کاهش تلفات، از جمله مباحثی است که همواره در سیستم قدرت مورد توجه بوده است و از اهمیت ویژهای برخوردار میباشد. مطالعات نشان میدهد که حدود ١٣ %از توان تولید شده توسط نیروگاههای حاضر در بخش تولید سیستم قدرت به صورت تلفات اهمی در شبکه توزیع از دست میرود. تا کنون روشهای متفاوتی برای کاهش تلفات در بخش شبکه توزیع ارائه گردیده است که از آن جمله میتوان به تغییر آرایش شبکه، تغییر سطح مقطع هادیها، مکانیابی مناسب پستهای توزیع، طراحی بهینه آرایش شبکه توزیع و غیره اشاره نمود. یکی از متداولترین روشهای کاهش تلفات جبران توان راکتیو میباشد با وجود بارهای القایی در سیستم قدرت علاوه بر توان اکتیو، توان راکتیو نیز در شبکه جاری است لذا، جریانهای راکتیو درصدی از این تلفات را به خود اختصاص میدهند. یقینا، برای جبران توان راکتیو بهترین مکانها نزدیکترین نقاط به محل مصرف توان راکتیو یعنی بخش توزیع میباشد زیرا با این کار علاوه بر کاهش تلفات به میزان قابل توجهی به اهداف دیگری همچون کاهش تولید توان راکتیو مورد نیاز در بار پیک، آزادسازی ظرفیت فیدرهای موجود و بهبود پروفیل ولتاژ میتوان دست یافت. یکی از تکنیکهای مرسوم برای رسیدن به اهداف فوق استفاده از خازنهای موازی در شبکه توزیع میباشد. مسئله اصلی در استفاده از خازن در شبکه توزیع، مکانیابی و تعیین ظرفیت بانک خازنی است، به نحوی که سود حاصل از جایگذاری خازن بیشینه شود یا به عبارت دیگر تلفات کل شبکه کمینه شود. حل مسئله خازن گذاری در شبکه توزیع به دو شیوه تحلیلی و ابتکاری (الگوریتمهای مصنوعی هوشمند) انجام میشود، روشهای تحلیلی که از ابتداییترین روشهای حل مورد استفاده در مسئله خازن گذاری بودهاند، که معمولا این روشها دارای پیچیدگی زیاد میباشند و در مواردی نیز اطلاعات کافی در مورد اصل مسئله به روشهای عددی وجود ندارد در این حالات برای رسیدن به یک جواب معقول در مورد مکان و مقدار بهینه خازنها در شبکه توزیع، از روشهای ابتکاری استفاده میشود. این روشها مبتنی بر قواعد شهودی و تجربی هستند و فضای جستجوی بیشتری را نسبت به روشهای بهینهسازی تحلیلی تحت پوشش قرار میدهند که شامل الگوریتم هوشمند ژنتیک GA، کولونی مورچگان ACO، اجتماع گروه ذرات PSO، سیستمهای خبره، شبکههای عصبی مصنوعی، منطق فازی و غیره … میشود. امروزه منابع تولید پراکنده (Distributed Generation: DG) بدلیل اهمیت بالا در بحث تولید انرژی بطور گسترده در سیستمهای قدرت بکار گرفته می شوند. ژنراتورهای سنکرون یکی از انواع پرکاربرد در تولیدات پراکنده می باشند که در سیستمهای توزیع فشار متوسط نصب می گردند. از آنجا که تولیدات پراکنده نوع ژنراتور سنکرون قابلیت عملکرد در حالتهای مختلف کاری از قبیل کنترل ضریب توان و کنترل ولتاژ و نیز قابلیت نصب در مکانهای مختلف را دارند، میتوانند در عملکرد تجهیزات کنترل ولتاژ و توان راکتیو نظیر خازنهای موازی، بخصوص تپ چنجرهای زیر بار ترانسفورماتورها ULTC نیز تأثیر بگذارند. لذا برای اطمینان از عدم تنظیم ولتاژ مناسب در سیستم، اتصال واحدهای DG باید همراه با هماهنگی دیگر تجهیزات سیستم انجام شود. تاکنون مطالعات متنوعی در زمینه کنترل ولتاژ و توان راکتیو نظیر جایابی بهینه خازن در سیستمهای توزیع بدون در نظر گرفتن اثر واحدهای تولید پراکنده ارائه و مطرح شده است. بنابراین، تمرکز اصلی این پروژه پایاننامه ارائه الگوریتم ترکیبی کولونی مورچگان ACO و نلدر- مید NM برای حل مسئله جایابی بهینه خازن در شبکه توزیع با حضور تولیدات پراکنده DG به منظور کاهش تلفات است.
1-2- پیشینه مطالعات انجام شده در حوزه مکانیابی بهینه خازن بمنظور کاهش تلفات در شبکههای توزیع توسط روشهای هوشمند
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
مسأله خازن گذاری بهینه عبارت است از یافتن مكان، ظرفیت و كنترل خازنها جهت ماكزیمم كردن منافع ناشی از نصب خازنها در مقابل هزینه آنها است .این مسأله مدتها موضوع تحقیق و پژوهش بوده و روشهای گوناگونی جهت خازنگذاری بهینه پیشنهاد گردیده است كه كاهش تلفات در هر كدام از آنها یكی از اصول اساسی است مسأله خازن گذاری بهینه می تواند از طریق آنالیز عددی، هوش مصنوعی و یا روشهای ابتكاری حل شود. برای نمونه، در یک تحقیق سیستم خبره با استفاده از شبکه عصبی دو مرحلهای، برای کنترل زمان حقیقی خازنهای پلهای نصب شده در سیستم توزیع با منحنی بار غیریکنواخت جهت کاهش تلفات استفاده شده است اطلاعات ورودی بطور مستقیم از اندازهگیریهای آنلاین شامل توانهای اکتیو و راکتیو خطوط، اندازه گیریهای ولتاژ و موقعیت کنونی تپ چنجر و خازنها فراهم می شوند. در مرجع دیگری کنترل خازنهای نصب شده روی یک فیدر توزیع در عملکرد روزانه بررسی شده است هدف دستیابی به یک استراتژی بهینه خازنها بر پایه پیش بینی ساعتی بار برای روز بعد میباشد بطوریکه تلفات کل فیدر در طی یک روز حداقل گردد محدودیتهایی که باید برآورده شوند عبارتند از: حداکثر تعداد عملیات کلیدزنی هر خازن در طول یک روز و محدودیت افت ولتاژ در طول فیدر می باشد. برای رسیدن به این استراتژی بهینه، روشی مبتنی بر برنامهریزی دینامیکی پیشنهاد شده است. در مطالعه دیگر برنامهریزی دینامیکی فازی برای حل مسأله کنترل ولتاژ و توان راکتیو در یک پست فوق توزیع استفاده شده است. هدف اصلی بهبود پروفیل ولتاژ در باس ثانویه و محدود کردن عبور توان به داخل ترانسفورماتور می باشد. برای رسیدن به این هدف، تپ چنجر بار نصب شده در ترانسفورماتور برای تنظیم ولتاژ ثانویه بکار میرود و خازن نصب شده در باس ثانویه برای جبران توان راکتیو بار بکار می رود. ابتدا توان اکتیو و راکتیو ترانسفورماتور و ولتاژ اولیه آن برای روز بعد پیشبینی میشود. با در دست داشتن این اطلاعات، یک روش برای تخمین سریع موقعیت تپ که مدل بار را در نظر میگیرد، برای کاهش بار محاسباتی روش پیشنهادی بکار میرود. محدودیتهای در نظر گرفته شده عبارتند از محدودیت ولتاژ باس، حداکثر تعداد عملیات کلیدزنی خازن و تپ چنجر در یک روز و بدترین ضریب توان قابل تحمل برای ترانسفورماتور است. در تحقیقی دیگر همین مسأله را با در نظر گرفتن تلفات فیدر و محدویت افت ولتاژ فیدر به کمک الگوریتم فازی و برنامهریزی دینامیکی حل کردهاند. تنها خازن های فیدر در کنترل بهینه ولتاژ و توان راکتیو بکار گرفته شدهاند، در حالیکه خازنهای پست و تپ چنجر در نظر گرفته نشدهاند. از روش برنامهریزی پویای فازی برای تعیین نقاط بهینه خازن و تپچنجر فوق توزیع استفاده شده است و خازنهای فیدر در مسأله گنجانده نشدهاند. در مرجع دیگر جهت کاهش فضای جستجو از روشی مبتنی بر بازه زمانی، برای پیش بینی بار ٢٤ ساعته جهت تعیین موقعیت تپ در هر فاصله زمانی و همچنین الگوریتم ژنتیک برای تعیین جواب بهینه استفاده شده است. در ادامه، انتهای فصل سوم این پایاننامه سعی شده تا برخی از تحقیقاتی كه تا كنون در راستای جایابی خازن با حضور و عدم حضور تولید پراکنده DGs در شبکه توزیع انجام شده، توضیحات بیشتری داده شود. عناوین خلاصه این تحقیقات و مقالات به شرح زیر می باشد :
- کنترل ولتاژ و توان راکتیو در سیستمهای توزیع با حضور تولیدات پراکنده DG.
- کنترل همزمان توان راکتیو و ولتاژ بااستفاده از شبکههای عصبی NN.
- بهینهسازی تلفات شبکه توزیع با استفاده از الگوریتم مصنوعی کولونی زنبور عسل ABC .
- جایابی و مقداردهی بهینه خازن در سیستمهای توزیع توسط روش مبتنی بر الگوریتم جدید کولونی مورچگان ACO .
- بهینهسازی توان راکتیو با استفاده از الگوریتم هوشمند اجتماع ذرات کوانتمی QPSO.
در مطالعات جایابی خازن در شبکه توزیع با حضور تولیدات پراکنده DGs كه تا كنون در فضای تجدید ساختار شده سیستم های قدرت امروزی انجام شده، اغلب روش های هوشمند برای حل مسئله بهینهسازی مذکور به صورت مجزا و یا ترکیبی با هدف کمینهسازی هزینههای خازن گذاری، بهبود پروفیل ولتاژ و ویژگی های متفاوت همگرایی (زمان همگرایی و دقت نتایج) به جواب بهینه مسئله بکار گرفته شده اند. اما روش ترکیبی الگوریتم هوشمند کولونی مورچگان و نلدر- مید برای یافتن جواب بهینه مسئله جایابی خازن در شبکه های توزیع در حضور تولیدات پراکنده با هدف کمینهسازی هزینهها تا کنون مورد توجه واقع نشده است، بنابراین ضرورت آشكار ارزیابی این روش حل ترکیبی جدید جهت تلاش برای دستیابی به جواب بهینه مطلق با دقت بالاتر و زمان همگرایی کمتر، انگیزه اصلی انجام این پروژه پایان نامه می باشد.
[شنبه 1400-05-16] [ 05:07:00 ق.ظ ]
|