اهمیت رسانه ها در دنیای امروز |
در جهان امروز، وسایل ارتباط جمعی نظیر اینترنت، ماهواره، روزنامه، رادیو، تلویزیون و سینما با انتقال اطلاعات و معلومات جدید و مبادله افکار و عقاید عمومی، در راه پیشرفت یا زوال فرهنگ و تمدن بشر، نقش بزرگی به عهده گرفته اند؛ به طوری که بسیاری از دانشمندان، عصر کنونی را «عصر ارتباطات» نام گذاشته اند.
1. طرح مساله تحقیق
اهمیت رسانه ها در دنیای امروز، عمدتا از آنجا ناشی میشود كه رسانه ها ضمن آنكه میتوانند تعیین کنند چه موضوعاتی برجسته شده و مورد توجه قرار بگیرند؛ در مرتبه ای بالاتر میتوانند با برجسته سازی و تکرار رویدادهای خاص از نگاه خودشان، ارزش های مورد نظرشان را تقویت یا تضعیف کنند. این فرآیند تقویت یا تضعیف ارزش ها، یکی از محلهای ورود رسانه به حوزه فرهنگ می باشد. به عبارت دیگر، از آنجایی که ارزشهای هر جامعه بخشی از فرهنگ آن جامعه هستند؛ رسانهها میتوانند از طریق تاثیرگذاری بر ارزش ها، فرهنگ جامعه را تحت تاثیر قرار دهند.
آنها سپس ضمن مقایسهای که بین سه رسانه تلویزیون، رادیو و روزنامه میکنند؛ درباره روزنامه و کارکردهای آن مینویسند: «مقایسه سه رسانه ـ روزنامه، رادیو و تلویزیون ـ و اهداف پیام دهندگان و پیامگیران نشان میدهد که وظائف رسانهها در تامین نیازهای مخاطبان یکسان نیست. روزنامه با ارائه اطلاعات درست میتواند آگاهی های لازم را برای شناخت مخاطبان از محیط اطراف خود فراهم کند تا آنان بتوانند تصمیمهای درستی در موارد مختلفی که به زندگیشان مرتبط است؛ اتخاذ کنند. روزنامه میتواند با مطرح کردن دیدگاهها، نگرشها و دانشهای گوناگون که دایم در حال تغییر هستند؛ وسیله انتطباق مخاطبان را با ارزشها و نگرشهای نو فراهم سازد و ضمن پیوند دادن آنان با یکدیگر، علاقه و مشارکت آنها را در پیشبرد اهداف ملی برانگیزد»(همان: 419)1. ضرورت و اهمیت تحقیق
مطالعه در مورد تغییرات و تحولات فرهنگی، یکی از مهمترین اولویتها در پژوهش و برنامهریزی کشورهاست که به توسعه، تعمیق و هدفمند ساختن نظامهای برنامهریزی فرهنگی و شناخت اولویتهای کاری آنها و سرانجام ارتقاء کارآیی و اثربخشی نظام، نهادها و برنامههای فرهنگی کشور کمک میکند.
در این بین، مطالعه وضعیت و نقش رسانهها در تصویرسازی و بازنمایی فرهنگی جامعه از اهمیت و اولویت ویژهای برخوردار است. رسانهها و وسایل ارتباطجمعی، بخشی از زندگی ما شدهاند. آنها به ما میگویند که در مورد چه چیزهایی فکر کنیم. اخبار را به ما منتقل میکنند؛ ما را سرگرم میکنند؛ و تصویر و تفسیر ما را از زندگی، جهان و محیط پیرامون، شکل میدهند. کتابها، مجلات، روزنامهها، رادیو، تلویزیون و سینما و دیگر اشکال وسایل ارتباطجمعی، نقش مهمی را در زندگی ما ایفا میکنند و به طور خلاصه، جریان مستمری از اطلاعات و سرگرمی را به ما ارایه میکنند. به طور کلی، آنها این توانایی را دارند که بگویند تصویر چه کسی باید نشان داده شود و تصویر چه کسی نشان داده نشود.
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
چه سخنی منعکس شود و چه سخنی مسکوت بماند. چه رویدادی اطلاعرسانی شود و چه رویدادی پنهان بماند. چه کسانی برای مردم چهره شوند و چه کسانی نباید برای مردم الگو شوند. چه چیزهایی را مردم باید خوب بدانند و چیزهایی را بد و ناپسند بدانند. چه ارزش هایی بازنمود شوند و چه ارزشهایی پنهان بمانند.
این توانایی رسانهها، که در دهههای اخیر و از جمله در کشور ما، در طی سالهای اخیر از سرعت، پیچیدگی و عمق بیشتری نیز برخوردار شدهاند؛ نشان میدهد که مطالعه در مورد وضعیت تغییرات فرهنگی جامعه و آیندهنگری تحولات آن، علاوه بر مطالعات پیمایشی که یکی از گرایشهای مورد علاقه در طرحهای ملی کشورمان در زمینه سنجش تغییرات فرهنگی جامعه است؛ به مطالعات رسانهای و مردمشناختی نیازمند است و لازم است این موضوع در دستور کار نهادهای کلان پژوهشی و سیاستگذاری کشورمان قرار گیرد. هر چند در این زمینه، به جز پژوهشهایی که با روشهای پیمایشی صورت گرفته است؛ تاکنون پژوهش درخور توجهی برای مطالعه در مورد سیر گرایش حاکم بر تحولات و بازنماییهای فرهنگی رسانهای که از زمینههای مهم برای مطالعه فرهنگ عمومی جامعه است؛ صورت نگرفته است؛ اما به هر حال امید این وجود دارد که در آینده به تدریج این موضوع هم به دستور کار رصد فرهنگی نهادهایی چون شورای فرهنگ عمومی اضافه شود.
با مروری بر پیشینه تحقیق متوجه می شویم در بیشتر تحقیقات انجام شده با موضوع فرهنگ در مطبوعات، مطالب فرهنگی، به مطالبی که در صفحات فرهنگی چاپ شده اند، محدود بوده در حالی که اگر تعریف و نگاه جامعی به مقوله فرهنگ داشته باشیم؛ هر محتوایی می تواند کارکرد و پیام فرهنگی داشته باشد. اساسا به نظر میرسد یکی از مشکلات مهم و بسیار تاثیرگذار در برنامه ریزی و مدیریت فرهنگی کشور، همین مساله، یعنی نداشتن نگاه جامع و فرابخشی به فرهنگ است که باعث شده است فرهنگ را صرفا در ابزارهای فرهنگی مانند فیلم، کتاب، آثار هنری، همایش ها و برنامه های مرتبط با این مقولات و مواردی از این دست ببینیم در حالی که فرهنگ و دایره وجود و تاثیرگذاری و تاثیرپذیری آن بسیار فراتر از این موارد است. فرهنگ اعم از سیاست، اقتصاد، علم و سایر مقولات اینچنینی است. فرهنگ در عرض سیاست و اقتصاد نیست بلکه سیاست و اقتصاد زیرمجموعه فرهنگ بوده و رنگ و بوی آن را داشته و در ذات خود با آن قرابت و اشتراک ماهیتی دارند. هر امر سیاسی یا اقتصادی یا ورزشی یا … دارای بار و کارکرد فرهنگی است؛ بنابراین برای تحلیل صحیح و جامع فرهنگ نباید توجه خود را صرفا به آداب و رسوم و هنرها یا گزارههای دینی و مذهبی محدود کنیم بلکه باید همه متن ها را دارای بار و کارکرد فرهنگی دانسته تا بتوانیم از خلال تحلیل آنها، به شناختی صحیح و جامع از وضعیت موجود یا تغیرات فرهنگ دست پیدا کنیم.
به لحاظ عملی و كاربردی نیز این تحقیق و تحقیقاتی از این دست میتوانند دیدگاه های مسئولین رسانه ای كشور و نیز مدیران نشریات و رسانه های كشور را درباره میزان و چگونگی پرداختن نشریه یا روزنامه تحت امرشان به ارزش های نظام جمهوری اسلامی بوده اصلاح یا تكمیل نموده و موجبات اصلاح رویه ها یا سیاست ها را فراهم نماید.
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1400-05-16] [ 08:23:00 ق.ظ ]
|