:
حبوبات دانههای خشک خوراکی هستند که به خانواده بقولات تعلق دارند. بذور رسیده و خشک حبوبات دارای ارزش غذایی زیاد و قابلیت نگهداری خوبی هستند و یکی از مهمترین منابع غذایی سرشار از پروتئین میباشند (باقری و همکاران، 1376). پس از غلات، دومین منبع مهم غذایی بشر، حبوبات است. این گیاهان متعلق به خانوادهی بقولات (Fabaceae) و زیرخانواده پروانهآسایان (Papilionoidea) هستند (کوچکی و بنایان اول، 1386). حبوبات با بر آوردن نیازهای پروتئینی انسان و در نتیجه کاهش فشار بر چراگاههای طبیعی برای تولید پروتئینهای دامی، نقش انکار ناپذیری در حفظ اکوسیستم های طبیعی دارند. نخود با نام علمی Cicer aritinum L گیاهی است که علاوه بر تأمین پروتئین گیاهی، توانایی افزایش حاصلخیزی خاک را دارد که نیاز به مصرف کود شیمیایی و سموم دفع آفات را به حداقل میرساند (امینی زاده و همکاران، 1392).
حبوبات به دلیل پروتئین بالا و اسیدهای آمینه ضروری محصولات زراعی مهمی هستند دانه حبوبات در مقایسه با غلات محتوی پروتئین بیشتری است. مقدار پروتئین موجود در بذور حبوبات (25-20%) در مقایسه با غلات (10-6%) است. حبوبات به طور معمول سرشار از پروتئین، کربوهیدراتهای پیچیده، فیبر و مقدار کمی روغن هستند (Akibode, 2011). همچنین مقدار پروتئین موجود در دانه حبوبات 10تا20 برابر بیشتر از پروتئین موجود در گیاهان غدهای بوده، درحال حاضر حدود 90 درصد از کالری و 75 درصد از پروتئین مورد نیاز انسان از منابع گیاهی تامین میشود که در این میان حبوبات نقش مهمی را دارا میباشد (مجنون حسینی، 1387). این گیاهان منبع مهم ویتامینهایی مانند ریبوفلاوین، ویتامین ب و کاروتن هستند و از لحاظ اسیدهای آمینه ضروری مخصوصاً لیزین، که کمبود آن در غلات وجود دارد غنی هستند. از طرف دیگر با توجه به توانایی تثبیت ازت در این گیاهان قراردادن آنها در تناوب زراعی به پایداری سیستمهای زراعی کمک میکند (Singh et al.,1989).
حدود 680 هزار هكتار معادل 6/5 درصد از اراضی محصولات سالانه برداشت شده در سال زراعی 90- 1389 به حبوبات اختصاص یافته است. از این مقدار نخود 3/61 درصد، از سطح برداشت را به خود اختصاص داده است. استان لرستان با تولید 80 هزار و 955 تن نخود مقام نخست تولید کشور را دارد (آمارنامه کشاورزی، 1390-1389).
نخود یکی از مهمترین محصولات در حال رشد در ایران و جهان است اما عملکرد و کیفیت نخود تحت تاثیر پژمردگی ناشی ازFusarium oxysporum. Schl. f. sp. ciceri (Padw) Matuo & K. Sato قرار میگیرد. کاهش عملکرد نخود به علت پژمردگی ناشی از قارچ فوزاریوم تا 90 درصد گزارش شده است. این بیماری تقریباً در تمام مناطق زیرکشت حبوبات از جمله، شبه قاره هند، ایران، پرو، سوریه ، اتیوپی مکزیک، اسپانیا، تونس، ترکیه و آمریکا شایع است (Lal and Datta, 2013). کاهش عملکرد نخود به علت پژمردگی فوزاریومی در هند و اسپانیا 10درصد، در تونس 40 درصد و در ایران 17درصد گزارش شده است (Karimi et al.,2012). پژمرده و زرد شدن برگها، ضعف بوته، کاهش تعداد غلاف، کوچک ماندن دانهها و در نتیجه کاهش محصول از نشانههای این بیماری هستند. عامل بیماری قارچ خاکزاد F. oxysporum f. sp. ciceri است. خسارت این بیماری در بعضی از مزارع اطراف مراغه تا ۸۰ درصد گزارش شده است (ولادی و همکاران، 1391).
علایم این بیماری هم در مراحل ابتدایی رشد گیاه و هم در مراحل مختلف بلوغ قابل رویت است. علائمی از قبیل کوتولگی، کوچک شدن برگها، آویختگی برگ و بالاخره مرگ گیاه را موجب میشود.(Stoilova and Chavdarov, 2006)
هشت نژاد ازF. oxysporum تا کنون گزارش شده است که شش نژاد (1A, 2, 3, 4, 5 and 6) باعث علائم پژمردگی و از نظر اقتصادی مهمتر هستند نسبت به نژادهای0 و 1B/C که باعث علائم زردی میشوند (Lal and Datta, 2013 ؛Karimi et al.,2012 ؛ Jimenez-Gasco and Jimenez-Diaz, 2002).
خرید متن کامل این پایان نامه در سایت nefo.ir
نژادهای 2، 3 و4، فقط از هند گزارش شدند.0 ،1B/C ،5 و6 از ناحیه مدیترانه و آمریکا (کالیفرنیا) و نژاد1A از هند، کالیفرنیا و حوزه مدیترانه گزارش شدند (Jimenez-Gasco and Jimenez-Diaz, 2002).
اهداف:
1- مطالعه سبب شناسی عوامل زردی و پژمردگی نخود
2- شناسایی عوامل زردی و پژمردگی نخود در استان لرستان
3- تعیین مقاومت ارقام نخود به عوامل پژمردگی و زردی
4- مقایسه میانگین ها برای تمامی صفات مورد مطالعه ارقام نخود از نظر مقاومت به بیماری زردی و پژمردگی
5- بررسی میزان خویشاوندی ارقام نخود از نظرمقاومت به بیماری زردی و پژمردگی
فرضیه ها:
1– زردی و پژمردگی نخود عامل قارچی ندارد.
2- ارقام نخود نسبت به عوامل پژمردگی و زردی مقاوم نیستند.
3– عامل زردی و پژمردگی نخود قارچ فوزاریوم نیست.
4- میانگین صفات مورد مطالعه ارقام نخود از نظر مقاومت به بیماری زردی و پژمردگی اختلاف معنی داری ندارند.
5- ارقام نخود از نظر مقاومت به بیماری زردی و پژمردگی خویشاوندی ندارند.
هدف ما از انجام این تحقیق شناسایی عوامل بیماری زردی و پژمردگی نخود و تعیین ارقام مقاوم نخود نسبت به این بیماری در شرایط گلخانه در استان لرستان میباشد.
فصل اول: کلیات
1-1- کلیات
1-1-1- سطح زیرکشت و تولید نخود در ایران
در سال زراعی 90-89 سطح زیرکشت و میزان تولید نخود به ترتیب برابر با 5/419 هزار هکتار و 6/233 هزار تن بوده است. محصول نخود به دو صورت آبی و دیم در ایران کشت میشود که 6/97 درصد از سطح زیرکشت و 4/93 درصد از تولید این محصول به صورت دیم است (آمارنامه کشاورزی، 1390) (جدول1-1).
همانطور که در جدول (1-2) مشاهده میشود بیشترین تولید و سطح زیر کشت این محصول به ترتیب با 80955 تن و 116892 هکتار در استان لرستان است که حدود یک چهارم کل سطح زیر کشت کشور را در بر دارد و استانهای کرمانشاه، کردستان و آذربایجان غربی در رتبههای بعدی قرار دارند. کمترین سطح زیر کشت در کشور با 2286 هکتار مربوط به استان خراسان شمالی است.
بر اساس آمار(FAO, 2013) سطح زیرکشت حبوبات جهان در سال 2010، 78311 هزار هکتار بوده که تولید در همین دوره 68829 هزارتن برآورد شده است. طبق این آمار تولید حبوبات در فاصله سالهای 2010-2000 رشدی معادل 1/3 درصد داشته است. طی سالهای ذکر شده سطح زیر کشت حبوبات در ایران 790 هزار هکتار و میزان تولید 729 هزار تن بوده است. و رشدی معادل 7/2 درصد داشته است. قاره آسیا نسبت به سایر قاره ها از نظر سطح زیر کشت بیشترین سطح زیر کشت و تولید را به خود اختصاص داده است و ایران از نظر سطح زیر کشت بعد ار کشورهای هند، نیجر، میانمار، برزیل، نیجریه، کانادا، وغیره در مکان نوزدهم قرار دارد (FAO, 2013).
در مقیاس جهانی نخود پس از لوبیا و نخود فرنگی رتبه سوم اهمیت را در بین حبوبات دارد و نیز در ایران بیش از 63 درصد سطح زیر کشت حبوبات کشور را در برمیگیرد. با وجود توزیع گسترده نخود در دنیا 73 درصد تولید آن در جنوب آسیا است. هند با تولید سالانه حدود 8 میلیون تن نخود، مقام نخست تولید این محصول را در جهان دارد، ایران در سال 2011 با تولید 290 هزار و 243 تن مقام هفتم جهان را در تولید این محصول به خود اختصاص داده است و با داشتن سطح زیر کشت ۵۶۲ هزار و ۳۷۵ هکتار مقام چهارم جهان را در سال ۲۰۱۱ در زمینهی سطح زیر کشت نخود کسب کرده است (آمارنامه کشاورزی، 1390).
مناطق عمده کشت نخود در دنیا عبارتند از: شبه قاره هند، غرب آسیا، شمال آفریقا، اروپا، اتیوپی و ارتفاعات شرق آفریقا، آمریکا و استرالیا میباشد. مناطق تولید نخود در غرب آسیا شامل نواحی مرتفع غرب آسیا (شمال افغانستان، ایران، ترکیه) و نواحی پست غرب آسیا میباشد. (مجنون حسینی، 1372). منشاء نخود در آسیای غربی بوده و سپس به هندوستان و اروپا منتقل شده است. برای این گیاه خاستگاه و مراکز مختلف در دنیا گزارش شده است. 1- هندوستان (شمال غرب هندوستان، پاکستان)2- آسیا (هندوستان، پاکستان، افغانستان، جنوب روسیه)3- خاور نزدیک (ایران، قفقاز، عراق)4- مدیترانه (ترکیه، یونان، لبنان)5- حبشه (اتیوپی) در سالهای اخیر وارد نواحی گرمسیر آفریقا و استرالیا شده است اما اهمیت چندانی در این مناطق ندارد. در بین گیاهان زراعی، از نظر اهمیت سطح زیرکشت در مقام نوزدهم قرار دارد و در 34 کشور جهان کشت میشود. زراعت آن در ایران از زمانهای قدیم متداول بوده و به استثنای نواحی مرطوب شمال در اکثر نقاط کشور از جمله آذربایجان، فارس، لرستان، خوزستان، کردستان، کرمانشاه، ایلام، همدان و زنجان به عمل میآید ( کوچکی وبنایان اول، 1386).
[شنبه 1400-05-16] [ 02:15:00 ق.ظ ]
|