آیرونی irony، ‌ تکنیک و صناعتی ادبی  است  که  نوعی دوپهلویی  و تناقض مفهومی را در خود مستتر دارد که باعث می شود نویسنده آیرونیست بتواند مفاهیم مورد  نظر  خود را در لفافه و در پوشش مفاهیمی دیگر به مخاطبش  عرضه کرده و مخاطب از کشف منظور اصلی او از  پس کلام ظاهری،  غرق لذت شود. آیرونی غالباً  خنده آور است و این خنده،  گاه زهر خندی است  بر حماقت کاراکتری  که فکر  می کند همه چیز مطابق خواست او پیش خواهد رفت اما خبر ندارد که تقدیر چیزِ دیگری برایش در  نظر گرفته است.  مخاطب با آگاهی  از این تناقض در جایگاه آگاهی  بالاتری  نسبت به قربانی آیرونی قرار می  گیرد و این جایگاه آگاهی  برتر نسبت به  حقایق  و رخدادهای  پیش  رو،  همان جایگاهی است که بشر  از ابتدای  خلقتش  در پی  دست  یابی  به  آن بوده و هنوز موفق به تکیه زدن به آن نشده  است.

 

بنابراین آیرونی از جمله شگردهایی است که کاربرد ساده آن در ساختار یک نمایشنامه لذت بخش و موجب قوت است و هم به وسیله آن در دل آثار پیچیده تر میتوان به حقایق زندگی بشری در هر زمان اشاره کرد و یا آن را به باد انتقاد و حتی سخره گرفت.

 

در این  تحقیق در پی  آنیم تا پس از تعریف واژه آیرونی و بررسی سابقه و انواع  آن،  حضور  این تکنیک را  در ادبیات فارسی و  نمایش  های ایرانی –  که  زمینه شکل گیری ادبیات نمایشی ایران هستند – بررسی  کرده و در انتها، ‌آیرونی های نمایشنامه های متقدم ایرانی – آثار  میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا آقا تبریزی – را ذکر و کارکرد هر کدام از  آنها را بررسی خواهیم نمود.

 

 

 

فصل اول

 

کلیات 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

 

 

  • طرح مساله و پرسش های اصلی

در فرهنگنامه ادب فارسی در تعریف آیرونی آمده است: “در اصطلاح،  شگردی است که نویسنده با توجه به بافت متن،  به کلام یا واقعه ای ظاهراً صریح،  معنایی بسیار متفاوت می بخشد که در آن دریافتی کاملاً مطایبه آمیز از ناهمخوانی وجود دارد. به عبارت دیگر،  آیرونی،  بیانی ادبی است که در لحن آن نوعی دوگانگی وجود دارد،  چنان که نسبت به آنچه گفته شده یا دیده شده،  از جنبه ای دیگر نامعقول یا نامفهوم است یا متضاد و خلاف انتظار. “(انوشه، 1381: 15).

 

با توجه به تعریف ذکر شده از آیرونی،  واضح است که به کار بردن واژه “تضاد” هم نمی تواند به طور کامل،  چگونگی شکل گیری موقعیت آیرونیک را توضیح دهد. مقصود نظر از دوگانگی در آیرونی،  تنها تضاد نیست،  گاهاً باید “تناقضی” وجود داشته باشد تا موقعیت آیرونیک شکل بگیرد. تناقضی که در آن امکان جمع اضداد وجود نداشته باشد.  مثلاً آیرونی موقعیت،  آیرونی نهفته در آن شرایطی است که کاراکتر در موقعیتی دو پهلو قرار گیرد. موقعیتی که او را بر سر انتخاب بین دو دلخواسته اش قرار می دهد،  دو دلخواسته  ای که در تناقض با هم قرار دارند و انتخاب یکی مستلزم نابود کردن دیگری است. شکسپیر در آثارش از این نوع آیرونی استفاده فراوانی برده است.

 

آیرونی در نمایش  های ایرانی هم حضوری دیرپا دارد. انواع نمایش  های ایرانی،  از نقالی – که بواسطه آیرونیک بودن شاهنامه آیرونی است – تا سیاه بازی و رو حوضی – که پر است از کنایات و شخصیتهای آیرونیک – ،  از تعزیه و شگردهای آیرونیکش برای فاصله گذاری تا بقال بازی و خیمه شب بازی،  همگی دارای ویژگی های آیرونیک هستند. و همین ویژگی های آیرونیک،  دلیل جذابیت،  اخلاق آموزی و اکثراً طنزآمیزی این نمایش  ها می شده است.

 

بیشتر نمایشنامه نویسان آیرونیک جهان،  از آیرونی برای جذاب تر کردن متن خود در درجه اول،  و در درجه بعدی برای بیان “آنچه می خواهند وباید بگویند،  اما اجازه ندارند که بگویند” استفاده کرده اند. آیرونی راههای روشنی برای بیان آنچه ناگفتنی است پیش پای نویسنده قرار می دهد. مطرح کردن مسائلی که نباید مطرح می شدند،  به صورتی دو پهلو و دور از صورت اما نزدیک به معنای اصلی،  شیوه رندانه نویسندگان آیرونیک جهان است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...