در سال‎های اخیر، تلاش‎های بسیار زیادی برای روشن شدن مفاهیم شادکامی و بهزیستی ذهنی و روان‎شناختی صورت گرفته است. تحقیقات مربوط به این حیطه در روان‎شناسی معاصر، نقش بسیار برجسته‏ای دارند. این امر نشانگر تلاش روان‎شناسان برای بررسی دقیق‏تر این موضوع است (داینر، 2006).

 

شادکامی، احساسی است که همه خواهان آن هستند. اما تعداد کمی ‎به آن دست می‎یابند. نشانه مشخصه چنین احساسی، قدردانی، احساس رضایت و علاقه به خود و دیگران است. عادی‎‎ترین حالت ذهنی آن، حالت خشنودی و شادی است (کارلسون[3]، 1961؛ ترجمه شریفی‎درآمدی، 1380).

 

اگر‎چه در دهه 1980 توجه فزاینده‎ای به شادکامی و بهزیستی ذهنی[4] شده‎است، اما تنها در سال‎های اخیر است که این مفهوم به صورت نظام‎دار، علمی و دقیق مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته‎ است. همچنین تلاش‎های بسیاری برای روشن شدن مفاهیم شادکامی، رضامندی زندگی، بهزیستی ذهنی و روان‎شناختی صورت گرفته است، لذا تحقیقات مربوط به این حیطه در روان‎شناسی معاصر نقش بسیار برجسته‎ای دارند و این امر نشانگر تلاش روان‎شناسان برای بررسی دقیق‎تر این موضوع است(داینر[5] و همکاران، 2003).

 

یکی دیگر از سازه‎هایی که اخیراً به آن توجه ویژه شده است کمال‎گرایی[6] است.

 

گرایش به کمال و کمال‎گرایی در همه انسان‎ها وجود دارد و در حکم خصیصه‎ای مثبت تلقی می‎گردد. زیرا انرژی پدید می‎آورد که منجر به پیشرفت و موفقیت شخص می‎شود. اصرار و مداوتی که هنرمندان بزرگ در خلق آثارشان به خرج می‎دهند و سختی‎هایی که در این راه متحمل می‎شوند از کمال‎گرایی آن‎ها نشأت می‎گیرد، اما روند دستیابی به کمال در همه انسان‎ها به صورت مثبت پیش نمی‎رود. در واقع می‎توان گفت کمال‎گرایی، تا زمانی به نفع شخص است که در ارتباط با خود و به منظور به فعالیت د‎رآوردن همه ظرفیت‎ها و استعداد‎های خویش صورت گیرد. هنگامی‎که گرایش به کمال با رقابت و پیشی گرفتن از دیگران و صرفاً به منظور کسب تایید و رضایت خاطر آنان به کار گرفته شود، جنبه‎های منفی پیدا می‎کند (مهرابی‎زاده هنرمند و وردی، 1382).

 

بنابراین، کمال‎گرایی زمانی یک مشکل است که مانع از پیشرفت شود و زمانی مطلوب و پذیرفتنی است که انگیزه آن تلاش سالم برای رسیدن به برتری باشد (هاوس و پراپاوسیس[7]، 2004).

 

از جمله مواردی که در بهداشت جسمانی و روانی افراد مطرح می‎گردد سبک‎های مقابله‎ای[8] است.

 

انسان پیوسته در حالت استرس[9] به سر می‎برد، چراکه استرس پاسخی اختصاصی است که بدن در برابر هرگونه درخواستی از خود نشان می‎دهد. استرسآمیز تلقی کردن یک حادثه، بستگی به ویژگی‎های شخصیتی، هوشی و انگیزشی فرد و همچنین ماهیت حادثه، چاره‎ها، دفاع‎ها و سبک‎های مقابله‎ای او دارد (سارافینو،2002؛ ترجمه میرزایی و همکاران، 1384).

 

سبک‎های مقابله‎ای که فرد برای مقابله انتخاب می‎کند، جزیی از نیمرخ آسیب‎پذیری محسوب می‎شوند. آغاز خط مشی و راهبرهای نامناسب می‎تواند در عمل موجب تشدید مشکلات شود، در حالی‎که به کار‎گیری راهبرد صحیح مقابله نتایج مثبتی را به همراه دارد (فرزین‎راد، اصغرنژاد، یزدان‎دوست و حبیبی، 1389).

 

آسیب‎پذیری به میزان احتمالی پاسخ غیر انطباقی موقعیت‎های معین اطلاق می‎گردد. هر کسی ممکن است در بعضی از موقعیت‎ها، مقابله کننده‎ای کارآمد باشد و در موقیت‎های دیگر نباشد. فشار روانی، مقابله و آسیب‎پذیری با یکدیگر تعامل دارند. هرچه منابع افراد برای مقابله بهتر باشد، کمتر احتمال دارد در موقعیت‎های آسیب‎پذیر گرفتار شوند (ساراسون[10]و ساراسون، 1987؛ ترجمه نجاریان و همکاران،1385).

 

با توجه به مطالب اشاره شده، این پژوهش رابطه کمال‎گرایی و سبک‎های مقابله‎ای را با میزان شادکامی ‎دانشجویان مورد بررسی قرار می‎دهد.

 

 

 

 

 

 

 

1-1 بیان مسأله

 

روان‎شناسی فقط مطالعه آسیب‎شناسی، ضعف و صدمه نیست، بلکه مطالعه نقاط قوت و فضیلت را هم در بر‎ می‎گیرد. درمان روان‎شناسی، صرفاً ترمیم آن‎چه شکسته است نیست، بلکه پرورش بهترین‎ها را نیز شامل می‎شود. جنبش روان‎شناسی مثبت‎گرا که در هزاره جدید شروع شده، برای کمک به مردم جهت بهینه کردن زندگی از طریق تجربه بیشتر شادکامی اختصاص یافته است (مظفریان و هادیان‎نسب، 1383).

 

شادکامی، ذهن متفکرین را برای هزاران سال به خود مشغول داشته است. هرچند که فقط در چند سال اخیر است که به شیوه نظام‎دار مورد مطالعه و اندازه‎گیری قرار گرفته است. اغلب مردم آن‎جه را که در رابطه با زندگی‎شان اتفاق می‎افتد به صورت خوب یا بد ارزیابی می‎کنند و طبیعتاً قادر به قضاوت در مورد زندگی خود هستند. آن‎ها تقریباً همیشه هیجانات و خلقیاتی را تجربه می‎کنند که یا مؤلفه خوشایند دارد و منجر به یک واکنش مثبت می‎شود و یا مؤلفه‎ای ناخوشایند دارد و واکنش منفی را می‎طلبد (داینر، 1984).

 

شادکامی دربر گیرنده انواع ارزشیابی‎هایی است که فرد از خود و زندگی‎اش به عمل می‎آورد. این ارزشیابی‎ها، مواردی از قبیل خشنودی از زندگی، هیجان و خلق مثبت، فقدان افسردگی[11] و اضطراب را شامل می‎شود و جنبه‎های مختلف آن نیز به شکل شناخت‎ها و عواطف است (داینر، 2002).

عکس مرتبط با افسردگی در روانشناسی Psychological depression

اولین پژوهش تجربی در مورد شادکامی در سال 1912 در بین دانش‎آموزان انگلیسی در یک مدرسه پسرانه انجام شد. در این مطالعه بر سطح لذت دانش‎آموزان تمرکز شد. بعد از جنگ جهانی دوم، تعداد پژوهش‎های مربوط به شادکامی افزایش یافت و در این پژوهش‎ها توجه از سطح لذت به میزان شادکامی کلی تغییر کرد (وینهوون[12]،1994).

 

علاقه نظری و پژوهشی در حوزه کمال‎گرایی نیز در سال‎های اخیر، رشد برجسته‎ای داشته‎ است (شفران و منسل[13]، 2001). پارکر[14](2000؛ به نقل از سرو، 1387) بیان می‎کند که کمال‎گرایی کوشش اجباری و پیوسته فرد در رسیدن به اهداف دست‎نیافتنی است و کمال‎گراها افرادی هستند که خود را بر اساس عملکردهایشان مورد بررسی قرار می‎دهند.

 

از زمانی‎که این سازه مورد بررسی قرار گرفته است، بر پیامد‎های زیان‎بار آن تأکید بیشتری شده است(فراست، لاهارت، روزنبلیت[15]، 1991؛ هویت و فلت[16]،1991؛ به نقل از بیلینگ، اسراییلی، آنتونی[17]، 2003). اما تلاش‎هایی نیز وجود داشته‎است که جنبه‎های مفید 

خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir

  کمال‎گرایی را از جنبه‎های مضر آن متمایز می‎سازد(هاماچک[18]،1978؛ میسیلیدین[19]، 1983؛ اوئنز[20]، 1998؛ به نقل از شافران و منسل، 2001).

 

اوئنز و همکاران (1995) بین کمال‎گرایی مثبت و منفی[21] تمایز قائل شدند (پناهی، 1383).

 

کمال‎گراهای مثبت و منفی هر دو معیارهای متعالی برای عملکرد خود دارند، اما کمال‎گرایان مثبت انعطاف‎پذیرترند و از تلاش‎های خود برای رسیدن به هدف احساس رضایت می‎کنند، هرچند معیار‎های شخصی‎شان کاملاً محقق نشود. در واقع اینان قادرند محدودیت‎های شخصی و موانع محیطی را بپذیرند، در حالی‎که کمال‎گرایان منفی فاقد انعطاف‎پذیری هستند و به همین دلیل از عملکرد خویش راضی نیستند (نیکنام، حسینیان و یزدی، 1389).

 

کمال‎گرایی مثبت با احساس شایستگی (فراست و استیکت[22]، 1990؛ به نقل از گرانمایه‎پور و بشارت، 2010)، احساس پیشرفت (برنز و فدوا[23]، 2005) و سلامت روان‎شناختی (گرانمایه‎پور و بشارت، 2010) رابطه مثبت معناداری دارد.

 

کمال‎گرایی منفی با اختلال‎های تهاجمی، میگرن، اختلال‎های پانیک و خود‎کشی همبستگی بالایی دارد (کد، 2006). از طرفی، نگرش کمال‎گرایی منفی، موجب اختلال در موفقیت می‎شود. بنابراین، هم آرزوی کامل بودن و هم احساس رضایت را از این افراد می‎گیرد و آن‎ها را بیشتر در معرض ناکامی قرار می‎دهد(بلیت، 1995) و این ناکامی و شکست‎ها به احساس بی‎ارزشی و افسردگی منجر می‎شود (برنز و فدوا، 2005).

 

همچنین پژوهش‎هایی از جمله (شوایتزر و همیلتون[24]، 2002؛ کاوامورا، فراست، دیبارتلو[25]، 2001) به رابطه مثبت بین کمال‎گرایی منفی و استرس بالا اشاره داشته‎اند.

 

با وجود مشکلات روانی و جسمانی که استرس، برای فرد به وجود می‎آورد، افراد در برابر آن دست و پا بسته نیستند. آن‎ها اغلب برای مبارزه با استرس و عوارض نا‎مطلوب آن از یکسری اعمال و رفتار‎هایی استفاده می‎کنند که مقابله نامیده می‎شوند (ریو[26]، 2005؛ ترجمه سید‎محمدی، 1388).

 

لازاروس و فولکمن[27] (1984) مقابله را به صورت تلاش‎های شناختی و رفتاری برای جلوگیری، مدیریت و کاهش استرس تعریف می‎کنند (پنلی و توماکا[28]، 2002).

 

در دسته‎ای از تحقیقات (از جمله کانتور[29]، 1984؛ نورم، تیدنتال، لانگستون و براور[30]، 1987؛ به نقل از داینر و همکاران، 1997) مشخص شده است که شادکامی و موفقیت افراد، در رسیدن به اهدافشان به راهبردهای مقابله‎ای آن‎ها بستگی دارد.

 

اندلر و پارکر(1990) راهبرد‎های مقابله‎‎‎ای را به سه دسته تقسیم می‎کنند. سبک مقابله‎ای مسأله‎مدار، شیوه‎هایی را توصیف می‎کند که فرد بر اساس آن، در جستجوی اطلاعات بیشتر درباره مسأله، تغییر ساختار مسأله از نظر شناختی و الویت دادن به گام‎هایی برای مواجهه با مسأله را شامل می‎شود. سبک مقابله‎ای هیجان‎مدار، شیوه‎هایی را توصیف می‎کند که فرد بر اساس آن، تمام تلاش خود را متوجه احساس‎های ناخوشایند خویش می‎سازد. سبک مقابله‎ای اجتناب‎مدار مستلزم فعالیت‎ها و تغییرات شناختی است که هدف آن اجتناب از موقعیت استرس‎زا است و به دو شکل روی‎آوردن به افراد و اجتماع و روی‎آوردن به فعالیت انجام می‎گیرد.

 

نوع پاسخ مقابله‎ای تا حد زیادی به ماهیت عامل فشارزا بستگی دارد، اما به طور کلی به نظر می‎رسد شیوه‎ مسأله‎مدار، که شامل فعالیت‎هایی مانند جستجوی اطلاعات می‎شود، با شاخص‎های سازگاری همبستگی مثبت دارد (موس و بیلینگز[31]، 1981؛ به نقل از علی‎طاری، 1387).

 

عوامل گوناگونی باعث می‎شود که دانشجویان به ویژه کمال‎گرایان در معرض انواع مشکلات فشارزا قرار گیرند و به‎کارگیری روش‎های مقابله‎ای مناسب توسط آن‎ها جهت رسیدن به شادکامی موضوعی است که این پژوهش، حول محور آن شکل گرفته است. بنابراین در پژوهش حاضر، مسأله این است که رابطه‎ای بین کمال‎گرایی و سبک‎های مقابله‎ای با میزان شادکامی در بین دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه علوم و تحقیقات وجود دارد؟

 

[1]. positive psychology

 

[2]. Kahneman

 

[3]. Corlson

 

[4]. subjective well-being

 

[5]. Diener

 

[6]. perfectionism

 

[7]. Hass, & Prapavessis

 

[8]. coping style

 

[9]. stress

 

[10]. Sarason

 

[11]. Depression

 

[12]. Veenhoven

 

[13]. Shafran , & Mansell

 

[14]. Parker

 

[15]. Frost, Lahart , & Rosenblate

 

[16]. Hewitte, & Flett

 

[17]. Bieling, Israeli, & Antony

 

[18]. Hamacheck

 

[19]. Missilidine

 

[20]. Owens

 

[21]. Positive &  negative perfectionism

 

[22]. Skekette

 

[23]. Burns, & Fedewa

 

[24]. Schweitzer , & Hamilton

 

[25]. Kawamura, Hunt, Frost, & Dibartalo

 

[26]. Rio

 

[27]. Lazarus, & Folkman

 

[28]. Penley, & Tomaka

 

[29]. Kanter

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...