاعات شغلی و دانشگاهی داده میشود (5).
نوجوانان زمان زیادی را در مدرسه میگذرانند که این مکان میتواند چالشهای اجتماعی و تحصیلی برای آنان بوجود آورد. اسپاراتور، استارک، گریس و استاملیوس در مطالعات خود گزارش کردند، زمانی که از نوجوانان خواسته شد
در این میان زنان استرس تحصیلی و عوامل استرسزایی مانند ، ناکامی ، فشار و استرسخود تحمیل شده، فشار روانی بیشتری را تجربه میکنند و نمره کلی استرس تحصیلی در دانشجویان دختر از پسران بالاتر و علاوه بر این عملکرد تحصیلی پسران نمرات بالاتری نسبت به دختران دارد. نتایج پژوهش شکری و همکاران نیز مبین این مطلب میباشد که دختران استرس تحصیلی بیشتری را نسبت به پسران تجربه میکنند(1). عملکرد دختران در مقطع ابتدایی به خوبی عملکرد پسران است و حتی شاید بهتر از آنها باشد. عملکرد بهتر دختران در راهنمائی ادامه مییابد ولی عملکرد پسرها در دبیرستان تا حد زیادی بهبود مییابد و شکاف پسران و دختران بسرعت پر میشود (4).
برخی از نظریهپردازان خاطر نشان ساختهاند که دختران و پسران نوجوان با تجارب متفاوتی از استرس روبه رو میشوند دلیلی که به روشنی این تفاوتها را منعکس میسازد، زمان جهش رشد است. بطور متوسط دختران زودتر از پسران با این پدیده روبه رومیشوند و این خود نشان دهنده سطوح بالاتری از استرس در میان دختران نوجوان است (3). عوامل متعددی بر استرس و نحوه پاسخدهی به حوادث استرسزای زندگی وجود دارد.
- استرس و سن: میزان استرس در سنین ابتدائی و بدو ورود به دوره نوجوانی بیشتر میباشد. در ابتدای دوره نوجوانی بدلیل بروز تغییرات سریع شناختی، فیزیکی، اجتماعی، عاطفی و روانی استرس بیشتری مشاهده میگردد(21).
- استرس و جنس: جامعه رفتارهای متفاوتی نسبت به هم را از پسران و دختران انتظار دارند. از دختران انتظار میرود مطیع و سربهزیر باشند، به خوبی رفتار کنند. در حالی که از پسران انتظار میرود پرخاشگر و مستقل باشند. تمامی این انتظارات باعث ایجاد فشار روانی بر نوجوان میگردد. با این وجود نتایج تحقیقات نشان میدهد که دختران استرس بیشتری را تجربه میکنند (13).
- استرس و وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانواده: وضعیت شغلی والدین، میزان درامد و طبقه اجتماعی نیز بر میزان استرس در نوجوانان موثر است. این عوامل میزان دستیابی به اهداف وضعیت تحصیلی نوجوان را تحت تاثیر قرار میدهد. میزان بهرهمندی از خدمات و مزایای اجتماعی نیز باعث افزایش میزان فشار روانی در نوجوان میگردد که بر وضعیت سلامت وی موثر است (21).
- استرس و ارتباطات خانوادگی: کیفیت ارتباط با اعضای خانواده نشاندهنده ثبات هیجانی و عاطفی است و شبکه حمایتی فرد را نشان میدهد. بنابراین هرچه شبکه حمایتی و روابط خانوادگی مستحکمتر باشد، استرس کمتری توسط فرد تجربه خواهد شد (21 و 13).
استرس و عملکرد تحصیلی: محیط مدرسه بخشی اعظمی از زندگی نوجوان را تشکیل میدهند که در آن نوجوان با مسائل متعددی از جمله، ترس از مدرسه رفتن، فرار از مدرسه، ترک تحصیل و عملکرد ناموفق در مدرسه مواجه میشوند. فشار تحصیلی خصوصا در دو سال آخر دبیرستان بیشتر میشود که این مسئله میتواند میزان استرس تجربه شده را افزایش دهد .
شکست اجتماعی و عدم آموزش مناسب در کسب مهارتهای اجتماعی نیز در ایجاد فشار روانی و کاهش عزت نفس در کودکان و نوجوانان بسیار موثر است (6). برای کاهش اثرات منفی استرس بر عملکرد تحصیلی دانشآموزان راههای مختلفی وجود دارد که از جمله آنها میتوان به آموزش مهارت مقابله با هیجانها، مهارتهای مدیریت استرس، درمانهای روانشناختی
و .. نام برد. ایجاد انگیزه برای یادگیری مهارتهایی که به هنگام استرس و نگرانی کودک و نوجوان را بکار آید و سعی در کشف تمایلات و استعدادهای آنان و انحراف خاطرشان از امور نگرانکننده ، از جمله اقدامات موثر در مبارزه با این نوع مشکلات رفتاری هستند (6).
یکی از مهارتهای مفید جهت کنترل و مدیریت استرس مهارتهای هوش هیجانی2 است. بحث هوش هیجانی در سالهای پایانی قرن بیستم مطرح گردید. براساس این مفهوم اندیشه و هیجان آن گونه که قبلا فرض میشد، جدای از هم نیستند. هوش هیجانی آخرین تحول و مفهوم سازی مهم در فهم ارتباط بین فکر و هیجان است (1).
از آنجا که استرس یکی از هیجانات منفی محسوب می شوند که توسط آدمی تجربه می شود، جهت مقابله با آنها میتوان از مهارتهای هوش هیجانی استفاده نمود. این مهارت، توانایی مهار احساسات منفی مانند خشم، ترس ، اندوه و … را دارد و بیشتر بر جنبه مثبت احساسات، تاکید دارد. به طور کلی، ناتوانی در تنظیم هیجانات منفی، در حقیقت، حتی این باور که شخص از مهارتهای قوی در این حیطه برخوردار نیست، به نظر میرسد که شخص را نسبت به فشار روانی آسیب پذیر میسازد (22 و 23 ). داشتن مهارتهای هوش هیجانی از ضرورتهای اساسی زندگی امروز است. این ضرورت بویژه برای سنین نوجوانی و جوانی که افراد را در رویارویی با موقعیتهای متعدد قرار میدهد، بیشتر ملموس میباشد (7). این اصطلاح اولین بار توسط مایر و سالووی پیشنهاد شد. مایر و سالووی هوش هیجانی را توانایی بازشناسی معنای عواطف و ارتباطات شمردند که فرد را قادر میسازد تا مشکلاتش را حل کند (24). هوش عاطفی نوعی مهارت اجتماعی است که فرد را قادر میسازد تا احساسات خود ودیگران را شناسایی نموده وآنها را از یکدیگر افتراق دهد و از این اطلاعات برای بهبود رفتار خود استفاده کند(25). در واقع ، این مهارت، قدرت سازگاری صحیح با موقعیتهای اجتماعی میباشد. رویدادهای زندگی میتوانند مثبت یا منفی باشند و از رویدادهای عمده ( ازدواج، فوت یکی از اعضای خانواده و …) تا رویدادهای هر روزه ( گم کردن چیزی، یا ملاقات یک دوست) گسترش داشته باشد. بطور کلی، انتظار میرود افرادی که از هوش هیجانی پایین برخوردارند با رویدادهای فشارروانیزای زندگی هم سازگاری ضعیف داشته باشند. در مقابل، انتظار میرود که افرادی که هوش هیجانی بالا دارند زندگیشان را به نحوی ترتیب دهند که رویدادهای منفی زندگی کمتری را تجربه کنند. این افراد همچنین در ایجاد و برقراری روابط با کیفیت بالا مهارت بیشتری دارند (23 و 26).
بنا به یک عقیده کلی، اگر فرد از لحاظ هیجانی با هوش باشد، قادر خواهد بود بطور موازی واکنشهای هیجانی خود را حفظ
2 Emotional intelligent
کرده و متعادل نگه دارد و به موجب آن خود را علیه اثرات استرس مصون سازد. کسانی که ناتوانی زیادی در بیان حالات روانی خود دارند، معمولا زمان سختی را در جهت کنترل هیجانات و تکانههای عاطفی خود در عمل و در مقابله با موقعیتهای پراسترس سپری میسازند (27).
در مطالعات اخیر مشخص شده است که هوش هیجانی با پرخاشگری، رفتارهای بزهکارانه، استرس و تنش شغلی، اختلالات سوءمصرف مواد، نشانههای بدنی، اختلات تغذیهای، اختلالات شخصیتی مرزی و اختلالات اضطرابیٰ افسردگی و ژیشرفت تحصیلی در دانشآموزان دبیرستانی همبستگی منفی معنادار دارد. همچنین هوش هیجانی بالاتر با مصرف پایین تر سیگار و الکل در دانشآموزان دبیرستانی، رضایت از زندگی بالاتر و اضطراب کمتر، مربوط بوده است (3028 29).
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1400-05-16] [ 07:12:00 ب.ظ ]
|