در این دوران نگاه مدیریت واحد های انتفاعی به جای محیط و صنعت به طور جدی به منابع درون سازمانی معطوف شده است که از آن باعناوینی چون دارایی نامشهود،دانش،دارایی راهبردی و … یاد می شود.که این منابع درون سازمانی واجد شرایط ایجاد و افزایش مزیت ها ی رقابتی پایدار می باشند.
در بازار های رقابتی فعلی که هدف سازمان ها کسب سهم بیشتر بازار از طریق ایجاد مزیت های رقابتی است،موفقیت یک سازمان در گرو به کارگیری و مدیریت عنصر دانش و سرمایه ی فکری در تمام ابعاد سازمانی است.
1-1 بیان مساله
اقتصاد نوین،که از پدیده ی اطلاعات و دانش نشات گرفته است،نقش بسزایی درافزایش چشمگیر اهمیت سرمایه فکری در امر تحقیقات و تجارت داشته است.
در دوران حاضر توجه مدیران سازمان ها به مقوله هایی همچون دانش و خلاقیت جلب شده و در پی آن سازمان های دانش گرا نسبت به سازمان های عمل گرا اهمییت بیشتری یافته اند.صاحب نظران معتقدند دهه ی 80،دهه ی جنبش کیفیت،دهه ی 90 دهه ی مهندسی مجدد (بهبود فرآیند کسب و کار و کاهش هزینه ها)و دهه ی کنونی،دهه ی مدیریت دانش است.
در اقتصاد دانش محور، محصولات و سازمانها بر اساس دانش زندگی می کنند و می میرندو موفق ترین سازمانها آنهایی هستند
که از این دارایی های ناملموس به نحو بهتر و سریع تر استفاده می کنند. در حقیقت اهمیت روزافزون دانش صرفاً یک متغیر دیگری به فرایند تولید اضافه نمی کند؛ بلکه دانش قواعد بازی را به طور گسترده و بنیادی تغییر می دهد. امروزه توان تولید ثروت سازمانها مبتنی بر دانش است. مطالعات اخیر نشان می دهد که بر خلاف کاهش بازدهی منابع سنتی، دانش واقعاً منبعی برای افزایش عملکرد کسب و کار است. حال سوالی که در اینجا پیش می آید این است که دانش با چه ابزاری موجب ارزش-آفرینی سازمانی می شود؟
برای پاسخ به این سوال نیازمند تعریف و تبیین مفهوم سرمایه فکری می باشیم. سرمایه فکری زاده ی علم و دانش است. در واقع سرمایه
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
فکری دانش تغییر شکل یافته ای است که موجب خلق ارزش سازمانی می شود. بنابراین در اقتصاد دانش محور، سازمانها به دنبال ایجاد، مدیریت، گسترش و بهره برداری بهینه از سرمایه های فکری در راستای ارزش آفرینی سازمانی و بهبود فرایند کسب و کار می باشند.
پژوهش حاضر نیز با مد نظر قرار دان اهمیت سرمایه فکری در دنیای کسب و کار امروز، به بررسی ارتباط میان سرمایه فکری با برخی نسبت های مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار می پردازد.
نسبت های مالی به طور کلی در پنج دسته ی نسبت های نقدینگی،نسبت های سود آوری،نسبت های اهرمی یا سرمایه گذاری،نسبت های فعالیت و نسبت ها ی بازار موجود است.
که از بین نسبت ها ی فوق ما چهار نسبت از گروه نسبت های سودآوری و بازار را مورد بررسی قرار دادیم که عبارتند از:نرخ بازده دارایی ها(ROA)،نرخ بازده حقوق صاحبان سهام(ROE)،نسبت حاشیه سود خالص به فروش و نسبت قیمت به درآمد هر سهم(P/E).
پرسش اصلی پژوهش این است که آیا ارتباط معناداری میا ن سرمایه ی فکری و چهار نسبت مالی واحدهای انتفاعی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد؟
و در صورت پاسخ مثبت،نوع و میزان این همبستگی چگونه است؟
[شنبه 1400-05-16] [ 02:42:00 ب.ظ ]
|