ای در ابتدای فصل به تشریح بیان مسئله پرداخته شده است. سپس اهداف، انگیزه، فرضیهها، اهمیت موضوع و روش تحقیق را شرح داده و به قلمرو تحقیق از لحاظ زمانی، مکانی و موضوعی تحقیق میپردازیم.
1-2 تاریخچه مطالعاتی
فتاحی (1389) تأثیر محافظه كاری بر كاهش احتمال سقوط قیمت سهم را به پیروی از كیم و ژانگ (2010)، بررسی کرده است و در هر دو پژوهش از شیوه های تقریباً مشابهی استفاده شده است.
مرادی و همكاران (1390)، نمونه ای شامل 90 شركت از شرکتهای پذیرفته شده بورس بررسی كرده كه نتایج آن حاكی از وجود رابطه ای منفی و معنادار بین محافظه كاری و سقوط قیمت سهام است. آنها در پژوهش خود برای اندازه گیری سقوط قیمت سهام از معیار سقوط قیمت سهام در مطالعه كیم و ژانگ (2010)، استفاده کردهاند، که اندازه گیری آن مبتنی بر بازده های فصلی شرکتها بوده است؛ تنها متغیرهای كنترلی این پژوهش عبارتند از: اندازه شركت و نسبت ارزش بازار حقوق صاحبان سهام به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام همچنین برای اندازه گیری محافظه كاری از معیارهای باسو (1997) و معیار گیولی و هاین (2000) استفاده شده است.
مرادی و همكاران (1390)، همچنین رابطه محافظهکاری و سقوط قیمت سهام را برای سطح عدم تقارن اطلاعاتی نیز آزمون کردهاند كه طبق نتایج گزارش شده رابطه محافظه كاری با سقوط قیمت سهام در شرکتهای دارای سطح عدم تقارن اطلاعاتی بالا، از نظر آماری معنادار نیست و عدم تقارن اطلاعاتی نتوانسته است تأثیر محافظه كاری در كاهش ریسك سقوط قیمت سهام را افزایش دهد.
فتاحی (1389)، به شیوه ای تقریباً مشابه به بررسی نقش محافظه كاری در كاهش احتمال سقوط قیمت سهام پرداخته است. این پژوهش تنها شامل بررسی فرضیه اصلی اثر محافظه كاری بر كاهش ریسك سقوط قیمت سهام است و در آن از متغیر كنترلی اندازه شركت استفاده کردهاند. در پژوهش یاد شده نمونه نهایی شامل 116 شركت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار است. نتیجه پژوهش حاكی از وجود رابطه ای منفی و معنادار میان محافظه کاری و ریسك سقوط قیمت سهام شركت در آینده است.
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
كیم و ژانگ (2010) مدعی شدهاند، كار آنها اولین كار پژوهشی انجام شده در راستای بررسی ارتباط محافظه كاری حسابداری و ریسك سقوط قیمت سهام تا سال 2010 است.
1-3 بیان مسئله
هدف حسابداری و گزارشگری مالی، تأمین خواستهها و نیازهای اطلاعاتی استفاده كنندگان است. ابزار اصلی انتقال اطلاعات به اشخاص و استفاده كنندگان برون سازمانی، صورتهای مالی اساسی است. صورت سود و زیان، از صورتهای مالی اساسی است كه در ارزیابی وظیفه مباشرت مدیریت یا حساب دهی آنها در قبال منابعی كه در اختیار دارند، از اهمیت زیادی برخوردار است. از آن جا که مسئولیت تهیه صورتهای مالی بر عهده مدیریت واحد تجاری است و با توجه به دسترسی مستقیم مدیران به اطلاعات و داشتن حق انتخاب روشهای اختیاری حسابداری، امكان مدیریت سود وجود دارد.
پژوهشگران رابطه مثبت بین قیمت سهام و خطاهای پیش بینی مدیریت را اثبات كرده و بیان میکنند كه خطاهای پیشبینی مدیران از دیدگاه سرمایهگذاران دارای ارزش اقتصادی است؛ چنان چه سودها از مبلغ پیش بینی شده كمتر باشد، احتمالاً قیمت سهام شركت كاهش خواهد یافت.
از نتایج اقتصادی غیرشفاف بودن اطلاعات این است كه ممكن است بر تمایل سرمایهگذاران به خرید سهام شركت تأثیر بگذارد. بدین ترتیب شفافیت كمتر باعث نقدشوندگی كمتر و در نتیجه باعث افزایش هزینه سرمایه شركت به دلیل افزایش ریسك نقدشوندگی میشود. علاوه بر این، بالا رفتن هزینه معاملات به دلیل نقدشوندگی پایین، ممكن است امكان كشف قیمت سهام را كاهش داده و در نتیجه ابهام مرتبط با قیمت سهم را افزایش دهد. از سوی دیگر بر اساس مفهوم عدم تقارن اطلاعاتی، تغییرپذیری بالای سود منجر به منافع اطلاعاتی بیشتر برای سرمایه گذاران آگاه نسبت به سرمایه گذاران ناآگاه میشود. افزایش تغییرپذیری سودهای گزارش شده، زیان معاملاتی سرمایه گذاران ناآگاه را بزرگتر جلوه داده و آنها را مجبور به خروج از بازار میکند طبق تعریف هاتون و همكاران (2009) و كیم و ژانگ (2010) اگر قیمت سهام شركتی در سال تحت بررسی دچار كاهش شدید شده باشد، قیمت سهام آن شركت در آن سال سقوط كرده است. از آنجا كه ممكن است کاهشهای شدید قیمت سهام در نتیجه كاهش عمومی قیمتها در بازار باشد، باید به وضعیت عمومی بازار نیز توجه داشت و كاهش شدید بازده سهام را باید در مقایسه با بازدهی بازار معنی كرد.
در این صورت سؤال مطرح شده این است که آیا عدم اطمینان سرمایهگذاران و سهامداران و سایر تصمیمگیرندگان نسبت به اطلاعات ارائه شده توسط شرکتها، بر افزایش خطر سقوط سهام شرکتها موثر است؟
بنابراین سؤال و مسئله اساسی تحقیق که قصد داریم تا در این تحقیق به آنها پاسخ دهیم، عبارت است از:
چه نوع رابطهای بین عدم اطمینان اطلاعاتی و خطر سقوط سهام در قلمرو تحقیق وجود دارد؟
1-4 چارچوب نظری و مدل تحقیق
از نتایج اقتصادی عدم اطمینان نسبت به اطلاعات این است كه ممكن است بر تمایل سرمایه گذاران به خرید سهام شركت تأثیر بگذارد. بدین ترتیب شفافیت كمتر باعث نقدشوندگی كمتر و در نتیجه باعث افزایش هزینه سرمایه شركت به دلیل افزایش ریسك نقدشوندگی میشود. علاوه بر این، بالا رفتن هزینه معاملات به دلیل نقدشوندگی پایین، ممكن است امكان كشف قیمت سهام را كاهش داده و در نتیجه ابهام مرتبط با قیمت سهم را افزایش دهد و باعث کاهش قیمت سهام شود و بالعکس. بنابراین فرضیه اول با فرض ثابت ماندن عوامل دیگر، عدم اطمینان اطلاعاتی سبب كاهش احتمال سقوط قیمت سهام شرکتها در آینده میشود، تدوین گردیده است.
با این حال در شرایط فعلی لازم است این مسئله مورد بررسی قرار گیرد كه عدم اطمینان اطلاعاتی تا چه حد بر قیمت سهام تأثیر دارد؛ چرا كه هر چه عدم اطمینان و ابهام در مورد اطلاعات بیشتر باشد، انعكاس اطلاعات در قیمت سهام به تأخیر افتاده و در نتیجه توانایی پیش بینی سود بر اساس اخبار، كاهش خواهد یافت (کرمی و قربان زاده، 1392، 3).
[شنبه 1400-05-16] [ 09:22:00 ق.ظ ]
|